فقه ذکر و دعا - جلد سوم

فهرست کتاب

۱۵۷- پناه جستن از سحر و چشم زخم و حسد

۱۵۷- پناه جستن از سحر و چشم زخم و حسد

از جمله بیماری‌های مهلک و شرّ بزرگی که در آدمی پدید می‌آید به علت سحر یا چشم زخم یا حسد است، سحر تأثیر شگرفی در فرد جادو شده دارد، گاه بیمار کرده و گاه سبب مرگ می‌شود، چشم حسود نیز این چنین است [به خصوص] وقتی که جان و روحش با بدی و شرارت شکل بگیرد و در قلبش شر جمع شود. بی‌شک به فرد مورد حسد قرار گرفته ضرر و زیان می‌رساند. چه بسا بیمارش کرده و چه بسا موجب مرگش شود، سحر حقیقت داشته و دارای تأثیر است، و حسد حقیقت داشته و دارای تأثیر است. بی‌شک از جمله نعمت‌های خداوند بر بنده‌ی مؤمنش آن است که ابزاری مبارک و اموری سودمند برایش مهیا کرده که شر آنها را از او دور می‌کند، به واسطه‌ی این ابزارها ضرر و زیان سحر و حسادت از او دور گشته و بلای نازل شده به سبب آنها از بین می‌رود، علامه ابن قیم/این ابزارها و امور را در ده بند خلاصه کرده که هرگاه آدمی آنها را به کار بسته و پیاده کند شر حسود و چشم زننده و ساحر از او دور گشته و از بین می‌رود.

ابزار اول: پناه جستن به خداوند و متوسل شدن به او و مصون شدن به یاری او از شر این موارد، هم چنان که خداوند می‌فرماید:

﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ٣ وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤ وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ٥[سورة الفلق].

«بگو: پناه می‌برم به خداوندگار سپیده دم (۱) از شرّ هر آنچه آفریده است (۲) و از شرّ شب بدان گاه که کاملاً فرا می‌رسد (۳) و از شرّ کسانی که درگره‌ها می‌دمند (۴) و از شرّ حسود بدان گاه که حسد می‌ورزد».

خداوند متعال شنونده‌ی [صدای] کسی است که به او پناه می‌برد، آگاه است از آنچه به او پناه می‌جوید، بر هر چیزی آگاه است، او تنها کسی است که بدو پناه برده می‌شود، به هیچ یک از آفریده هایش پناه برده نمی‌شود، و به کسی جز او توسل جسته نمی‌شود، بلکه فقط اوست که پناه جویان را پناه می‌دهد و آنان را از شر آنچه از آن پناه می‌طلبند حمایت کرده و محافظت می‌نماید.

حقیقت پناه جستن عبارت است از گریختن از چیزی که از آن می‌ترسی، به سوی کسی که از تو در برابر آن حمایت کرده و در امان دارد، برای آدمی محافظ و پناه دهنده‌ای جز خداوند وجود ندارد، هر آن که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت می‌کند و برای کسی که به او پناه برد بسنده است. خدا است که ترس شخص ترسیده را به امن و آرامش تبدیل می‌کند و پناه جو را پناه می‌دهد، خداوند بهترین سرپرست و بهترین یاور و مددکار است.

ابزار دوم: رعایت پروای الهی و پای بندی به امر ونهی او، کسی که تقوای الهی را مراعات کند او را تحت حفاظت و حمایت خود می‌گیرد و به دیگری واگذار نمی‌کند، خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيۡ‍ًٔاۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ١٢٠ [آل عمران: ۱۲۰].

«و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری نمایید مکر آنان هیچ زیانی به شما نمی‌رساند. به راستی خداوند به آنچه می‌کنند احاطه دارد».

