فقه ذکر و دعا - جلد سوم

فهرست کتاب

۱۲۸- اذکار بیدار شدن از خواب [در شب]

۱۲۸- اذکار بیدار شدن از خواب [در شب]

اذکار متنوعی از پیامبرجبه اثبات رسیده که برای فرد مسلمان مقرر شده که به هنگام بیدار شدن از خواب آنها را بگوید، این ذکرها در مجموع دربرگیرنده اعلان یکتایی خداوند و پناه جستن به او از شر شیطان رانده شده و هم‌چنین سپاس و ستایش خداوند به خاطر حمایت و مراقبتش از آدمی و یاری او بر انجام طاعت و ذکرش است. از جمله این احادیث: در صحیح بخاری از عُبادة بن صامت سروایت شده است که پیامبرجفرمود: «هرکس در شب از خواب بیدار شود و بگوید: «لاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ‌ قَدِيرٌ، وَالحمد لله، وَسبحان الله، وَلاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ، وَالله اکبر، وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ: هیچ معبود راستینی جز الله، وجود ندارد که یکتا است و هیچ انبازی ندارد، فرمان‌روایی و حمد و ستایش تنها سزاوار او است، و او بر هر چیزی تواناست، همه‌ی‌ ستایش‌ها سزاوار الله است و او از هر عیب و نقصی پاک و منزه است، و هیچ‌کس جز او سزاوار پرستش نیست، و او بزرگ‌ترین است، و هیچ حرکت و تحول، و هیچ نیرو و قدرتی وجود ندارد مگر به خواست الله».

سپس بگوید: «اَللَّهِمَّ‌ اغْفِر لِي: خداوندا، مرا بیامرز». -یا دعا کند- از او مستجاب می‌‌گردد، و اگر وضو بگیرد و نماز بخواند نمازش پذیرفته می‌شود» [۸۱].

در این حدیث فضیلت شتافتن و پرداختن به ذکر خداوند و ستایش نمودن او به هنگام بیدار شدن از خواب بیان شده، و این‌که این کار اولین کاری باشد که مؤمن به هنگام بیدار شدنش از خواب انجام دهد. این حالت برای کسی رخ می‌دهد که به ذکر عادت کرده و خو گرفته و بدان انس یافته است، و چنان بر او مستولی شده که در خواب و بیداریش حدیث نفسش گشته است. کسی که حال و روزش این چنین باشد اولین کاری که به هنگام برخاستن از خواب انجام می‌دهد اقدام به ذکر پروردگار، و تمجید و ثنا و ستایش او به شیوه‌ای است که سزاوار اوست، و کسی که بر این حال و روز باشد به یاری خدا شایسته آن است که هرگاه چیزی درخواست کند بدو داده شود و هرگاه دعا کند دعایش مستجاب گردد.

ابن بطّال/می‌گوید: «خداوند بر زبان پیامبرشجوعده داده که هرکس از خواب بیدار شود در حالی که زبانش به بیان توحید پروردگار، و اقرار به فرمان‌روایی او، و اعتراف به نعمت او و شکرگزاری آن مشغول باشد و هم‌چنین با تسبیح خداوند او را از آنچه شایسته‌ی او نیست پاک و منزه بداند و با بیان تکبیر در برابرش سر فرود آورد و با اظهار این مطلب که جز به یاری او هیچ قدرتی ندارد تسلیم او گردد، چنین کسی وقتی که خدا را بخواند حتماً او را اجابت می‌کند و هنگامی که نماز بگزارد نمازش پذیرفته می‌شود، شایسته است کسی که این حدیث را دریافت کند فرصت عمل بدان را غنیمت شمرده و نیّت خود را برای پروردگارش خالص گرداند» [۸۲].

پیامبرجاین کلمات را با کلمه‌ی توحید «لا إله ‌إلاَّ الله»آغاز کرده است، در حالی که با بیان «وحده لا شریک له»معنا و مفهوم آن، و آنچه را که بدان راهنمایی و ارشاد می‌کند مورد تأکید قرار داده است؛ چرا که درلا اله الَّا اللهدو رکن عظیم وجود دارد که عبارتند از نفی و اثبات [مطلبی]، نفی در این سخن او: «لا إله»که همان نفی عبودیت و بندگی برای هر که و هر چه جز خداست، و اثبات در این سخن او: «الّا إلله»که همان اثبات عبودیت و بندگی با همه‌ مفاهیم و معانی آن برای خداست.

با بیان «وحده لا شریک له»این دو موضوع را مورد تاکید قرار داده است، این‌که می‌گوید: «وحده»بیان‌گر تاکید بر اثبات، و این‌که می‌گوید: «لا شریک له»بیان تاکید بر نفی است.

این مطلب نشان‌دهنده‌‌ی اهمیت توحید و شروع ذکر با آن و تقدیمش بر هر چه جز آن است، و هم‌چنین تاکید بر توجه به فهم معنای آن و عمل به مضمون آن و تطبیق مقتضای آن است.

سپس می‌گوید: «لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ‌ قَدِيرٌ»، این کلمات براهین و دلائل توحیداند، آن‌که توحید خالص از آن او است فرمان‌روای ملک است، کسی که شایسته و سزاوار حمد و ستایش است او بر هر چیزی توانا است، و کسی جز او شایسته‌ی چیزی از عبادت و پرستش نیست:

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِيهِمَا مِن شِرۡكٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِيرٖ ٢٢[سبأ: ۲۲].

