فقه ذکر و دعا - جلد سوم

فهرست کتاب

۱۱۲- اذکار بامداد و شامگاه

۱۱۲- اذکار بامداد و شامگاه

از جمله اذکار ثابتی که شریعت حکیم اسلام آن را بر فرد مسلمان در طول شبانه‏روز مقرر و محول کرده است ذکرهای دوطرف روز (بامداد و شام‌گاه) است، بلکه این ذکر [از لحاظ زمانی] فراخ‌ترین ذکر مدون است که در نصوص بدان بیشترین اشاره شده است، آن هم به خاطر تشویق و ترغیب به انجام آن و نام بردن از انواع بسیاری از ذکرهایی که در میان این دو زمان ارجمند گفته می‌شود.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكۡرٗا كَثِيرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٤٢

[الأحزاب: ۴۱-۴۲].

«ای مؤمنان!‍ بسیار خدای را یاد کنید و بامدادان و شامگاهان [و در همه وقت و آن] به تسبیح و تقدیس او بپردازید».

اصیل یعنی: میان عصر و غروب خورشید.

و یا می‌فرماید:

﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِبۡكَٰرِ ٥٥[المؤمن: ۵۵].

«و بامدادان و شامگاهان به سپاس و ستایش پروردگارت بپرداز».

إبکار یعنی: اول روز، العشیُّ یعنی: آخر روز.

و یا می‌فرماید:

﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩[ق: ۳۹].

«و سپاس و ستایش پروردگارت را پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن به جای آور».

و یا می‌فرماید:

﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِينَ تُمۡسُونَ وَحِينَ تُصۡبِحُونَ ١٧[الروم: ۱۷].

«پس چون در شامگاه و بامداد درآیید خداوند را چنان که باید به پاکی یاد کنید».

آیات در این معنا و مفهوم بسیارند. محل این اذکار و اوراد همان صبح زود از بعد از نماز صبح تا پیش از طلوع خورشید و هنگام شامگاه است، و [هم‌چنین] گفته شده منظور از «العشی والآصال»از بعد از نماز عصر تا پیش از غروب آفتاب است، با این وجود -ان‌شاءالله- زمان [اجرای] این دستور فراخ است به طوری که اگر آدمی انجام این ذکر را در وقت خودش فراموش کرد یا مانعی سر راه او سبز شد اشکالی ندارد که اذکار صبح‌ها را بعد از طلوع خورشید و اذکار سرشب را پس از غروب آن انجام دهد.

اما در خصوص ذکرهای مشروع و دعاهای مأثوری که در این دو زمان گرانقدر گفته می‌شود [باید گفت که:] ذکرهایی بسیار و گوناگون‌اند که -إن‌شاءالله- به زودی گلچینی نیکو از آنها به همراه شرح و توضیح بخشی از معانی عظیم و مفاهیم صحیح‌شان خواهد آمد.

ابوداود و ترمذی و دیگران از عثمان بن عفان سروایت کرده‌اند که رسول الله جفرمودند: «هر بنده‌ای که در آغاز هر روز و در آغاز هر شب سه بار بگوید: «بِسْمِ‌ الله ‌ِالَّذِي لاَ يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِي‌ الأَرْضِ وَلاَ فِي ‌السَّمَاءِ وَ هُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ»«به نام خداوند که با نام و یاد او هیچ چیزی در زمین و در آسمان ضرررسان نیست، و او بسیار شنوا و بسیار داناست» هیچ چیزی گزند و زیانی به او نمی‌رساند» [۸].

این ذکر از جمله اذکار عظیمی است که شایسته است فرد مسلمان هر صبح و شام آن را مدنظر قرار داده و بگوید، تا -به اذن الله تعالی- بدین وسیله از این‌که به بلای ناگهانی یا آسیب و فاجعه‌ای یا چیزی شبیه این‌ها گرفتار گردد در امان بماند.

