فقه ذکر و دعا - جلد سوم

فهرست کتاب

۱۳۵- آداب رفتن به توالت و اذکار آن

۱۳۵- آداب رفتن به توالت و اذکار آن

در سنّت زیبای رسول الله ج، شرح و توضیح آدابی که شایسته است فرد مسلمان به هنگام ورودش به توالت و در حال قضای حاجت و به هنگام خروجش از آن بدان شیوه عمل نماید، بیان شده است، این‌ها آداب متعددی هستند که گواه بر تمام و کمال بودن این شریعت مبارک می‌باشند. بی‌شک فرد مسلمان با رعایت این آداب بسیار خشنود می‌گردد چرا که به زیبایی هر چه تمام‌تر پاک کردن و نظافت و شستن و پالایش آدمی صورت می‌پذیرد بلکه این آداب مایه فخر فرد مسلمان بوده و چه افتخار بزرگی هم می‌باشد.

در صحیح مسلم از سلمان‌فارسیسروایت شده که: کسی به او گفت: پیامبرتان همه‌چیز حتی طرز دستشویی رفتن را به شما آموخته است. گفت: درست است، پیامبر ما را منع کرده از این‌که هنگام مدفوع و ادرار روی ما به سوی قبله باشد یا این‌که با دست راست استنجاء کنیم، یا این‌که با کمتر از سه سنگ یا با مدفوع و یا با استخوان استنجاء کنیم» [۱۱۵].

در روایت دیگری از همین حدیث امام مسلم از سلمان سنقل می‌کند که گفت: «مشرکان به ما گفتند: رفیق شما را می‌بینیم که به شما [همه چیز را] آموزش می‌دهد حتی طرز دستشویی رفتن را، سلمان گفت: آری! رسول خداجاز این‌که یکی از ما با دست راستش استنجاء کند نهی نمود، یا [هنگام قضای حاجت] رو به قبله نماید و [یا برای استنجاء] از سرگین و استخوان [استفاده نماید] نهی نمود، و فرمود: یکی از شما با کمتر از سه سنگ استنجاء نکند» [۱۱۶].

این مشرکین می‌خواستند از صحابه شعیب‌جویی کرده و آنان را تحقیر نمایند آن هم به این خاطر که دین‌شان دربردارنده‌ی تعالیمی در ارتباط با چگونگی قضای حاجت است، به طرز مسخره‌آمیزی گفتند: پیامبرتان همه‌چیز حتی طرز دستشویی رفتن را به شما آموخته است، سلمان ‌فارسیسبا آنان معارضه نمود در حالی که انتقادشان را باطل کرده و تمسخرشان را درهم شکست، و با کمال افتخار و سربلندی گفت: آری، ایشان جاین را نیز به ما آموزش دادند و ما به این مسأله افتخار می‌کنیم. سپس با افتخار شروع به برشمردن تعدادی از آداب ارزشمند و تعالیم مبارکی نمود که در این خصوص سنت آنها را بیان کرده است و به راستی این‌ها تعالیمی مبارک‌اند که اینان و کم‌خردانی شبیه این‌ها آن را درک و فهم نمی‌کنند. بی‌تردید کسی ارزش این تعالیم را درک می‌کند که خداوند به او توفیق ارزانی داشته و او را به این آیین راستین هدایت کند، ستایش خدای راست در برابر این‌که ما را هدایت کرده، و شکر از آنِ اوست در برابر آنچه که به ما عطا فرموده است.

در زیر به بیان تعدادی از این آداب می‌پردازیم.

ابتدا برای فرد مسلمان مستحب است که به هنگام ورود به توالت بگوید: «بسم الله اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْخُبُثِ وَالخَبَائِثِ»چرا که در صحیحین از أنس بن مالک سروایت شده که گفت: «پیامبرخداجهنگامی که وارد دستشویی می‌شد می‌فرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْخُبُثِ وَالخَبَائِثِ: خدایا! همانا من به تو پناه می‌برم از شیاطین نر و ماده» [۱۱۷]. خبث جمع خبیث، و خبائث جمع خبیثة است، در بعضی از طرق این حدیث ذکر بسم الله در ابتدای آن آمده است، ابن حجر/می‌گوید: «عُمری این حدیث را از طریق عبدالعزیز بن مختار، از عبدالعزیز بن صهیب با لفظ امر روایت کرده است که: وقتی وارد دستشویی شدید بگویید: «بسم الله، أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْخُبُثِ وَالخَبَائِثِ»، و اسناد آن براساس شرط مسلم است» [۱۱۸].

