سورۀ عبس
﴿عَبَسَ﴾«چهره درهم کشید».
﴿تَصَدَّىٰ﴾«روی میآوری».
﴿تَلَهَّىٰ﴾«توجه نمیکنی، غافل میشوی».
﴿أَيۡدِي سَفَرَةٖ﴾«به دست نویسندگان، سفیران(فرشتگان)».
﴿كِرَامِۢ﴾«جمع کریم، بزرگواران».
﴿بَرَرَةٖ﴾«جمع بار، نیکوکار».
﴿قُتِل﴾«کشته باد».
﴿مَآ أَكۡفَرَهُۥ﴾«چقدرناسپاس است».
﴿أَقۡبَرَ﴾«درقبر(پنهان)کرد».
﴿لَمَّا يَقۡضِ﴾«هنوزبه جای نیاورده است».
﴿صَبّٗا﴾«ریختنی».
﴿شَقّٗا﴾«شکافتنی».
﴿قَضۡبٗا﴾«سبزی، گیاهان خوردنی».
﴿غُلۡبٗا﴾«انبوه، پردرخت».
﴿أَبّٗا﴾«علوفه».
﴿ٱلصَّآخَّة﴾«صدای مهیب(قیامت)».
﴿ضَاحِكَةٞ﴾«خندان».
﴿مُّسۡتَبۡشِرَةٞ﴾«مسرور، شاد».
﴿غَبَرَةٞ﴾«گردوخاک».
﴿قَتَرَةٌ﴾«تاریکی، سیاهی».