پیامبر جبه عبدالله بن عباس بمی‌فرماید: «]حدود، فرایض و...] خدا را پاس دار، خدا نیز تو را پاس می‌دارد. ]حدود، فرایض و...] خدا را پاس دار، او را روبه‌روی خود] و همراه خویش[ می‌بینی» [۲۷۵]. لذا هر کس خدا را پاس دارد خدا نیز او را پاس می‌دارد، و به هرجا روی کند او را در برابر خود می‌یابد، کسی که خداوند محافظ او و در برابرش باشد از چه چیز و چه کسی می‌ترسد و پروا دارد؟

ابزار سوم: بر [آزارهای] دشمنش صبر نماید و با او به نبرد بر نخواسته و از او گلایه و شکوه نکند و اصلاً روانش را به آزارهای او درگیر نکند چراکه چیزی همچون صبر وجود ندارد که او رادر برابر حسود و دشمنش یاری دهد و هرچه ستم حسود بیشتر گردد ستمش سپاه و قدرتی به نفع کسی می‌گردد که بر او ستم می‌کند، ستم کننده با این فزونی ستم با خود به نبرد بر می‌خیزد در حالی که خود نمی‌داند ستم او تیری است که از خود به خود شلیک می‌کند:

﴿وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِۦۚ[فاطر: ۴۳].

«و ] البته[ دسیسه‌ی زشت تنها دامن اهلش را فرا می‌گیرد».

لذا اگر شخصی که مورد حسد واقع شده صبر نماید و موضوع را کش دار نکند ـ به اذن خدا ـ به عاقبت نیک دست می‌آید.

ابزار چهارم: توکل بر خداوند است، هر کسی بر خداوند توکل کند خدا او را بسنده است، توکل از قوی‌ترین ابزارهایی است که آدمی با آن آزار و اذیت مردم و ظلم و ستم‌شان را که توان مقابله با آن را ندارد می‌تواند دفع کند، کسی که خداوند او را کفایت کند دشمن نمی‌تواند در او طمع نماید، و اگر آدمی آن چنان که شایسته است بر خداوند توکل نماید، و آسمان‌ها و زمین و هر آن که در آنهاست علیه او نیرنگ ورزند خداوند راه نجاتی از این نیرنگ برای او قرار داده و او را کفایت و یاری می‌کند.

ابزار پنجم: رها کردن و آزاد کردن قلب از سرگرم شدن بدان و فکر کردن درباره‌ی آن، و [اینکه شخص] تصمیم بگیرد که هر بار این مطلب به ذهنش خطور کرد آن را پاک کند و بدان توجه ننماید و از آن نترسد و قلبش را انباشته از فکر آن نکند. این از سودمندترین داروها و قویترین ابزارهای یاریگر بر فوران شر آنهاست، این [افکار] به مانند آن است که دشمن کسی می‌خواهد به او دست درازی کرده و او را بیازارد. پس اگر این شخص متعرض او نشده و با او درنیاویزد بلکه از آن دوری جوید این دشمن بر او تسلط نمی‌یابد، اما اگر با هم در آمیزند و با هم دست و پنجه نرم کنند شرّ و بدی روی می‌دهد، روح‌ها نیز این چنین‌اند هر گاه روحی با روح دیگر درآمیزد آرامش از بین رفته و شرّ تداوم می‌یابد تا این که یکی از آنها از بین می‌رود، هرگاه روحش را آن دور کرده و از تفکر در آن و مشغول شدن بدان در امان دارد، و به کاری بپردازد که فکرش را مشغول کند و برایش مفیدتر باشد حسود ستمگر خود خوری می‌کند چرا که حسد همچون آتش است وقتی که چیزی نیابد که آن را بخورد شروع به خود خوری می‌کند.

ابراز ششم: روی آوردن به خداوند و اخلاص داشتن برای او، و قرار دادن محبت خدا و رسیدن به رضای او و بازگشت به سوی او در همه‌ی افکار و اندیشه‌ها، این اندیشه‌ها به مرور و اندک اندک در درون شخص نفوذ کرده و استقرار می‌یابد تا آن جا که بر او چیره شده و او را فرا گرفته و تمام وجودش را در بر‌می‌گیرد در نتیجه افکار و اندیشه‌ها و آروزهایش همگی در محبت پروردگار و تقرب به او و ذکر و ثنا و ستایش او باقی می‌مانند. خداوند سخن دشمنش ابلیس را نقل می‌کند که گفت:

﴿ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٨٢ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٨٣[ص: ۸۲-۸۳].

«] شیطان‏[ گفت: پس سوگند به شکوهت آنان را همگی گمراه می‌کنم (۸۲) مگر بندگان اخلاص یافته‌ات را از میان آنان».

