۱۲۹- اذکار بیدار شدن از خواب
از جمله اذکاری که برای فرد مسلمان معین شده که به هنگام برخاستن از خواب آن را بگوید این ذکر است:
در سنن ترمذی از ابوهریره سروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «هرگاه یکی از شما از خواب برخاست بگوید: «الحمد لله الَّذِي عَافَانِي فِي جَسَدِي وَرَدَّ عَلَيَّ رُوحِي، وَأَذِنَ لِي بِذِکْرِهِ: سپاس و ستایش شایسته خداوندی است که عافیت را نصیب بدنم کرد و روحم را به من بازگرداند و به من اجازه داد که [دوباره] او را یاد کنم».» [۸۵].
در این حدیث آدمی خداوند را به خاطر اعطای عافیت در بدن و سالم داشتنش از بیماری و ناخوشی مورد سپاس و ستایش قرار میدهد. همچنین او را به خاطر بازگرداندن روحش به بدن میستاید؛ بازگشتی که او را از این فرصت برخوردار میگرداند که به طاعت بیشتر و عبادت فزونتر و توجه به ذکر روی آورد، و به همین خاطر گفت: «وَأَذِنَ لِي بِذِکْرِهِ»یعنی: مرا بر انجام این کار توفیق داده و بر آن یاریم نمود، مراد از «اذن» در این حدیث همان اجازهی كَونی و تقدیری است؛ زیرا «اذن» در نصوص قرآن و سنت گاهی مراد از آن اجازه کونی و تقدیری است و گاهی نیز اجازهی شرعی و دینی، و بدیهی است که خداوند متعال به تمام بندگانش از جهت شرعی و دینی این اجازه را داده است که به ذکرش مشغول شوند و به طاعتش پای بند باشند، اما فقط زمانی از لحاظ كَونی و تقدیری اجازهی آن را به کسانی عطا فرموده که به آنان نعمت ایمان و هدایت به اسلام و توفیق انجام خیر را عطا فرموده باشد و بر این اساس هرگاه خدا به کسی از لحاظ كَونی و قَدَری اجازه داده باشد که به ذکرش مشغول باشد قطعاً او را با بزرگترین کرامتها مکرم داشته است و با توفیقش او را به انجام کارهای خیر هدایت فرموده است و این از بزرگترین مطالبی است که مستوجب حمد است. از این روی به مسلمانان اجازه داده شده است که بر این نعمت عظیم، خدا را سپاس، و به خاطر عطایا و احسانش او را شکر گویند.
خواهر و برادرم بیندیش: آنکه اجازهی ذکر را میدهد خداوند است و آنکه از ذکر بهره میبرد آدمی است، و آنکه به ذکر پاداش میدهد نیز خداوند است. خداوند سبحان به خاطر الطاف عظیم و نعمات گستردهاش خود ابتدا به بندگانش نعمت بخشیده، آنگاه به آنان به خاطر اینکه آن نعمات را [در راه ذکر او] به کار میگیرند بالاترین پاداشها را میدهد؛ لذا به پاس شکرگزاریش حمد و ستایش مختص اوست و به پاس الطافش منّت [گذاری] خاص اوست، و حمد و ستایش در دنیا و آخرت مختص اوست. در مجموع آنچه به هنگام برخاستن فرد مسلمان از خواب شایسته اوست این است که بلافاصله به ذکر خدا پرداخته و وضو گرفته و نماز برپای دارد تا به روزش برکت دهد و در آن روز سرزنده و بانشاط، و دارای عزم و اردهای قوی، و مشتاق خیر باشد و با این کار از تنبلی و کسالت و بدخلقی سالم بماند.
در صحیحین از ابوهریرهسروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «شیطان بر فرقِ سر هر کدام از شما -وقتی که بخوابد- سه گره میزند، بر در هر گره به گوش شخص فرو میخواند: شب درازی در پیش داری، [راحت] بخواب! سپس اگر شخص بیدار شد و ذکر خدا را گفت، یک گره باز میشود و چون وضو گرفت، گره دیگر باز میشود، و چون نماز خواند، گره آخر باز میشود و او بانشاط و آرامش درون و سرحال صبح میکند و اگر بیدار نشد و تا صبح خوابید، کسل و بدگمان و پراکنده خاطر، صبح میکند» [۸۶].
در مسند امام احمد از جابر بن عبدالله بروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «بر سر هر مرد و زنی در هنگامی که میخوابد، حریری هست که سه گره بر آن زده شده است. پس اگر بیدار شود و خداوند متعال را ذکر کند، یک گره باز میشود. اگر برخیزد و وضو بگیرد، یک گره دیگر باز میشود. اگر به نماز برخیزد، همه گرهها باز میشوند» [۸۷].
این دو حدیث بیانگر آنند که شیطان به هنگامی که آدمی میخواهد بخوابد در انتهای سر او سه گره می بندد و به هنگام بستن هر گره به گوش او میخواند که: شب درازی در پیش داری، راحت بخواب، او این کار را به خاطر سست کردن و وادادن آدمی و همچنین از بین بردن عزم و اراده و همت او انجام میدهد. هنگامی که آدمی پروردگارش را یاد میکند یکی از این گرهها باز میگردد و وقتی که برخاسته و وضو میگیرد گره دوم باز میشود و وقتی که نماز میخواند سومین و آخرین گره باز شده و تنبلی و کسالت از آدمی دور شده و همتش نیرو گرفته و بانشاط میشود. سرزنده و باانرژی شده، بر انجام خیر حریص گشته و بدان روی میآورد و این بدان خاطر است که از گره شیطان رهایی یافته است و سنگینی غفلت و نسیان از او برداشته شده و رضایت خداوند رحمن را به دست آورده است.