حدیثی را که ابن ماجه و دیگران از علیسبه صورت مرفوع روایت کرده‌اند شاهدی برای این حدیث است: «پرده‌ای که عورت‌های آدمیان را در هنگام داخل شدن به توالت از [چشمان] جنّیان می‌پوشاند، گفتن: «بسم الله»است،‌ این حدیث با مجموع طرق آن حدیثی صحیح است [۱۱۹].

یکی دیگر از آدابی که پیامبرجرعایت کرده این بوده که هرگاه در سفر بوده و به قضای حاجت می‌رفت آنقدر دور می‌شد که از دیدگان صحابه پنهان می‌شد؛ ابوداود از مغیره بن شعبه روایت کرده که: «همانا پیامبرجهرگاه می‌خواست به محل قضای حاجت برود، آنقدر می‌رفت تا از دید همه ناپدید می‌شد» [۱۲۰].

از جمله سنت آن است که پیامبرج[به هنگام قضای حاجت] لباسش را بلند نمی‌کرد تا آن‌گاه که به زمین نزدیک می‌شد؛ ابوداود از ابن عمر بروایت کرده که: «همانا پیامبرجهرگاه می‌خواست قضای حاجت نماید لباسش را بلند نمی‌‌کرد تا آن‌گاه که به زمین نزدیک می‌شد» [۱۲۱].

از جمله سنت آن است که خود را از مردم استتار کند؛ در صحیح مسلم از عبدالله بن جعفر سروایت شده که گفت: «هنگام قضای حاجت، بیش از همه‌ پیامبرخداجدوست داشت که خود را به چیزی مرتفع یا با نخلستان استتار کند» [۱۲۲].

از دیگر آداب این است که بر سر راه مردم قضای حاجت نکند، در صحیح مسلم از ابوهریره سروایت شده که پیامبرخداجفرمود: «از دو چیز که سبب می‌شود مردم انجام‌دهنده‌ی آن‌ها را لعنت و نفرین کنند، بپرهیزید. صحابه گفتند: ای رسول خدا، آن دو چیز کدام‌اند؟ فرمود: کسی که در وسط راه مردم یا زیر سایه‌ای که مردم از آن استفاده می‌کنند دستشویی می‌کند» [۱۲۳].

ابوداود در کتاب سنن خود از معاذ بن جبلسروایت کرده که رسول الله جفرمودند: «از سه کار نفرین‏آور پرهیز کنید: دستشویی کردن در مجاری آب، در محل عبور مردم، و در سایه» [۱۲۴].

از جمله آداب قضای حاجت این است که فرد مسلمان به خاطر احترام به قبله به هنگام مدفوع و ادرار کردن نه رو به قبله کند و نه پشت به آن، و با دست راستش استنجا نکند. از ابوهریره سروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «همانا من برای شما به مثابه‌ پدری هستم که آموزش‌تان می‌دهم، وقتی که یکی از شما به دستشویی رفت، نه رو به طرف قبله کند و نه پشت به آن، و با دست راست خودش را پاک نکند، ایشانجدستور می‌دادند که با سه عدد سنگ استنجا صورت گیرد، و از این‌که در این کار از سرگین استفاده شود نهی می‌فرمودند» [۱۲۵].

در این سخن پیامبرجبیندیش که می‌فرماید: «همانا من برای شما به مثابه‌ی پدری هستم که شما را آموزش می‌دهم». این سخن نشانه‌ی عنایت کامل و حُسن توجه و اوج خیرخواهی و نصیحت است.

از دیگر آداب این‌که هرگاه فرد مسلمان بعد از قضای حاجت استنجا نمود با کمتر از سه سنگ خود را پاک نکند چون با این تعداد پاک کردن به شکل کامل صورت می‌گیرد، اشکالی ندارد که دستمال‌ها یا چیزی شبیه آن را جایگزین سنگ‌ها نماید، می‌تواند با آب خود را پاک کند که این کار بهتر و مناسب‌تر است، در صحیحین از أنس بن مالک‌سروایت شده که گفت: «وقتی پیامبرجبرای دستشویی بیرون می‌رفت، من و پسری دیگر می‌آمدیم و با خود ظرفی آب به همراه داشتیم که با آن استنجا می‌کرد» [۱۲۶].