قرطبی/درخصوص این حدیث می‌گوید: «این حدیثی صحیح، و سخنی راست و درست است که هم دلیلش را فراگرفته‌ایم و هم به صورت تجربی آن را آزموده‌ایم، من خود از زمانی که این حدیث را شنیده‌ام بدان عمل نموده‌ام و چیزی به من آسیبی نرساند تا این‌که آن را ترک کردم و آن شبی بود که عقربی در مدینه مرا نیش زد، به فکر فرو رفتم که ناگاه به یادم آمد که فراموش کرده بودم که به این کلمات پناه ببرم» [۹].

در سنن ترمذی از أبان بن عثمان/-او راوی حدیث از عثمان است- نقل است که نیمی از بدن او فلج شده بود، مردی شروع به نگریستن به او کرد. أبان به او گفت: «به چه چیز می‌نگری؟ این حدیثی را که برایت نقل کردم [صحیح است]، اما آن روز که من به این آسیب بدنی مبتلا شدم آن کلمات را نگفته بودم تا این‌که خداوند تقدیرش را بر من عملی نمود».

سنت است که این ذکر هر صبح و شام سه بار گفته شود، هم‌چنان که پیامبرجخود به چنین کاری ارشاد نموده است. این‌که در این حدیث گفته: «بسم الله» یعنی: به نام خداوند پناه می‌برم، هرکس هر کاری انجام می‌دهد برای بسم الله گفتنش فعل مناسب حال و کار او در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال کسی که چیزی می‌خورد وقتی در ابتدا می‌گوید: بسم الله یعنی با نام خداوند شروع به خوردن می‌کنم و کسی که حیوانی را ذبح کرده و سر می‌برد فعل «ذبح می‌کنم» را در نیت دارد و نویسنده به هنگام نوشتن فعل «[به نام خداوند] می‌نویسم» را در دل دارد. در دیگر کارهایی که شخص انجام می‌دهد و در ابتدا نام خداوند را می‌آورد به همین شکل است.

این‌که می‌فرماید: «الَّذِي لاَ يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِي ‌الأَرْضِ وَلاَ فِي‌ السَّمَاءِ»یعنی: کسی که به نام و یاد خدا پناه ببرد بلا و مصیبتی نه از سوی زمین و نه از سوی آسمان ضرری به او نمی‌رساند.

و این‌که می‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُیعنی: خداوند شنونده سخنان آدمیان، و آگاه به کردارهایشان است،‌ هیچ راز و سرّی نه در زمین و نه در آسمان بر او پوشیده نمی‌ماند.

در صحیح مسلم در حدیثی از ابوهریره سبه اثبات رسیده که گفته: مردی به حضور پیامبرجآمد و گفت: ای رسول الله! دیشب از عقربی که مرا گزید چه رنجی کشیدم! پیامبرجفرمودند: «اگر در اول شب می‌گفتی: «أَعُوذُ بِكَلِماتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»(از شرّ آنچه خداوند آفریده است به کلمات کامل خداوند پناه می‌برم) آن عقرب ‌گزندی به تو نمی‌رساند» [۱۰].

و در روایتی از ترمذی آمده است: «کسی که در اول شب سه بار بگوید: أَعُوذُ بِكَلِماتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، آن شب نیش هیچ جانداری به او آسیبی نمی‌رساند» [۱۱].

ترمذی به دنبال این حدیث از سُهیل بن ابی‌صالح -یکی از روایان حدیث- آورده است که گفت: «خانواده ما این حدیث را یاد گرفته و هر شب آن را می‌گفتند، [شبی] یکی از خدمتکاران زن آنها گزیده شد، او درد و رنجی احساس نکرد».

این حدیث بیانگر فضیلت این دعا است؛ کسی که در ابتدای شب آن را بگوید به یاری خدا از این‌که نیش و گزش ماری یا عقربی یا حیواناتی شبیه این‌ها آسیبی به او برسانند در امان خواهد بود.

