فقه ذکر و دعا - جلد سوم

فهرست کتاب

۱۷۴- دعاهای مأثور در زمینه‌های گوناگون

۱۷۴- دعاهای مأثور در زمینه‌های گوناگون

در آنچه در پی می‌آید به انواعی از دعاهای مأثور در زمینه‌های گوناگون خواهیم پرداخت، به همراه اشاره‌ی اندکی به معانی ومفاهیم آنها، این‌ها نشان دهنده‌ی کمال روش و سنت پیامبر جو جایگاه والای دعاهای ایشان هستند و هم چنین گویای این هستند که این دعاها تمامی عرصه ها و حیطه‌های خیر در تمامی امور زندگی را در بر گرفته‌اند.

از جمله‏ی سنت آن است که شخصی که لباس جدید می‌پوشد بگوید: «اللَّهُمَّ لَك الْحَمْدُ، أَنْتَ کسَوْتَنِيه، أَسْأَلُك خَیرَهُ، وَخَیرَ مَا صُنِعَ لَهُ، وَأَعُوذُ بِك مِنْ شَرِّهِ وَشَرِّ مَا صُنِعَ لَهُ: خداوندا، حمد و سپاس سزاوار توست؛ چون تو آن را به من پوشانیدی، و خیر این لباس و خیر آنچه را که این لباس برای آن ساخته شده است از تو طلب می‌نمایم واز شرّ این لباس و از شرّ آنچه که این لباس برای آن ساخته شده است، به تو پناه می‌جویم». چرا که ابوداود و ترمذی و دیگران از ابوسعید خدری سروایت کرده‌اند که: پیامبر جهرگاه لباس تازه‌ای می‌پوشید، نام آن لباس را که عمامه یا پیراهن یارداء بود، بر زبان می‌آورد، سپس می‌فرمود: «اَللَّهُمَّ لَك الْحَمْدُ، أَنْتَ کسَوْ تَنِيهِ أَسْأَلُك خَیرَهُ، وَخَیرَ مَا صُنِعَ لَهُ، وَأَعُوذُبِك مِنْ شَرِّهِ وَشَرِّ مَا صُنِعَ لَهُ» [۴۲۵].

این که می‌گوید: «أَسْأَلُك خَیرَهُ وَخَیرَ مَا صُنِعَ لَهُ»بزرگ‌ترین خیر‌ آن این است که عورت و شرمگاه آدمی را می‌پوشاند و ظاهرش را زیبا گردانیده، و نما و هیئت‌اش را نیکو می‌گرداند.

این که می‌گوید: «وَأَعُوذُ بِك مِنْ شَرِّهِ وَشَرِّ مَا صُنِعَ لَهُ»بزرگ‌ترین شر آن این است که به خاطر نخوت و تکبر و برتری طبی و تفاخر بر مردم پوشیده شود، کسی که باطنش را نیاراید زینت‌ و زیبایی ظاهریش او را بی‌نیاز نمی‌سازد.

﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمۡ لِبَاسٗا يُوَٰرِي سَوۡءَٰتِكُمۡ وَرِيشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِكَ خَيۡرٞۚ ذَٰلِكَ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ ٢٦[الأعراف: ۲۶].

«ای فرزندان آدم، به راستی لباسی را که شرمگاه‌‌هایتان را بپوشاند و ]مایه[ زینت شما باشد نازل کردیم، و لباس پرهیزگاری ]از همه[ بهتر است. این از نشانه‌های خداست، باشد که آنان پند پذیرند».

هرگاه مسلمان لباسی تازه‌ بر تن دوستش دید مستحب است بگوید: «تُبْلِي وَیخْلِفُ اللهُ تَعَالَی: خدا کند این لباس را تا مدتی بپوشید و کهنه نمایید خداوند متعال به جای آن لباس دیگری به شما بدهد».

ابوداود از ابو نضرة روایت کرده که گفت: «هرگاه یکی از یاران پیامبر جلباسی جدید می‌پوشید به او گفته می‌شد: تُبْلِي وَیخْلِفُ اللهُ تَعَالَی» [۴۲۶].