بر مسلمان واجب است که به هنگام قضای حاجت مراقب باشد که ادرار به بدن یا لباسش پاشیده نشود؛ چرا که از ابن عباس سروایت شده که گفت: «پیامبرخداجاز کنار دو قبر رد شد و فرمود: هان! صاحب این دو قبر عذاب می‌بینند؛ اما عذاب آنان به سبب ارتکاب گناهی بزرگ نیست؛ [و به راستی که آن بزرگ است] یکی از آنان سخن‌چینی می‌کرد و دیگری از ادرار خود پرهیز نمی‌کرد [و بدین سبب آلوده به ادرار می‌شد]». و در روایتی دیگر آمده: «خود را از ادرار پاک نگه نمی‌داشت» [۱۲۷].

جایز نیست که فرد مسلمان به هنگام قضای حاجت حرف بزند، و نباید ذکر و دعایی بر زبان آورد، در صحیح مسلم از ابن عمر بروایت شده که گفت: «شخصی از کنار پیامبر‏جرد شد در حالی که ایشان مشغول ادرار بودند، این شخص بر ایشان سلام کرد، اما پیامبرججواب سلام او را نداد» [۱۲۸]. این حدیث گواه بر آن است که شایسته نیست فرد مسلمان به هنگام قضای حاجت سخن بگوید؛ چرا که پیامبرجپاسخ آن شخص را نداد، و شایسته‌ی او نیست که [در این حال] به ذکر یا دعا بپردازد، و سلام کردن ذکر و دعا است، و پیامبرججواب سلام این مسلمان را نداد. این‌ها بخشی از آداب مهم قضای حاجت هستند که اسلام بدان فراخوانده و شریعت بدان تشویق نموده است و این خود بیان‌گر کمال و حُسن و زیبایی این دین است.

سپس مستحب است که فرد مسلمان به هنگام خروج از دستشویی بگوید: «غُفْرَانَكَ: خدایا آمرزش تو را خواستارم»؛ امام احمد و اهل سنن از عائشه لروایت کرده‌اند که گفت: «پیامبرخداجبه هنگام بیرون آمدن از توالت می‌فرمود: «غُفْرَانَكَ: [خداوندا] از تو آمرزش می‌خواهم».» [۱۲۹].

این‌که در این موقعیت می‌گوید: «غفرانک»، در توضیح آن گفته شده: «به خاطر ترس از کوتاهی‌اش در ادای شکر این نعمت ارجمند است، این‌که غذا را خورده سپس هضم کرده سپس به راحتی از بدنش خارج شده، حال می‌پندارد که شکر او ناتوان از آن است که حقّ این نعمت را به طور کامل بپردازد لذا با طلب بخشش و آمرزش تلافی می‌کند» [۱۳۰].

اَللَّهُمَّ اغْفِر ذُنُوبَنَا وَأَعِنَّا عَلَى طَاعَتِكَ يَا ذَا الْجَلاَلِ وَالإِکْرَام

[۱۱۵] صحیح مسلم شماره [۲۶۲]. [۱۱۶] صحیح مسلم شماره [۲۶۲]. [۱۱۷] صحیح بخاری شماره [۱۴۲]، و صحیح مسلم شماره [۳۷۵]. [۱۱۸] فتح‌الباری [۱/۲۴۴]. [۱۱۹] سنن ابن‌ماجه شماره [۲۹۷]، بنگر به: إرواء الغلیل اثر آلبانی [۱/۹۰-۸۷]. [۱۲۰] سنن ابوداود شماره [۲]، آلبانی/در «صحیح ابوداود» شماره [۲] آن را صحیح دانسته است. [۱۲۱] سنن أبوداود شماره [۱۴] آلبانی/در «السلسله الصحیحه» شماره [۱۰۷۱] آن را صحیح دانسته است. [۱۲۲] صحیح مسلم شماره [۳۴۲]. [۱۲۳] صحیح مسلم شماره [ ۲۶۹]. [۱۲۴] سنن ابوداود شماره [۲۶]، و آلبانی/«در صحیح ابوداود» شماره [۲۱] آن را صحیح دانسته است. [۱۲۵] سنن ابوداود شماره [۸]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۲۳۴۶] آن را حسن دانسته است. [۱۲۶] صحیح بخاری شماره [۱۵۰]، صحیح مسلم شماره [۲۷۱]. [۱۲۷] صحیح بخاری شماره [۱۳۶۱]، صحیح مسلم شماره [۲۹۲]. [۱۲۸] صحیح مسلم شماره [۳۷۰]. [۱۲۹] المسند [۶/۱۵۵]، سنن ابوداود شماره [۳۰]، سنن ترمذی شماره [۷]، سنن ابن‌ماجه شماره [۳۰۰] و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۴۷۰۷] آن را حسن دانسته است. [۱۳۰] بنگر به: الفتوحات الربانیه اثر ابن علاَّن [۱/۴۰۱].