این‌‌که در حدیث می‌فرماید: «اعوذ» یعنی:‌ پناه می‌برم، استعاذه یعنی: روی آوردن، متوسل شدن، پناه گرفتن، و حقیقت آن عبارتست از: گریختن از چیزی که از آن می‌ترسی به سمت کسی که تو را از آن در امان می‌دارد و تو را در برابر شرّش حمایت می‌کند. کسی که به خداوند پناه می‌برد، از دست آنچه او را می‌آزارد یا او را به ورطه‌ی هلاکت می‌برد می‌گریزد، او به سوی پروردگار و مالکش می‌گریزد، و خود را به پیشگاه او می‌اندازد، و به او متوسل می‌شود، و از او طلب یاری می‌کند، و به او پناهنده می‌شود. مقصود از کلمات ‌الله: گفته شده همان قرآن کریم است، و گفته شده: همان کلمات كَونی قَدَری او است، و مقصود از «تامات» یعنی: کامل‌هایی که از هر عیب و نقصی پاک هستند، نقطه‌ی مقابل سخن آدمی که دارای عیب و نقص است.

این‌که می‌فرماید: ﴿مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢یعنی: از تمامی شرها، از هر آفریده‌ای که شر از او برمی‌خیزد حیوان یا غیرحیوان، آدمی باشد یا جن، جانوری موذی یا چهارپایی، باد یا صاعقه‌ای، هر نوعی از انواع بلایا در دنیا و آخرت که باشد [۱۲].

در سنن ابوداود و ترمذی و غیر از این دو با سندها صحیح از عبدالله بن خُبیب روایت شده که گفته است: «در یک شب بارانی و بسیار تاریک برای یافتن پیامبرجبیرون رفتیم تا برای ما امامت کند و وقتی ایشان را یافتیم به من فرمود: بگو. من چیزی نگفتم، باز فرمود: بگو. من چیزی نگفتم، و وقتی بار دیگر فرمود: بگو. گفتم: ای پیامبرخداج، چه بگویم؟ فرمود:

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١[الإخلاص: ۱].

و معّوذتین [سوره‌های ناس و فلق] را در هر صبح و شام سه بار بخوان که این تو را از هر چیزی کفایت می‌کند [یعنی برای حفظ و نگهداری تو کفایت می‌کند]» [۱۳]. در این حدیث فضیلت قرائت این سه سوره: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١و این‌که هر کدام‌شان در هر صبح و شام سه بار خوانده شوند بیان شده است. هم‌چنین در این حدیث آمده که هرکس بر این کار مداومت داشته باشد به یاری خدا او را از هر چیزی کفایت می‌کند. یعنی این کار شرور و آفات را از او دفع می‌کند. توفیق تنها به واسطه [یاری] خدا رخ داده و او را شریکی نیست.

***

[۸] أبوداود شماره [۵۰۸۸] و ترمذی شماره [۳۳۸۸]، و علامه آلبانی/در «صحیح‌الجامع» شماره [۶۴۲۶] آن را صحیح دانسته است. [۹] بنگر به: الفتوحات الربانیه اثر ابن علان [۳/۱۰۰]. [۱۰] صحیح مسلم [شماره: ۲۷۰۹]. [۱۱] سنن ترمذی [شماره: ۳۶۰۴]، و آلبانی/در «صحیح‌الجامع» شماره [۶۴۲۷] آن را صحیح دانسته است. [۱۲] بنگر به: تیسیرالعزیز الحمید اثر شیخ سلیمان‌بن‌عبدالله [ص: ۲۱۴-۲۱۳]. [۱۳] سنن ابوداود شماره [۵۰۸۲] و سنن ترمذی شماره [۳۵۷۵]، و آلبانی/در «صحیح‌الترغیب» شماره [۶۴۹] آن را صحیح دانسته است.