مبحث دهم: شرط وفات یافتن بر کلمهی «لا إله إلا الله» [۳۴۰]
بعد از ذکر تمام آن شرطها، لازم است که انسان بر آنها بمیرد تا کلمهی «لاإله إلاالله» به او نفع برساند و اگر بر خلاف کلمهی توحید که شرک و کفر است، بمیرد؛ تمامی شروط سابق و یا انجام طاعات و عبادات دیگر به او سودی نمیرساند ... چون برای انسان، ملاک تنها سرانجام و خاتمهی کار است.
پس اگر خاتمهی او به توحید باشد، از اهل بهشت و نجات است، اگرچه از قبل هم، عمل زشت زیادی از او سر زده باشد و اگر خاتمه و عاقبت او شرک و کفر باشد و بر آن هم بمیرد، هلاک میگردد و از اهل جهنم خواهد بود، هر چند که از قبل هم عمل نیک زیادی انجام داده باشد.
الله متعال میفرماید: ﴿ وَمَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَهُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢١٧ ﴾[البقرة: ۲۱۷] «هرکس از ما از آیین خود برگردد و در حال کفر بمیرد، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت بر باد میرود و ایشان یاران آتش (دوزخ) میباشند و در آن جاویدان میمانند».
و الله متعال میفرماید: ﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٌ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةُ ٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١٦١ خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ١٦٢ ﴾[البقرة: ۱۶۱-۱۶۲] «کسانی که کفر ورزیدند و درحالیکه کافر بودند از دنیا رفتند (و با استمرار کفر و بدون توبه و پشیمانی مردند) نفرین الله و فرشتگان و همهی مردمان بر آنان خواهد بود. جاویدان در آن نفرین باقی میمانند (و در آتش دوزخ به سر میبرند) نه عذاب آنان سبک میشود و نه مهلتی به ایشان داده میشود».
پس خداوند پاک و منزه عذاب ایشان را در آتش دوزخ و جاودانگی در آنرا وابسته به مردن بر کفر - که نقضی برای توحید- میباشد، متعلق گردانده است...
و در حدیثی صحیح از رسول الله جروایت شده است که فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ قَالَ: لاَ إلهَ إِلَّا اللهُ، ثُمَّ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ إِلَّا دَخَلَ الْجَنَّةَ» [۳۴۱]. «هرکس کلمهی «لا إله إلا الله» را بر زبان آورد (و معتقد باشد که معبودی بحق جز او نیست) و بر همین عقیده بمیرد داخل بهشت خواهد شد».
رسول الله جنیز در حدیث مذکور، شرط ورود به بهشت را به مردن بر توحید وابسته نموده است. رسول الله جفرمودند: «فَوَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، إِنَّ أَحَدَكُمْ لَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، حَتَّى مَا یَكُونُ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا إِلَّا ذِرَاعٌ، فَیَسْبِقُ عَلَیْهِ الْكِتَابُ، فَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ فَیَدْخُلُهَا، وَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، حَتَّى مَا یَكُونُ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا إِلَّا ذِرَاعٌ، فَیَسْبِقُ عَلَیْهِ الْكِتَابُ، فَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَیَدْخُلُهَ» [۳۴۲]. «سوگند به کسی که جانم در دست اوست همانا برخی از شما کردار اهل بهشت را انجام میدهد تا اینکه بین او و رفتن به بهشت، فاصلهای جز یک ذراع باقی نمیماند؛ اما (اندکی) قبل از مرگش به کردار اهل دوزخ مبادرت میورزد و (پس از مردن) داخل دوزخ میشود و همانا برخی (دیگر) از شما، کردار اهل دوزخ را انجام میدهد تا اینکه بین او و (رفتن به) دوزخ (فاصلهای) جز یک ذراع باقی نمیماند، اما (اندکی) قبل از مرگش به انجام کردار اهل بهشت میپردازد (و پس از مرگ) داخل بهشت میشود».
