اما در مورد عیادت بیماران کفار و مشرکین
امام بخاری در صحیح از انس روایت میکند که گفت: غلامی یهودی که خدمتکار رسول الله جبود، بیمار شد. رسول الله جبرای عیادتش آمده و نزدیک سرش نشستند و بدو فرمودند: «أَسْلِمْ»«اسلام بیاور». وی به پدرش که نزد او نشسته بود نگاه کرد. پدرش به وی گفت: از ابوالقاسم اطاعت کن. پس اسلام آورده و مسلمان شد. پس از آن رسول الله جدرحالیکه از خانه خارج میشد، فرمود: «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْقَذَهُ مِنَ النَّارِ».«سپاس پروردگاری که او را از آتش دوزخ نجات داد» [۱۵۶].
ابن بطال /میگوید: «عیادت مشرک تنها زمانی مشروع است که امید اجابت وی برای وارد شدن به اسلام میباشد. اما اگر تمایلی نسبت به وارد شدن به اسلام نداشته باشد، عیادتش جایز نیست» [۱۵۷]. حافظ بن حجر /بر این سخن وی حاشیه زده و گفته است: «صحیحتر آن است که عیادت مشرک بر اساس مختلف بودن مقاصد، متفاوت میباشد. چرا که گاهی با عیادت وی مصلحت دیگری واقع میگردد» [۱۵۸].
خلاصه، این برخی از استثنائاتی بود که اصل براء را از جهت عملی آن نقض نمیکند. و مقصودم از آوردن آنها به دنبال این بحث آن بود که برادران بزرگوارم، در تعاملی اشتباه نسبت به نصوص خاص یا عام با قرار دادن آنها در جایگاهی غیر از محل خودشان، قرار نگیرند، به ویژه زمانیکه بسیاری از ما در مورد چنین مسائل عملی سوال پرسیدند.
از الله ﻷمیخواهیم که فهم و عمل صحیح نصیبمان بفرماید، براستی که او ولی و عهدهدار آن است.
[۱۵۶] أخرجه البخاری، کتاب المرضی، باب عیادة المشرک (۵۶۵۷). [۱۵۷] فتح الباری (۱۰/۱۲۵). [۱۵۸] نفس المصدر السابق.