در حدیثی دیگر چنین آمده که شیطان بر اعضای وضو فرد مسلمان گره میزند و وقتی که او برخاسته و وضو میگیرد این گرهها از او باز شده و جدا میگردند.
امام احمد و ابن حبان در صحیحاش -لفظ این حدیث از او است- از عُقبه ابن عامر سروایت کردهاند که گفت: شنیدم رسول الله جفرمودند: «مردی از امت من شب از خواب بلند میشود و با وجود ناگواری و خلاف عادت فطری، خود را برای وضو آماده میکند در حالی که شیطان بر او گرههایی بسته است. ولی هرگاه دستهای خود را بشوید، یک گره باز میشود، و وقتی که صورتش را بشوید گره دیگر باز میشود. وقتی سرش را مسح کند، گره دیگر باز میشود. وقتی پاهایش را بشوید، گره دیگر باز میشود. خداوند به فرشتگانی که از نظر ما پوشیدهاند، میفرماید: به این بنده من بنگرید او بر نفسش چیره شد تا از من حاجتش را بطلبد، این بنده من، هر چه از من بخواهد به او خواهد رسید، این بنده من، هر چه از من بخواهد به او خواهد رسید» [۸۸].
اینها چهار گره هستند که با وضو از شخص مسلمان باز و جدا میشوند، با شستن هر دو دست یک گره باز میشود، با شستن صورت یک گره باز میشود، با مسح سر یک گره باز میشود و با شستن پاها یک گره دیگر باز میشود. اینها گرههایی واقعی هستند که شیطان بر آدمی می بندد تا او را از خیر بازدارد و او را از اطاعت خداوند منصرف گرداند.
در صحیحین از ابوهریرهسروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «هر گاه یکی از شما از خواب بیدار شد و وضو گرفت، سه بار آب در بینی کرده و آن را بشوید زیرا که شیطان، شب را در آخر بینی او میگذراند» [۸۹].
برخی از علما گفتهاند کسی که به هنگام خوابیدن یاد خدای را به جای آورده و اذکار مشروع را بیان داشته و با دعاهای مأثور به خدا پناه جوید در زمره کسانی قرار نمیگیرد که در این احادیث از آن صحبت شده و از این گرهها در امان میماند؛ چرا که در برخی از اذکار خواب به صراحت بیان شده که هر کس این دعاها را بخواند از سوی خدا محافظی بر او مقرر گشته و تا صبح شیطانی به او نزدیک نمیگردد [۹۰].
در مقابل کسی که به خوابیدنش ادامه دهد و تنبلی و کسالتش کار را به جایی برساند که نماز صبح را از دست بدهد بیشک شیطان در گوش او میشاشد، همچنان که رسول اللهجاز این مطلب خبر دادهاند. در صحیحین از ابن مسعود سروایت شده که گفت: نزد پیامبرجاز مردی یاد شد که یک شب را تا صبح خوابید، فرمودند: «او کسی است که شیطان در گوشهایش ادرار کرده است!» [۹۱]. این شخص شب را به صبح رسانده در حالی که همه گرهها به همان شکل باقی مانده و باز نشدهاند، علاوه بر آن شیطان در گوشهایش ادرار کرده است و همین برای ناکامی و ضرر و بدبختی یک فرد کافی است، و از ابن مسعود روایت است که فرمود: «برای ناکامی و شر و بدبختی یک فرد همین کافی است که تا صبح بخوابد و شیطان نیز در گوش او ادرار کرده، و او آن شب را با ذکر خداوند سپری نکرده باشد تا اینکه صبح شود» [۹۲].
عاجزانه از خداوند خواهان عافیت و سلامت هستیم.
[۸۵] سنن ترمذی شماره [۳۴۰۱]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۳۲۹] آن را حسن دانسته است. [۸۶] صحیح بخاری شماره [۱۱۴۲]، و صحیح مسلم شماره [۷۷۶]. [۸۷] المسند اثر امام احمد [۳/۳۱۵]، و آلبانی/در «صحیحالترغیب» شماره [۶۱۴] آن را صحیح دانسته است. [۸۸] المسند اثر امام احمد [۴/۲۰۱]، و صحیح ابنحبان شماره [۲۵۵۵]. [۸۹] صحیح بخاری شماره [۳۲۹۵]، و صحیح مسلم شماره [۲۳۸]. [۹۰] بنگر به: الاستعاذه اثر ابنمفلح، چاپ شده با نامِ: مصائبالإنسان من مکائدالشیطان [ص: ۷۵]. [۹۱] صحیح بخاری شماره [۱۱۴۴]، و صحیح مسلم شماره [۷۷۴]. [۹۲] این مطلب را محمدبننصر در کتاب قیاماللیل [ص: ۱۰۳- مختصر مقریزی] آورده است، حافظ ابن حجر در الفتح [۳/۲۹]میگوید: این مطلب موقوف بوده و اسناد آن صحیح است».