شبیه این حدیث به صورت مرفوع از أم خالد دختر خالدبن سعید بن عاص لروایت شده که امام بخاری در صحیح‌اش آن را روایت کرده است [۴۲۷]. این که می‌گوید: «تُبْلِي وَیخْلِفُ الله»بیان‌گر دعا برای‌ آن شخص است به این ترتیب که خداوند او را زنده نگه دارد تا لباس را کهنه کند و خداوند در عوض آن لباس بهتری به او بدهد [یعنی خداوند شما را از عمر طولانی برخوردار نماید].

از جمله‌ی سنت آن است که فرد مسلمان در حق کسی که به او نیکی نموده بگوید: «جَزَاک اللهُ خَیراً‏: این گفته دعایی عظیم و تشکری کامل است، ترمذی از أسامه بن زیدلروایت کرده که: رسول اللهجفرمودند: «در حق کسی که نیکی شود، و او به انجام دهنده‌ی آن نیکی بگوید: جَزَاک اللهُ خَیراً» خداوند بهترین و برترین پاداش را به تو بدهد». همانا سپاس و تشکر را به طور کامل به جای آورده است» [۴۲۸].

ازجمله سنت‌های پیامبر جآن است که به هنگام دیدن میوه‌ی نوبرانه دعای برکت می‏نمودند، در صحیح مسلم از ابوهریره سروایت شده که گفت: «مردمان [در زمان پیامبر] هنگامی که میوه نوبرانه را [بر درخت] می‌دیدند، آن را می‌چیدند و نزد پیامبر خدا جمی‌آوردند، هرگاه پیامبر خدا جآن را می‌گرفت، می‌فرمود: «اَللَّهُمَّ بَارِك لَنَا فی ثَمَرِنَا، وَبَارِك ‌لَنَا فی مَدِينَتِنَا، وَبَارِك لَنَا فی صَاعِنَا، وَبَارِك لَنَا فِي مُدِّنَا اَللَّهُمَّ إِنَّ إِبْراهِيمَ عَبْدُك وَخَلِيلُك وَنَبِيک، وَإِنِّی عَبْدُك وَنَبِيک وَإِنَّهُ دَعَاک لِمَکةَ وَإِنِّی أَدْعُوک لِلْمَدِينَة بِمِثْلِ مَا دَعَاک لِمَکة وَمِثْلَهُ مَعَهُ: خدایا در ثمر ما برکت بینداز، و در مدینه‌ی ما برکت بینداز، و در صاع و مد ما برکت بینداز، خدایا! ابراهیم بنده و خلیل و پیامبر تو بود، و من هم بنده و پیامبر تو هستم. او نزد تو برای مکه دعا کرد و من برای مدینه همان گونه دعا می‌کنم که او برای مکه دعا کرد». سپس کوچک‌ترین فرزندش را فرا می‌خواند، و آن میوه را به او می‌داد [۴۲۹].

از جمله‌ی سنت آن است که هرگاه چیزی نزد آدمی بود و از اثر چشم زخم بر آن می‌ترسید، خدا را یاد کرده و دعا نماید و به خدا پناه جوید.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ دَخَلۡتَ جَنَّتَكَ قُلۡتَ مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ[الکهف: ۳۹].

«و چون داخل باغت شدی، چرا نگفتی:مَا شَاءَ اللهُ لَا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ».

از سهل بن حنیف سروایت شده که: پیامبر خدا جفرمود: «هرگاه یکی از شما چیزی را دید که در جان و مالش او را به شگفتی وا دارد، پس برای او دعای برکت و خجستگی بخواند، زیرا چشم زخم حق است» [۴۳۰].