فرد مخلص به مثابه‌ی کسی‌است که در دژی مستحکم پناه گرفته است کسی که به دژپناه برده احساس ترس نمی‌کند، و کسی که بدان متمسک شده تباه نمی‌شود، و دشمن چشم طمع نزدیک شدن به آن را ندارد.

ابراز هفتم: بازگشت خالصانه‌ی آدمی به سوی خدا با بریدن از گناهانی که دشمنش را بر او مسلط و چیره می‌کند، خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ[الشورى: ۳۰].

«و هر مصیبتی که گریبان گیرتان شود، از دستاورد خودتان است».

کسی بر آدمی مسلط نشده و او را نمی‌آزارد مگر به خاطر گناهی که او مرتکب شده، چه دانسته مرتکب شده باشد یا ندانسته، گناهانی را که آدمی ندانسته مرتکب شده چندین برابر گناهانی است که دانسته مرتکب شده، و آنچه را فراموش کرده -از آنهایی که بدان علم داشته و عمل کرده- چندین برابر مقداری است که به خاطر دارد، و در این دعای مشهور آمده است که: «اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُبِك أَنْ أُشرک بِك وَأَنَا أَعْلَمُ وَأَسْتَغْفِرُك لِمَا لَا أَعْلَمَ: خدایا به تو پناه می‌جویم از این که به تو شرک بیاورم و بدانم و از تو آمرزش می‌خواهم از آنچه نمی‌دانم» [۲۷۶].

آنچه را آدمی نیازمند استغفار از آن است از آنچه ندانسته مرتکب شده چندین و چندها برابر دانسته‌ها است، و آزار دهنده‌ای بر او چیره نمی‌شود مگر به خاطر گناهی، و در هستی شری نیست مگر در گناهان و ملزومات آن‌ها، هرگاه آدمی از گناهان پاک شود از ملزومات آن‌ها نیز پاک می‌‌شود. لذا هرگاه بر آدمی ستم شود و مورد اذیت و آزار قرار گیرد و دشمنش بر او تسلط یابد هیچ چیز برای او از توبه‌ی نصوحانه از گناهانی که سبب تسلط دشمنش بر او شده‌اند، سودمند‌تر نیست.

ابزار هشتم: دادن صدقه و احسانی که برایش میسر است؛ چرا که این کار تأثیر شگرفی در دفع بلا و چشم زخم و شر حسود دارد. خیلی کم و به ندرت چشم زخم و حسد و اذیت و آزار بر فرد نیکو کار بخشنده تسلط می‌یابد و اگر به چیزی از آن مبتلا شود با او به شیوه‌ی مهربانانه و یاری و تایید برخورد می‌شود و عاقبتی نیک در انتظارش خواهد بود، دادن صدقه و احسان جزو شکر نعمت است و شکر نعمت پاس‌دار نعمت از هر آن چیزی است که سبب نابودی و تباه شدن آن می‌شود.

ابزار نهم: این که آتش حسود و ستمگر و آزار دهنده را با لطف و احسان به او خاموش گرداند، هرچه او آزار و شرّ و ستم و حسادتش را فزونی بخشد تونیز بیشتر به او لطف و احسان و دلسوزی ومهربانی‌ نمایی خداوند می‌‌فرماید:

﴿وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ ٣٤ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٖ ٣٥ [فصلت: ۳۴-۳۵].

«نیکی و بدی یکسان نیست با نیکوترین روش و بهترین شیوه پاسخ بده نتیجه‌ی این کار، آن خواهد شد که کسی که میان تو و او دشمنی است، به ناگاه هم چون دوست صمیمی گردد (۳۴) تنها شکیبایان و آنان که بهره‌ی عظیمی ]از ایمان و کمال‏[ دارند، به چنین مقامی می‌رسند».

در این باره‌ در حال و روز پیامبری ÷بیندیش که پیامبرمان جدرباره‌ی او می‌فرماید که: طائفه‌اش او را زدند وخون آلودش کردند و او در حالی که خون را از چهره‌اش پاک می‌کرد می‌گفت: «خداوندا، قوم مرا ببخشای، که آنان نمی‌دانند» [۲۷۷].

