۱۷۵- کفارهی مجلس
همانا بر هر مسلمانی واجب است که نشستهایش را از تباه شدن با هیاهو و یاوه گویی و آنچه در آخرت به آدمی ضررمیرساند، حفظ کند، و در مقابل بر پرکردن آنها با سخنان دینی و دنیوی که مفید و سودمندند حریص باشد، فرد مسلمان باید بداند که واژهها و کلماتش به حسابش گذارده میشود و در دفتر اعمالش نوشته شده و جزو اعمالش مرقوم میگردند و به زودی هنگامی که خدا را ملاقات میکند به خاطر آنها مورد باز خواست و پرس و جو قرار میگیرد، اگر این سخنان خیر باشند برایش خیر است و اگر شر باشند برایش شر به پا میکنند، خداوند متعال میفرماید:
﴿مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨﴾[ق: ۱۸].
«هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر آن که نزدش نگهبانی آماده ]حضور [ دارد».
از جمله امور خیر برای مسلمان آن است که نشستهایش را مورد توجه قرار دهد و در آباد کردن آنها با یاد و ذکر خدا و چیزی شبیه آنها که موجب خشنودیش در دیدار با خداوند میشود، بکوشد، بیشک هر کس در جلسهای نشسته و در آن خدا را یاد نکرده و آن را تباه نماید به شدت پشیمان خواهد شد.
در سنن ابوداود از ابوهریره سروایت شده که رسول الله جفرمودند: «هیچ گروهی نیست که از مجلس و انجمنی برخیزند و خداوند والا مرتبه را در آن یاد نمیکنند، جز آن که مانند این است که از کنار لاشهی الاغی برمیخیزند و [آن مجلس در روز رستاخیز] برای آنان حسرتی خواهد بود» [۴۳۷]. بیشک کسانی که از مجلسی برمیخیزند که در آن لاشهی الاغی افتاده است در این مجلس چیزی جز بوهای متعفن، و منظرههایی کریه و ناپسند عایدشان نمیگردد و جز با حالتی از حسرت و پشیمانی بر نمیخیزند همچنین کسانی که از مجلسی بر میخیزند که در آن یاد و ذکر خدا نمیشود چیزی جز غوطهور شدن در گناهان و گشت و گذار در سخنان پوچ و باطل و دیگر اموری که موجب ضرر و زیان در آخرت میگردد، و حسرت و پشیمانی را به ارمغان میآورد، عایدشان نمیگردد.
سپس پیامبر جراهنمایی میکند که مجلس با یاد و ذکر خداوند و طلب بخشش او پایان یابد تا این ذکر و طلب بخشش کفارهای برای آن چیزی باشد که در آن مجلس از آدمی روی داده است، ترمذی و ابوداود از ابوهریره سروایت کردهاند که پیامبر جفرمود: «هرکس در مجلسی بنشیند و سخنان بیمعنی و سر و صدای بیمورد و شوخی کردن و خندهی او در آن مجلس زیاد باشد و پیش از برخاستن از آن مجلس این دعا را بخواند: «سُبْحَانَك اَللَّهُمَّ وَبِحَمْدِک، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُك وَأَتُوبُ إِلَیک: خداوندا پاک و منزه هستی تو و به ثنا و ستایش تو مشغولم، گواهی میدهم که معبود راستینی جز تو نیست و از تو آمرزش میطلبم و به سوی تو باز میگردم و توبه مینمایم». تمام اشتباهاتی که در آن مجلس از او صادر شده است، بخشیده میشود» [۴۳۸]. ابوداود از ابوبرزه اسلمیسروایت کرده که: پیامبر خدا جدر پایان مجلس، هرگاه که میخواست از مجلس بر خیزد میفرمود: «سُبْحَانَك اَللَّهُمَّ وَبِحَمْدِک، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُك وَأَتُوبُ إِلَیک» [۴۳۹].
نسائی از عائشهلروایت کرده که: رسول الله جهرگاه از مجلسی برمیخاست یا وضو میگرفت کلماتی را بر زبان میآورد، عائشه دربارهی این کلمات از ایشان جسؤال پرسید، پیامبر جفرمود: «اگر سخنان نیک گفته است این کلمات برای آن مهر میگردند تا روز قیامت و اگر گناهی کرده است کفارهای برای او میگردند، این کلمات اینها هستند:سُبْحَانَك اَللَّهُمَّ وَبِحَمْدِک، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُك وَأَتُوُبُ إِلَیک» [۴۴۰]به رغم اهمیت این دعا و فضیلت عظیم آن بسیاری از مردم نشستهای شان را در یاوهگویی و هیاهو و لهو و هر آنچه فایدهای در برندارد ضایع میگردانند و در همان حال خودشان را از گفتن این دعای عظیم محروم مینمایند. برخی از اهل علم بر این باورند که این ذکر تعبیری است از این سخن خداوند که میفرماید:
﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ٤٨﴾[الطور: ۴۸].
