سورۀ صافات
﴿ٱلزَّٰجِرَٰتِ﴾«(فرشتگان)بازدارنده، منع کنندگان».
﴿زَجۡرٗا﴾«بازداشتنی».
﴿ٱلتَّٰلِيَٰتِ﴾«تلاوت کنندگان».
﴿دُحُورٗاۖ﴾«راندن، به عقب رانده میشوند».
﴿وَاصِبٌ﴾«دایمی، سرمدی».
﴿ثَاقِبٞ﴾«درخشان».
﴿لَّازِبِۢ﴾«چسپنده».
﴿دَٰخِرُونَ﴾«جمع داخر، خواروزجون».
﴿سُرُرٖ﴾«تختها».
﴿مُّتَقَٰبِلِينَ﴾«روبه روی یکدیگر».
﴿كَأۡسٖ﴾«جام(شراب)».
﴿غَوۡلٞ﴾«تبهکاری، فساد».
﴿يُنزَفُونَ﴾«مست شوند».
﴿قَٰصِرَٰتُ﴾«فروهشته».
﴿ٱلطَّرۡفِ﴾«دیده، نگاه».
﴿بَيۡضٞ﴾«جمع بیضه، تخمها، مراد تخمهای شترمرغ است».
﴿مَّكۡنُونٞ﴾«پنهان، درپرده پوشیده اند».
﴿مَدِينُونَ﴾«کیفرمان میدهند، سزاداده شدگان».
﴿تُرۡدِينِ﴾«مرابه هلاکت افکنی».
﴿ٱلۡمُحۡضَرِينَ﴾«احضارشدگان».
﴿شَجَرَةُ ٱلزَّقُّومِ﴾«درخت تلخ زقوم».
﴿طَلۡعُهَا﴾«شکوفه انی».
﴿مَالُِٔونَ﴾«پر میکنند».
﴿شَوۡبٗا﴾«آمیزه ای».
﴿حَمِيمٖ﴾«آب داغ، آب گرم وسوزان».
﴿يُهۡرَعُونَ﴾«شتابان میروند».
﴿مُّنذِرِينَ﴾«هشداردهندگان».
﴿ٱلۡمُنذَرِينَ﴾«هشداریافتگان».
﴿ٱلۡمُجِيبُونَ﴾«اجابت کنندگان».
﴿ٱلۡكَرۡبِ﴾«اندوه».
﴿سَقِيمٞ﴾«بیمار».
﴿رَاغَ﴾«پنهانی رفت».
﴿يَزِفُّونَ﴾«میشتافتند، دوان دوان آمدند».
﴿تَنۡحِتُونَ﴾«میتراشید».
﴿أَسۡلَمَا﴾«هردوتسلیم شدند».
﴿تَلَّ﴾«افکند، برخاک».
﴿لِلۡجَبِينِ﴾«پشیمانی».
﴿ٱلۡمُسۡتَبِينَ﴾«روشنگر».
﴿بَعۡلٗا﴾«بت بعل».
﴿أَبَقَ﴾«گریخت».
﴿ٱلۡمَشۡحُون﴾«پر».
﴿سَاهَمَ﴾«درقرعه شرکت کرد، قرعه زدند».
﴿ٱلۡمُدۡحَضِينَ﴾«مغلوبان، قرعه بنام اوافتاد، مغلوب شد».
﴿ٱلۡتَقَمَهُ﴾«بلعید».
﴿ٱلۡحُوتُ﴾«ماهی بزرگ».
﴿مُلِيمٞ﴾«سزاوار سر زنش بود».
﴿ٱلۡعَرَآءِ﴾«سرزمین خشک(وخالی ازگیاه)».
﴿يَقۡطِينٖ﴾«کدو».
﴿فَٰتِنِينَ﴾«گول زنندگان، فریب دهندگان، گمراه کنید».
﴿صَالِ﴾«درآینده، راهی».
﴿ٱلصَّآفُّونَ﴾«به صف ایستادگان».
﴿سَاحَت﴾«آستانه».