«بگو: آنان را که به جای خداوند می‌پندارید [به فریاد] بخوانید. هموزن ذره‌ای در آسمان‌ها و در زمین اختیار ندارند و در [تدبیرِ] آنها هیچ شرکتی ندارند و او [خداوند] از آنان پشتیبانی ندارد».

سپس می‌گوید: «الحمد لله، وَسبحان الله، وَلاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ، وَالله اکبر»، کلمات چهارگانه را نام برد که نزد خداوند محبو‌ترین سخن و کلام‌اند، هم‌چنان که در صحیح مسلم از سَمُرة بن جُندب سروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «محبوب‌ترین سخن نزد خداوند متعال چهار سخن است، به هر کدام آن‌ها آغاز کنی به تو آسیب نمی‌رسد: سبحان الله، والحمد لله، وَلاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ، وَالله اکبر» [۸۳]و در حدیثی دیگر می‌فرمایدج: «این‌که بگویم: سبحان الله، والحمد لله، وَلاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ، وَالله اکبر،برایم از [تمام] آن‌چه خورشید بر آن طلوع کرده، محبوب‌تر است» [۸۴].

گفتن سبحان الله به معنی منزه دانستن خداوند از هر آن چیزی است که شایسته جلال و کمال او نیست، و گفتن الحمد لله بیان‌گر اثبات انواع کمال برای خداوند سبحان است، گفتن لا اله الَّا الله نشان‌دهنده‌ی یکتایی و یگانگی خداوند و اختصاص پرستش صادقانه به اوست، و گفتن الله اکبر دربردارنده‌ی تعظیم و بزرگداشت خداوند است و ‌این‌که چیزی از او بزرگ‌تر نیست.

سپس می‌گوید: «ولا حول ولا قوة إلا بالله»که همان کلمه‌ی استعانت و طلب یاری است، آوردن آن در چنین زمانی بسیار به جا و مناسب است، چرا که آدمی وقتی از خواب بیدار می‌شود نیازمند همتی عالی و انرژی و نشاط و تلاش و کوشش است، و تنها کسی که می‌تواند آدمی را در کسب همه این‌ها یاری کند فقط خداوند یکتا است. بیان کلمه «لا حول ولا قوة إلا بالله»نشان‌دهنده‌ی واگذار کردن موضوع و کار به خداوند است و این‌که حرکت و قدرتی جز به واسطه‌ی یاری او پدید نمی‌آید. بی‌تردید آدمی مالک چیزی از کار و بار خود نیست، تدبیر و چاره‌ای در دفع شر و زیان نداشته، و قدرتی بر جلب خیر و منفعت برای خود ندارد إلاّ به خواست و اراده‌ی خداوند سبحان. سپس می‌گوید: «[اگر بگوید:] خداوندا، مرا بیامرز -یا دعا کند- از او مستجاب می‌گردد». این حدیث با شک [ی از سوی راوی] بیان شده است، این احتمال هم وجود دارد که هر دو صورت موردنظر باشد یعنی:‌ اگر شخص بعد از آن طلب آمرزش کند خداوند او را می‌بخشد، و اگر دعا کند خداوند دعایش را می‌پذیرد. سپس می‌گوید: «اگر وضو بگیرد و نماز بخواند نمازش پذیرفته می‌شود». این بخش به جدّی بودن در طاعت و داشتن انرژی و نشاط برای انجام عبادت، و ترک تنبلی و سستی و کسلی تشویق می‌کند. امام بخاری/این حدیث را در صحیح‌اش در کتاب تهجد، باب: فضیلت کسی که شب بیدار شده و نماز بخواند، آورده است.

یعنی: بی‌تردید کسی که در این زمان نماز بخواند و در این حال به سوی نماز بشتابد نمازش شایسته‌ی پذیرش است و امید پذیرش در این موقعیت بیش از دیگر موقعیت‌هاست.

حافظ ابن حجر/در شرحش بر این حدیث نکته‌ای ظریف پیرامون توجه به این ذکر بیان داشته است، از ابوعبدالله فربری راوی [حدیث] از بخاری نقل کرده که گفت: «شبی به هنگام بیدار شدنم از خواب این ذکر را بر زبان آوردم سپس خوابیدم در خواب شخصی به نزد من آمد و این آیه را خواند:

﴿وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِيدِ ٢٤[الحج: ۲۴].

«و [در دنیا] به سخن پاکیزه راه یافتند و به راه [خداوندِ] ستوده راهنمایی شدند».

بی‌شک بیان و مداومت بر این ذکر بخشی از راه یافتن به سخن پاکیزه و جزئی از رهنمود شدن به راه [خداوندِ] ستوده است، عاجزانه از خداوند بخشنده خواهان لطف و احسانش هستیم.

[۸۱] صحیح بخاری شماره [۱۱۵۴]. [۸۲] فتح‌الباری اثر ابن‌حجر [۳/۴۱]. [۸۳] صحیح مسلم شماره [۲۱۳۷]. [۸۴] صحیح مسلم شماره [۲۶۹۵].