ابزار دهم: خالص کردن توحید ]از هر نوع شائبه‌ی شرک[ وسوق دادن فکر از اسباب به مسبب پیروزمندِ سنجیده کار و فرزانه، و علم به این که هیچ چیزی سودی و زیانی ندارد مگر به اذن الله، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ [یونس: ۱۰۷].

«اگر خداوند زیانی به تو برساند، هیچ کس جز او نمی‌تواند آن را برطرف گرداند، و اگر بخواهد خیری به تو برساند، هیچ کس نمی‌تواند فضل و لطف او را از تو برگرداند».

و پیامبر جبه عبدالله بن عباس بمی‌فرماید: «و بدان که اگرهمه‌ی امت جمع شوند تا به تو سود برسانند، جز آنچه خداوند برای تو نوشته، فایده‌ی دیگری به تو نمی‌رسانند و اگر جمع شوند تا به تو زیانی برسانند، جز آنچه خداوند برای تو نوشته، زیان دیگری به تو نمی‌رسانند» [۲۷۸].

لذا هرگاه آدمی توحیدش را خالص سازد ترس از غیر خدا از قلبش خارج می‌گردد و دشمنش نزد او خوارتر از آن می‌گردد که هم از او بترسد و هم از خدا، بلکه فقط از خدا می‌ترسد، و نه دیگری، و چنین اعتقادی می‌یابد که مشغول کردن فکرش به موضوع دشمنش و ترسیدن از او و سرگرم شدن به او نشانه‌ی نقص درتوحیدش است و إلا اگر توحیدش خالصانه باشد هم و غمش همان خواهد بود، خداوند مراقبت و محافظت و دفاع از او را برعهده می‌گیرد، بی شک خدا از مومنان دفاع خواهد کرد، لذا اگر فرد مؤمن باشد بی‌تردید خداوند از او دفاع می‌کند، دفاع خداوند از او به میزان ایمان او بستگی دارد، اگر ایمان آدمی کامل باشد دفاع خداوند از او به بهترین و کامل‌ترین شکل خواهد بود، و اگر ایمانش را با شائبه‌هایی درآمیزد دفاع از او نیز هم‌چنان خواهد بود واگر ایمانش گاه به گاه باشد خدا نیز گاه به گاه از او دفاع می‌کند. هم چنان که یکی از پیشینیان گفته است: «کسی که با تمام وجودش به خدا روی آورد خداوند نیز به تمامی پذیرای او می‌گردد و کسی که با تمام وجود از خدا روی برگرداند خدا نیز به تمامی او را رها می‌کند و کسی که گاه به گاه باشد خدا نیز برای او گاه به گاه خواهد بود».

توحید دژ و پناهگاه مستحکم خداوند است، کسی که وارد آن گردد جزو امنیت یافته‌گان قرار می‌گیرد، یکی از پیشینیان می‌گوید: «کسی که از خدا بترسد همه چیز از او می‌ترسد، و کسی که ترس خدا را در دل نداشته باشد خداوند او را از هر چیزی می‌ترساند».

این‌ها ده ابزار مهم‌اند که شر حسود و چشم زخم زننده و ساحر به واسطه‌ی آن دفع وطرد می‌شود [۲۷۹]. از خداوند بخشنده می‌طبیم که ما و دیگر مسلمانان را از همه‌ی شرور و بدیها مصون دارد بی‌شک او شنونده‌ی دعا و پذیرنده‌ی آن است.

[۲۷۵] سنن ترمذی شماره [۲۵۱۶]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۷۹۵۷] آن را صحیح دانسته است. [۲۷۶] این حدیث را امام بخاری در ادب المفرد شماره [۷۱۹] از معقل بن یسار روایت کرده است، و آلبانی/در «صحیح الادب المفرد» شماره [۵۵۱] آن را صحیح دانسته است. [۲۷۷] صحیح بخاری شماره [۳۴۷۷] و صحیح مسلم شماره [۱۷۹۲]. [۲۷۸] سنن ترمذی شماره [۲۵۱۶]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۷۹۵۷] آن را صحیح دانسته است. [۲۷۹] بدائع الفوائد اثر ابن‌قیم [۲/۲۴۶ ـ ۲۳۸].