از ابو سعید خدری روایت شده که گفت: «پیامبر خدا جاز شر جن و جشم زخم انسان به خدا پناه می‌برد، تا آن که دو سوره معوذتین (فلق و ناس) فرود آمدند، بعد از آن، آنها را می‌خواند، و چیزهایی دیگر را رها نمود»‏ [۴۳۱]. این حدیث بیان گر جایگاه عظیم این دو سوره و منفعت فراوان آنها و شدت نیاز بلکه ضرورت توجه بدان‌ها است، بی‌شک کسی از [خواندن] این دو سوره بی‌نیاز نیست. این دو سوره تأثیر شگرفی در دفع جن و سحر وچشم زخم و دیگر شرور دارند، این دو سوره با چکیده‌ترین و کامل‌ترین و دقیق‌ترین و نزدیک‌ترین جملات به مراد و مقصود تمام شرور را بیان داشته‌اند لذا کامل‌ترین انوع استعاذه‌ها هستند به گونه‌ای که تمام شرهایی را که باید از آن پناه گرفت در این دو آمده‌اند.

از جمله‌ی سنت آن است که هرگاه فرد مسلمان کسی را دید که به مصیبتی گرفتار آمده بگوید: «الحمد لله الَّذِي عَافَانِي مِمَّا ابْتَلاَك بِهِ وَفَضَّلَنِي عَلَى کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضِيلاً: ثنا و ستایش سزاوار خداوند است که مرا از آنچه که تو را به آن گرفتار نموده [و آزموده است] عافیت داده و در امان داشته است، و مرا بر بیشتر آفریده‌ها برتری داده است». این دعایی عظیم و سودمند است، کسی که به هنگام دیدن بلا و گرفتای [دیگری] این دعا را بخواند -به اذن و فرمان خدا- آن بلا و گرفتاری دامنگیر او نمی‌شود.

در کتاب ترمذی از ابوهریره سروایت شده که رسول الله جفرمودند: «کسی که فرد گرفتاری [به بیماری و مشکلی دیگر] را ببیند و [آهسته ] بگوید:«الحمد لله الَّذِي عَافَانِي مِمَّا ابْتَلاَك بِهِ وَفَضَّلَنِي عَلَى کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضِيلاً»آن بلا و گرفتاری دامنگیر او نمی‌شود» [۴۳۲]. مسلمان باید از شاد شدن از بد احوالی کسی، و از ذوق کردن از بدبختی دیگری، بپرهیزد چرا که او از این ایمن نیست که خداوند او را نیز به حال و روز دیگران مبتلا کند، ابراهیم نخعی/می‌گوید: «همانا من چیزی را می‌بینم که از آن بدم می‌آید، اما آنچه مرا از سخن گفتن درباره‌ی آن باز می‌دارد ترس از مبتلا شدنم به همان چیز است».

از جمله‌ی سنت آن است که مسلمان برای برادرش دعا کند آن‌گاه به او می‌گوید: من تو را به خاطر خدا دوست دارم، مسلمان در دعایش بگوید: خداوند تو را دوست‌داشته باشد که مرا به خاطر او دوست‌داری، در سنن ابوداود از أنس بن مالک سروایت شده که مردی نزد پیامبر جبود، و مردی [دیگر] از آن جا عبور کرد، [آن مردی که نشسته بود] گفت: ای پیامبر خدا ج! همانا من این مرد را دوست می‌دارم، پیامبر جبه او فرمود: آیا به او اعلام نموده و خبر داده‌ای [که دوستش داری]؟ گفت: نه، فرمود: به او خبر بده [که دوستش داری].

او به دنبال آن مرد رفت و به او رسید و گفت: من تو را به خاطر خدا دوست دارم. آن مرد [که این خبر را شنید] گفت: آن کسی که مرا به خاطر او دوست‌داری، تو را دوست داشته باشد» [۴۳۳].

از جمله‌ی سنت آن است که مسلمان به هنگام شنیدن صدای خروس از پروردگارش فضل او را درخواست نماید و به هنگام شنیدن عوعوسگ‌ها و عرعرخرها، از شیطان به خدا پناه ببرد. امام بخاری و امام مسلم از ابوهریره سروایت کرده‌اند که رسول الله جفرمودند: «هرگاه صدای خروس را شنیدید، از خداوند فضل او را بجویید؛‌ زیرا آن [خروس] فرشته‌ای را دیده است و هرگاه صدای عرعر الاغ را شنیدید، از شیطان به خدا پناه ببرید؛ زیرا آن [الاغ] شیطان را دیده است» [۴۳۴].

