سورۀ شعراء
﴿خَٰضِعِينَ﴾«خاضع شدگان، تسلیم وخاضع گردد».
﴿وَلِيدٗا﴾«نوزادی، کودکی».
﴿ٱلۡمَسۡجُونِينَ﴾«زندانیان».
﴿ثُعۡبَانٞ﴾«اژدها، ماربزرگ».
﴿أَرۡجِهۡ﴾«تاخیرانداز، مهلت بده».
﴿لَا ضَيۡرَۖ﴾«باکی نیست».
﴿لَشِرۡذِمَةٞ﴾«گروهی اندک وناچیز».
﴿لَغَآئِظُونَ﴾«خشم آورندگان، به خشم آورد ه اند».
﴿حَٰذِرُونَ﴾«آماده وبیدار، بیمناکان».
﴿مُّشۡرِقِينَ﴾«هنگام طلوع خورشید، صبحگاهان».
﴿لَمُدۡرَكُونَ﴾«گرفتارشدگان».
﴿كَلَّآ﴾«چنین نیست».
﴿فَٱنفَلَقَ﴾«شکافته شد».
﴿ٱلطَّوۡدِ﴾«کوه».
﴿أَزۡلَفۡنَا﴾«نزدیک ساختیم».
﴿ٱلۡأَقۡدَمُونَ﴾«پیشینیان».
﴿يَسۡقِينِ﴾«مینوشاند، سیراب میکند».
﴿أَلۡحِق﴾«ملحق کن، برسان».
﴿أُزۡلِفَتِ﴾«نزدیک آورده شده، آماده شد».
﴿بُرِّزَتِ﴾«آشکار کنند، نموده شد».
﴿كُبۡكِبُواْ﴾«افکنده میشوند، سرنگون انداخته میشوند».
﴿صَدِيقٍ﴾«دوست».
﴿حَمِيمٖ﴾«مهربانی، مخلص».
﴿ٱلۡأَرۡذَلُونَ﴾«فرو میگان، پست ترین مردم».
﴿طَارِدِ﴾«طرد کننده، دور کننده».
﴿ٱلۡمَرۡجُومِينَ﴾«سنگسار شدگان».
﴿ٱلۡمَشۡحُونِ﴾«پر، انباشته».
﴿أَتَبۡنُونَ﴾«بینار مینهید، میسازید».
﴿ءَايَةٗ﴾«مکان مرتفع، پشته».
﴿مَصَانِعَ﴾«قلعههای محکم، کاخها».
﴿بَطَشۡتُمۡ﴾«حمله ورشوید، خشمگین شویدکفیر دهید».
﴿أَمَدَّ﴾«مدد ویاری فرسوده است».
﴿هَٰهُنَآ﴾«اینجا».
﴿هَضِيمٞ﴾«رسیده، نرم».
﴿فَٰرِهِينَ﴾«شادمانه، ماهرانه».
﴿ٱلذُّكۡرَانَ﴾«جمع ذکر، نرها، مردان».
﴿ٱلۡقَالِينَ﴾«دشمن دارندگان، دشمن سرسخت».
﴿عَجُوزٗا﴾«پیر زن(همسرلوط)».
﴿َۡٔيۡكَةِ﴾«درختستان، قوم شعیب».
﴿ٱلۡجِبِلَّةَ﴾«آفریدگان، نسلها».
﴿أَسۡقِطۡ﴾«بینداز».
﴿ٱلۡأَعۡجَمِينَ﴾«غیرعربها، عجمیان».
﴿سَلَكۡنَٰ﴾«درآوردیم، داخل گرداندیم».
﴿مَعۡزُولُونَ﴾«برکنارند، دورماندگان».
﴿ٱلۡغَاوُۥنَ﴾«گمراهان».
﴿يَهِيمُونَ﴾«سرگشته میگردند، حیران هستند».
﴿ٱنتَصَرُواْ﴾«انتقام گرفتند، یاری دادند».
﴿مُنقَلَبٖ﴾«بازگشتگاه».
﴿يَنقَلِبُونَ﴾«باز میگردند».