و رسول الله جفرمودند: «لا تَعْجَبُوا بِعَمَلِ أَحَدٍ حَتَّى تَنْظُرُوا بِمَا یُخْتَمُ لَهُ فَإِنَّ الْعَامِلَ یَعْمَلُ زَمَانًا مِنْ دَهْرِهِ أَوْ بُرْهَةً مِنْ دَهْرِهِ بِعَمَلٍ صَالِحٍ لَوْ مَاتَ دَخَلَ الْجَنَّةَ ثُمَّ یَتَحَوَّلُ فَیَعْمَلُ عَمَلا سَیِّئًا وَإِنَّ الْعَبْدَ لیعمل زمانامن دَهْرِهِ بِعَمَلٍ لَوْ مَاتَ دَخَلَ النَّارَ ثُمَّ یَتَحَوَّلُ فَیَعْمَلُ عَمَلا صَالِحًا فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْرًا اسْتَعْمَلَهُ قَبْلَ مَوْتِهِ فَوَفَّقَهُ لِعَمَلٍ صَالِحٍ ثُمَّ یَقْبِضُ عَلَیهِ» [۳۴۳]. «نسبت به کردار (نیک) هیچکس اظهار شگفتی مکن تا ببینی که عاقبت و خاتمهی عمر او چه خواهد بود؟ همانا فردی مدت زمانی (طولانی) یا برههای از روزگارش را به (انجام) کردار پسندیده میگذراند که اگر بر آن حالت بمیرد داخل بهشت میشود، اما (در سرانجام عمرش) متحول میگردد و شروع به بدکاری (و انجام گناه) مینماید. و چه بسا بندهای مدت زمان زیادی از عمرش را به انجام کردار ناشایست سپری میکند و اگر بر آن حالت بمیرد داخل دوزخ میگردد؛ ولی (در پایان عمرش) متحول میشود و به انجام کردار نیک و شایسته میپردازد. و هرگاه خداوند برای بندهای ارادهی خیر بکند، او را قبل از مرگش به انجام کردار شایسته توفیق میدهد و سپس جان او را میگیرد».
امام نووی /میفرماید: «هیچ کسی در صورتی که بر توحید مرده باشد برای همیشه در آتش دوزخ نمیماند، هر چند مرتکب گناهان بسیاری هم شده باشد. همچنان که هیچ کس هم در صورتی که بر کفر مرده باشد داخل بهشت نمیگردد. هر چند اعمال نیک زیادی هم انجام داده باشد و این (رأی) مختصر و جامعی برای مذهب اهل حق (اهل سنت و جماعت) در این مساله میباشد».
از خداوند بلندمرتبه میخواهیم که قلبهای ما را بر دین و توحیدش ثابت نگهدارد و عاقبت ما را به دوست داشتنیترین اعمال در نزدش خاتمه دهد ... همانا او بلندمرتبه و شنوا و نزدیک است و (دعاهای ما را) اجابت میکند.
اما بعد ... این شرطهای صحت و درستی توحید است، هرکس کامل و بدون نقص آنرا به جای آورد شهادت توحید «لا إله إلا الله» به او نفع میرساند و هرکس چیزی از آنرا نقض کند (و آنرا به طور کامل انجام ندهد) شهادت توحید «لا إله إلا الله» هیچ سودی به او نمیرساند.
با کمک گرفتن از توفیق خداوند و بهرهگیری از تمامی نصوصی که با این موضوع «لاإله إلاالله» ارتباط دارد، بر ما لازم است که بگوییم:
هرکس «لا إله إلا الله» را بر زبان براند و به آنچه غیر از الله متعال پرستش میشود، کفر ورزد و به شهادت توحید و خواستههای آن آگاه شود و نسبت به آن صدق و اخلاص داشته باشد و بدن هیچ شک و تردیدی به آن یقین پیدا کند و به کلمهی «لا إله إلا الله» و پیروان آن محبت ورزد و به شروط و مقتضیات آن عمل نماید و نسبت به کلمهی توحید و حکم آن فرمانبردار باشد و سپس بر آن از دنیا برود ... خداوند به طور قطع او را وارد بهشت میکند.
این (تعریف) بر اساس آن چه که لازمهی سرآغاز نگاه به «لا إله إلا الله» است و نیز با توجه به بهرهگیری از تمامی نصوص مرتبط با شهادت توحید به دست آمده است.
[۳۴۰] منظور استمرار بر کلمهی توحید تا هنگام مرگ میباشد. (مترجم) [۳۴۱] رواه مسلم (۹۴). [۳۴۲] متفق علیه. [۳۴۳] أخرجه أحمد وغیره، السلسلة الصحیحة: ۱۳۳۴.