امام احمد و ابوداود از جابربن عبدالله لروایت کرده‌اند که رسول الله جفرمودند: «هرگاه صدای عوعو سگ‌ها و صدای عرعر الاغها را در شب شنیدید، به خدا پناه ببرید؛ زیرا آنها چیزی را می‌بینند که شما نمی‌بینید»‏ [۴۳۵]. از جمله‌ی سنت آن است که هرگاه مسلمان وارد بازار شد بگوید: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيک لَهُ، لَهُ الْمُلْک وَلَهُ الْحَمْدُ، یحیی وَیمیتُ، وَهُوَ حَى لَا یمُوتُ بِيدِهِ الْخَیرُ وَهُوَ عَلَى کلِّ شَیءٍ قَدِيرٌ»: هیچ معبود راستینی جز خدانیست، یگانه است و انبازی برای او نیست، فرمانروایی از آن اوست و ثنا و ستایش سزاوار اوست، زنده می‌گرداند و می‌میراند، و اوخود زنده و پایدار است و [هرگز] نمی‌میرد، همه خیر و نیکی در دست اوست و او بر هر چیزی تواناست.

ترمذی و ابن ماجه از عمر بن خطاب سروایت کرده‌اند که پیامبر خدا جفرمود: «کسی که داخل بازار شود و بگوید: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيک لَهُ، لَهُ الْمُلْک وَلَهُ الْحَمْدُ، یحیی وَیمیتُ، وَهُوَ حَى لَا یمُوتُ، بِيدِهِ الْخَیرُ وَهُوَ عَلَى کلِّ شَیءٍ قَدِيرٌ». خداوند برای او هزاران هزار [یک میلیون] نیکی می‌نویسد، و از او هزاران هزار [یک میلیون] بدی می‌زداید و از بین می‌برد و برای او هزاران هزار [یک میلیون] مرتبه بالا می‌برد» [۴۳۶].

از خداوند می‌خواهیم که همه‌ی ما را بر انجام هر خیری یاری داده و به راه راست هدایت فرماید.

[۴۲۵] سنن ابوداود شماره [۴۰۳۰] و سنن ترمذی شماره [۱۷۶۷]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۴۶۶۴] آن را صحیح دانسته است. [۴۲۶] سنن ابوداود شماره [۴۰۲۰] و آلبانی/در «صحیح ابوداود» شماره [۳۳۹۳] آن را صحیح دانسته است. [۴۲۷] صحیح بخاری شماره [۵۸۲۴]. [۴۲۸] سنن ترمذی شماره [۲۰۳۶] و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۶۳۶۸] آن را صحیح دانسته است. [۴۲۹] صحیح مسلم شماره [۱۳۷۳]. [۴۳۰] المسند [۳/۴۴۷]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۵۵۶] آن را صحیح دانسته است. [۴۳۱] سنن ترمذی شماره [۲۰۵۸] و سنن ابن ماجه شماره [۳۵۱۱] و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۴۹۰۲] آن را صحیح دانسته است. [۴۳۲] سنن ترمذی شماره [۳۴۳۲] و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۶۲۴۸] آن را حسن دانسته است. [۴۳۳] سنن ابوداود شماره [۵۱۲۵]، و آلبانی/در «الصحیحه» [۱/۲/۷۷۹] آن را صحیح دانسته است. [۴۳۴] صحیح بخاری شماره [۳۳۰۳] و صحیح مسلم شماره [۲۷۲۹]. [۴۳۵] سنن ابوداود شماره [۵۱۰۳]، و مسند احمد [۳/۳۰۶]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۶۲۰] آن را صحیح دانسته است. [۴۳۶] سنن ترمذی شماره [۳۴۲۸] وسنن ابن ماجه شماره [۲۲۳۵] و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۶۲۳۱] آن را حسن دانسته است.