«و هنگامی که بر میخیزی با ستایش پروردگارت تسبیح گوی».
ابن عبدالبر/میگوید: «از جماعتی از اهل علم در خصوص این سخن خداوند که میفرماید: ﴿وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ٤٨﴾روایت شده که قائل عمل به [این آیهی] قرآن بودهاند از جمله مجاهد و أبوأحوص و یحیی بن جعده، [یعنی] اینان گفتهاند: هرگاه از مجلسی بر میخیزی بگو: «سبحانک اللهم وبحمدک استغفرک وأتوب إلیک»گفتهاند: کسی که این را بگوید گناهان او در این مجلس آمرزیده میشود [و بدین شکل به این آیهی قرآن عمل نموده است.] عطاء گفته: اگر [در این مجلس] کار نیک انجام دادهای با گفتن این دعا بر نیکیهایت میافزایی و اگر مرتکب گناه شدهای کفارهی گناهت میگردد» [۴۴۱].
از جمله دعاهای عظیمی که رسول الله جبسیاری از مجالسش را با گفتن آن به پایان میرساند این دعاست که ترمذی و دیگران از عبدالله بن عمر بروایت کردهاند که: «بسیار کم پیش میآمد که پیامبر خدا جاز مجلس بر خیزد، مگر آن که این دعاها را برای خود و یارانش میخواند [سپس بر میخاست] «اَللَّهُمَّ اْقسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیتِك مَا یحُولُ بَینَنَا وَبَینَ مَعَاصِيک، وَمِنْ طَاعَتِك مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ جَنَّتَک، وَمِنَ الیقینِ مَا تُهِّونُ بِهِ عَلَینَا مَصَائِبَ الدُّنْیا، وَمَتِّعْنَا بِأَسْمَاعِنَا، وَأَبْصَارِنَا، وَقُوَّتِنَا مَا أَحْییتَنا، وَاجْعَلْهُ الوَارِثَ مِنَّا، وَاجْعَلْ ثَأْرَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا، وَانْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا، وَلَا تَجْعَلْ مُصِيبَتنَا فِي دِينِنَا، وَلَا تَجْعَلِ الدُّنْیا أَکبَرَ هَمِّنَا وَلَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا، وَلَا تُسَلِّطْ عَلَینَا مَنْ لَا یرْحَمُنَا»: خداوندا! آن اندازه از ترست نصیب ما گردان که میان ما و نافرمانی از تو مانع شود، و آن اندازه از طاعت و فرمانبرداریت نصیب ما گردان که به وسیله آن ما را به بهشتت برسانی، و آن مقدار از یقین را نصیب ما گردان که به وسیله آن مصیبتهای دنیا را بر ما آسان گردانی، خداوندا! ما را با گوشهایمان و بیناییهایمان و نیروهایمان، تا زمانی که ما را زندهمیداری، سود برسان و بهرهمندگردان و از ما وارث قرار بده، و از کسی که بر ما ستم روا داشته، انتقام بگیر، و ما را بر دشمنانمان یاری ده، و مصیبت ما را در دینمان مگردان، و دنیا را بیشترین دل مشغولی و هم و غم ما و نهایت علم ما قرار مده، و کسی را که بر ما رحم نمیکند، بر ما چیره مگردان» [۴۴۲].
این دعایی است که عرصههای خیر و خوشبختی در دنیا و آخرت را [در خود] گرد آورده است.
این که میگوید: «اَللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیتِك مَا یحُولُ بَینَنَا وَبَینَ مَعَاصِيک»یعنی: بهره و نصیبی از خشیتت -که همان ترس همراه با تعظیم و شناخت خدا است- را برای ما قرار بده که حایل و مانع ما از در افتادن در گناهان و معاصی و خطاها گردد، این مطلب گویای آن است ترس از خدا بزرگترین مانع و باز دارندهی آدمی از در افتادن در گناهان است، خداوند میفرماید:
﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾[فاطر: ۲۸].
«تنها بندگان دانا و دانشمند، از خدا، ترس آمیخته با تعظیم دارند».
هر چه شناخت آدمی نسبت به خدا افزایش یابد خشیت او نسبت به خدا بیشتر شده و بیشتر به طاعتش روی آورده و از معصیتش دوری میگیرد.
این که میگوید: «وَمِنْ طَاعَتِك مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ جَنَّتَک»یعنی: آن اندازه از طاعت و فرمانبرداریت را برای من آسان و مهیا گردان که سبب دست یابی به خشنودیت و نیل به بهشتت گردد، بهشتی که برای بندگان پرهیزگارت آماده کردهای.
