۱۶۴- آنچه به هنگام خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی گفته میشود
سخن در این جا دربارهی خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی است، و آنچه که مستحب است فرد مسلمان به هنگام رخ دادن چنین حالتهایی بگوید.
بیشک خداوند انواعی از آفریدهها را به خاطر تکریم و احترام آدمیان رام و مسخرش گردانیده؛ تا آدمی اقدام به طاعت خداوند نموده و توحید الهی را عملی نماید و شاکر نعمتهای خداوند باشد، بیتردید خداوند متعال آسمانها و زمین، شب و روز، و خورشید و ماه را مسخر آدمی کرده است، نعمتهایی را که خداوند به آدمی ارزانی داشته در حساب و شمارش نمیگنجد.
خداوند میفرماید:
﴿۞ٱللَّهُ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡبَحۡرَ لِتَجۡرِيَ ٱلۡفُلۡكُ فِيهِ بِأَمۡرِهِۦ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٢ وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مِّنۡهُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ١٣﴾[الجاثیة: ۱۲-۱۳].
«خداوند است که دریا را برایتان مسخر ساخت تا کشتیها به فرمان او در آن روان شوند و ]نیز[ تا از فضل او بجویید و باشد که سپاس گزارید (۱۲) و آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است همگی را برایتان از ]لطف و آفرینش خود[ مسخر گرداند بیگمان در این ]امر[ برای گروهی که اندیشه میکنند، نشانههایی است».
و یا میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٢٩﴾ [لقمان: ۲۹].
«آیا ندیدهای که خداوند از شب میکاهد و بر روز میافزاید و از روز میکاهد و بر شب میافزاید؟ و خورشید و ماه را رام کرده است. هر یک تا مدتی مقرر روان است و آن که خداوند از آنچه میکنید باخبر است».
و یا میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ لِتَجۡرِيَ فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡهَٰرَ ٣٢ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ ٣٣ وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ كَفَّارٞ ٣٤﴾ [إبراهیم: ۳۲-۳۴].
«خداوند کسی است که آسمانها و زمین را آفریده است و از آسمان آبی فرو فرستاده است، آنگاه با آن برای شما روزیای از ]اقسام[ میوهها بر آورده و کشتی را برایتان رام ساخته است تا به حکم او در دریا روان باشد و جویباران را برای شما مسخر گرداند (۳۲) و خورشید و ماه را که پیوسته روانند برای شما رام کرد و شب و روز را [نیز] برایتان مسخّر گرداند (۳۳) و از هرچه از او خواستید به شما داد و اگر بخواهید[ نعمت خداوند را بشمارید، نمیتوانید ] همهی [ آن را بشمارید. بیگمان انسان ستمگر ] و[ ناسپاس است».
خورشید و ماه در زمرهی نعمتهایی هستند که خداوند با اعطای آنها به بندگانش بر آنها لطف و مرحمت فرموده است که به فرمان خدا این دو مدام جهت تأمین مصالح آدمی در حرکت بوده و آرام نمیگیرند که این مصالح شامل محاسبه زمان و مصلحت کالبد آدمی و حیوانات و کشت و زرع ومیوههاست، هم چنین خداوند آنها را بر اساس زمان مشخص و فواصل معین به حرکت در آورده که از آن دستورالعمل تخطی نمیکنند، نه بالاتر میروند و نه پایینتر، و به چپ و راست منحرف نمیشوند، و جلو و عقب نمیافتند، هم چنان که خداوند سبحان میفرماید:
﴿ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ ٥﴾[الرحمن: ۵].
«خورشید و ماه به حساب مقرّر روانند».
﴿وَٱلشَّمۡسُ تَجۡرِي لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ ٣٨ وَٱلۡقَمَرَ قَدَّرۡنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلۡعُرۡجُونِ ٱلۡقَدِيمِ ٣٩ لَا ٱلشَّمۡسُ يَنۢبَغِي لَهَآ أَن تُدۡرِكَ ٱلۡقَمَرَ وَلَا ٱلَّيۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِۚ وَكُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ ٤٠﴾[یس: ۳۸-۴۰].
«و آفتاب ]در مسیری که[ قرارگاهش است سیر میکند. این تقدیر ]خداوند[ پیروزمند داناست (۳۸) و برای ماه منزلهایی مقدر کردهایم تا ] در سیر خود [ چون ] هیأت [ شاخهی خشکیدهی دیرین باز گردد (۳۹) نه آفتاب را میرسد که ماه را دریابد و نه شب پیشی گیرنده از روز است و هر یک در سپهری سیر میکنند».
همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای خداوند و آفریدههایی از آفریدههایش هستند که به فرمان او آشکار شده و پنهان میگردند، هرگاه خداوند بخواهد بندگانش را از سرانجام معاصی و گناهانی که مرتکب میشوند بترساند خورشید گرفتگی وماه گرفتگی را پدید میآورد، به این ترتیب که نور آنها را از دید پنهان میکند، [حال یا] همهی نورشان یا بخشی از آن را؛ این کار را به عنوان هشدار و یادآوری برای بندگان انجام میدهد شاید که از گناهان دست کشیده، و به سوی خدا باز گشته و توبه نمایند، آن گاه فرامین پروردگارشان را عملی نموده و آنچه را بر آنان حرام گردانیده رها کنند همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَمَا نُرۡسِلُ بِٱلۡأٓيَٰتِ إِلَّا تَخۡوِيفٗا ٥٩﴾[الإسراء: ۵۹].
«و ما نشانهها را جز برای بیم دادن ] مردم [ نمیفرستیم».
این مطلب گواه بر کمال قدرت خداوند سبحان است به طوری که بر دگرگون کردن اشیاء و تغییر امور و دخل و تصرف در آفریدههایش هر آن گونه که بخواهد قادر و تواناست که از جملهی اینها تغییر وضعیت خورشید و ماه از نور و درخشش به سیاهی و تاریکی است، همانا خداوند بر هر کاری تواناست.
به همین خاطر مقرر شده که به هنگام خورشید گرفتگی به نماز و دعا و ذکر و استغفار و صدقه پناه برده شود. امام بخاری و امام مسلم از عائشهلروایت کردهاند که رسول اللهجفرمودند: «همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای [قدرت] خداوند هستند و به خاطر مرگ و زندگی کسی دچار گرفتگی نمیشوند. پس هرگاه، چنین حالتهایی را دیدید، دعا کنید، تکبیر بگویید، نماز بخوانید و صدقه بدهید» [۳۳۷].
در صحیحین از ابوموسی اشعری سروایت شده که گفت: «خورشید گرفتگی رخ داد و پیامبر جبرخاست و از آن ترسید که شاید [مقدمهی] قیامت بوده باشد. رسول خداجدر مسجد با درازترین قیام، رکوع و سجود که من هرگز مانند آن را ندیده بودم، نماز خواند و گفت: این نشانههایی است که خداوند میفرستد و به خاطر مرگ و زندگی کسی نیست؛ ولی خداوند بدان وسیله بندگان خویش را میترساند، پس وقتی شما از آن چیزها دیدید، به ذکر خداوند و دعا و استغفار بشتابید» [۳۳۸].
یک بار در زمان پیامبر جخورشید گرفتگی رخ داد این واقعه در سال ده هجری و هنگامی بود که فرزند ایشان جابراهیم فوت کرد، مردم در زمان جاهلیت چنین میپنداشتند که خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی به خاطر مرگ و زندگی شخصیتی بزرگ رخ میدهد، پیامبر جخطا و فساد این گمان را روشن نموده، و هم چنان که در حدیث پیشین عائشه لآمد فرمودند: «همانا خورشید و ماه دو نشانهاز نشانههای [قدرت] خداوند هستند و به خاطر مرگ و زندگی کسی دچار گرفتگی نمیشوند».
به هنگام خورشید گرفتگی پیامبر جبه مسجد پناه برد و به مؤذن دستور داد که ندای نماز جماعت سر داده شود، همهی مردم اعم از زن و مرد در مسجد گرد آمدند پیامبر جبه امامت ایستاده و مردم پشت سر او صف بستند، تکبیر گفت و سوره فاتحه و یک سورهی طولانی دیگر را به صورت جهری تلاوت کرد سپس به رکوع رفت و رکوعش بسیار طولانی شد، سپس از رکوع برخاست و گفت: «سمع الله لمن حمده ربنا ولک الحمد»، سپس سوره فاتحه و یک سوره طولانی دیگری را تلاوت کرد اما این سوره از سورهی اولی کوتاهتر بود. سپس به رکوع رفت و رکوعش را طولانی کرد اما کوتاهتر از رکوع اول بود. سپس از رکوع برخاست و گفت: «سمع الله لمن حمده ربنا ولک الحمد»و این قیام را مانند رکوعش طول داد. سپس به سجده رفت و سجدهاش را نیز همچون رکوعش بسیار طولانی کرد. سپس سر از سجده برداشته و به مدتی طولانی نشست و دوباره سجدهای طولانی را به جای آورد. سپس برای رکعت دوم برخاست و آنچه را در رکعت اول انجام داده بود