این که میگوید: «وَمِن الیقین مَا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَینَا مَصَائِبَ الدُّنْیا»یقینهمان علم تمام و کمال به این مطلب است که پیش از این و پس از این، حکم و فرمان از آن خداست و این اوست که امور آفریدهها را همان گونه که بخواهد تدبیر میکند و هر آن گونه که اراده کند میانشان حکم مینماید، یعنی: آن مقدار از یقین را نصیب ما گردان که سبب آسان گرداندن مصیبتها و حوادث ناگواری گردد که گاه در این دنیا بر سر آدمی میآید، هر چه یقین در آدمی قویتر گردد سبب میشود با انگیزهی بیشتری بر بلا صبر پیشه کند زیرا شخص دارای یقین بدین مطلب علم دارد که هرآنچه را بدان مبتلا میشود بیشک از ناحیهی خداوند است در نتیجه بدان راضی و تسلیم میگردد.
این که میگوید: «وَمَتِّعْنَا بِأَسْماَعِنَا، وَأَبْصَارِنَا، وَقُوَّتِنَا مَا أَحْییتَنَا»بیان گر درخواست از خداوند است که قدرت شنوایی و بینایی و سایر قوایش را برایش باقی بگذارد تا در طول زندگیش از آنها بهرهمند گردد. این که میگوید: «وَاجْعَلْهُ الوارِثَ مِنَّا»یعنی: این بهرهگیری از حواس و قوا را باقی و مستمر بدار بدین شکل که تا زمان مرگم صحیح و سالم بماند.
این که میگوید: «وَاجْعَلْ ثَأرَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا»یعنی: ما را بر انتقامگیری از کسانی که بر ما ظلم کردهاند مؤفق گردان، بیآن که دچار تجاوز و تعدی گردیم و از غیر ستمگر انتقام بگیریم.
این که میگوید: «وَانْصَرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا»یعنی: برای ما یاری و پیروزی بر دشمنان مقدر بفرما. این که میگوید: «وَلَا تَجْعَل مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا»یعنی: ما را به چیزی دچار مکن که دین ما را ناقص کرده و یا آن را از بین ببرد مصیبتی همچون [پدید آمدن] اعتقادی فاسد یا کوتاهی در فرمانبرداری یا انجام کار حرام، و این بدین خاطر است که گرفتار شدن به مصیبت در دین بزرگترین مصیبتهاست و عوض و جانشینی برای آن وجود ندارد، بر خلاف مصیبت [دیدگی] در دنیا.
این که میگوید: «وَلاَ تَجْعَلِ الدُّنیا اَکبَرَ هَمِّنَا»یعنی: بیشترین هدف و اندوهمان را متوجه دنیا مگردان زیرا کسی که دنیا بزرگترین هدفش باشد از آخرت دور افتاده است، این مطلب نشان دهندهی آن است که هم و غم اندک در امر معاش که گریزی از آن نیست، در آن رخصت داده شده است.
این که میگوید: «وَلَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا»یعنی:ما را به گونهای مگردان که جز به احوال دنیا نیندیشیم. این که میگوید: «وَلَا تُسَلِّطْ عَلَینَا مَنْ لَا یرْحَمُنَا»یعنی: افرادی از کفار و گناه پیشهگان و ظالمان را بر ما مسلط نکن.
با این توضیح سخن دربارهی این دعای عظیم به پایان میرسد، این دعا جزو کلماتی است که در لفظ، اندک، و در معنا ژرف و پرمغزند و به عنوان حسن ختام آمده است، وصلیالله وسلم علی نبینا وعلی آله وصحبه أجمعین.
شکر خدا این بخش از کتاب نیز پایان یافت و بدنبال آن -ان شاء الله- بخش چهارم میآید که در خصوص شرح تعدادی از دعاهای جامع نقل شده از رسول اکرم جاست.
پایان ترجمه: دوشنبه ۱۸/۶/۱۳۹۲ ه ش
گروه علمی فرهنگی موحدین
www.mowahedin.com
[۴۳۷] سنن ابوداود شماره [۴۸۵۵]، وآلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۵۷۵۰] آن را صحیح دانسته است. [۴۳۸] سنن ابوداود شماره [۴۸۵۸] و سنن ترمذی شماره [۳۴۳۳] و آلبانی/در «صحیح الترغیب» شماره [۱۵۱۶] آن را صحیح دانسته است. [۴۳۹] سنن ابوداود شماره [۴۸۵۹] و آلبانی/در «صحیح الترغیب» شماره [۱۵۱۷] آن را صحیح دانسته است. [۴۴۰] سنن النسائی [۳/۷۱] و آلبانی/در «صحیح الترغیب» شماره [۱۵۱۸] آن را صحیح دانسته است. [۴۴۱] بهجة المجالس [۱/۵۳]. [۴۴۲] سنن ترمذی شماره [۳۵۰۲] و علامه آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۱۲۶۸] آن را حسن دانسته است.