در رکعت دوم نیز انجام داد اما با تلاوت و رکوع و سجود و قیام کوتاهتر از رکعت اول سپس تشهد را خوانده و سلام داد در حالی که خورشید روشن شده بود. سپس به ایراد خطبهای مهم و رسا پرداخت و در آن روشن ساخت که خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای [قدرت] خداوند هستند به خاطر مرگ و زندگی کسی دچار گرفتگی نمیشوند و آنان را تشویق کرد که به هنگام روی دادن چنین حالتی به نماز و ذکر خدا و دعا و استغفار روی آورند تا خداوند گشایشی حاصل کرده و گرفتگی از بین رفته و روشنی آشکار گردد، از جمله آنچه که در خطبه فرمودند این بود که: «ای امت محمد! به خدا قسم! هیچ کس غیرتمندتر از خدا نیست که بندهاش زنا کند یا کنیزش زنا کند. ای امت محمد! اگر آن چه من میدانستم، شما میدانستید، کم میخندیدید و زیاد گریه میکردید» [۳۳۹]. هم چنین در خطبه اش فرمود: «من درهمین جایگاه چیزی نبود که نبینم، مگر آن که دیدم؛ حتی بهشت و جهنم را، و به من وحی شد که شما در قبرها آزمایش میشوید مانند آزمایش دجال، به فرد گفته میشود : دربارهی این مرد [یعنی پیامبر] چه میدانی؟! اما مؤمن یا موقن میگوید: او محمد رسول الله است که با دلایل روشن وهدایت نزد ما آمده است.پس رسالتش را پذیرفتیم و به او ایمان آوردیم و از او پیروی کردیم، به او گفته میشود: آرام بخواب، دانستیم که تو مؤمن بودی، و اما منافق یا شک کننده میگوید: نمیدانم، از مردم شنیده بودم که چیزی میگفتند. من هم همان را گفتم» [۳۴۰].
صحابه به ایشان جگفتند: یا رسول الله جما تو را دیدیم که در جایی که ایستاده بودی، چیزی را گرفتی و بعد دیدیم که عقب آمدی؟ رسول خدا جفرمودند: من بهشت را دیدم و خواستم خوشه انگوری بچینم اگر به آن میرسیدم تا دنیا باقی بود از آن میخوردید، همچنین دوزخ به من عرضه گردید و من هرگز چنین منظرهی دهشتناکی ندیده بودم، و دیدم که بیشتر اهل آن، زنان بودند. صحابه گفتند: چرا یا رسول الله؟ گفت: «به سبب کفر آنها» گفتند: آیا به خدا کفر میورزند؟ گفت: «کفران نعمت شوهرانشان را کرده، احسان آنان را فراموش میکنند، اگر شما تمام عمر به او نیکی کنید، ولی یک بار از شما قصوری ببیند، میگوید: هیچگاه از تو خیری ندیدهام» [۳۴۱].
بیشک ترس پیامبر جاز خورشید گرفتگی و خواندن این نماز و عرضه بهشت و جهنم به ایشان جدر اثنای آن، و این که هر آنچه در دنیا و آخرت بر سرما میآید را دیدند، و امتش را دید که در قبرهایشان مورد آزمایش قرار میگیرند، و ایراد این خطبهی بلیغ و مؤثر، و این که به امتش دستور داد تا به هنگام خورشید گرفتگی به نماز و ذکر و دعا و استغفار و تکبیر و دادن صدقه پناه ببرند همگی اینها گواه بر جایگاه والای خورشید گرفتگی واهمیت پناه بردن به نماز و دعا و استغفار به هنگام رخ دادن آن است. در حال حاضر بسیاری از مردم در این زمانه نسبت به موضوع خورشید گرفتگی بیتوجهی میکنند و ارزشی برای این رویداد قائل نیستند و به تکاپو نمیافتند و این فقط به خاطر ضعف ایمان آدمیان و ناآگاهی از سنت و تکیه بر سخن کسانی است که خورشید گرفتگی را به اسباب طبیعی ربط میدهند، درعین حال اینان از علل شرعی این مطلب و حکمت بالغهای که خداوند به خاطر آن خورشید گرفتگی را پدید آورده است غفلت میورزند. خداوند ما را توفیق دهد تا نشانههایش را مورد تکریم قرار داده و ترس آنها را در دل داشته باشیم، و توجه و تأمل در نشانههایش و بهرهگیری [ایمانی] از آنها را روزیمان گرداند همانا خداوند بخشنده و کریم است.
[۳۳۷] صحیح بخاری شماره [۱۰۴۴] و صحیح مسلم شماره [۹۰۱]. [۳۳۸] صحیح بخاری شماره [۱۰۵۹] و صحیح مسلم شماره [۹۱۲]. [۳۳۹] صحیح بخاری شماره [۱۰۴۴]. [۳۴۰] صحیح بخاری شماره [۱۰۵۳]. [۳۴۱] صحیح بخاری شماره [۱۰۵۲].