۱۳۶- اذکار وضو
امام احمد و ابوداود و ابن ماجه و دیگران از ابوهریرهسروایت کردهاند که رسول اللهجفرمودند: «کسی که وضو ندارد نمازش پذیرفته نمیشود، و کسی که به هنگام وضو نام خداوند را ذکر نکند، وضو ندارد» [۱۳۱]. این حدیث با شواهد آن حدیث حسن است، و عدهای از علما آن را حسن دانستهاند، این حدیث بیانگر مشروعیت گفتن بسم الله ِالرَّحْمنِ الرَّحِيمْدر آغاز وضو است.
علما -رحمهم الله- در بیان حکم آن دچار اختلاف شدهاند، جمهور علما بر این باورند که گفتن آن مستحب است،و برخی از علما معتقدند که گفتن آن واجب است البته وقتی که شخص نسبت به حکم آن آگاه بوده و گفتنش را به خاطر داشته باشد اما اگر نسبت به حکم آن ناآگاه باشد یا فراموش کند اشکالی متوجه او نشده و نیازی به اعادهی وضو نیست.
درخصوص حکم [وضوی] کسی که گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز وضو را به خاطر فراموشی ترک کند از امام شیخ عبدالعزیزبن باز/سؤال شد، ایشان در پاسخ گفت: «جمهور علما معتقد به صحت وضو بدون گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم هستند، و برخی از علما هم بر این باورند اگر کسی نسبت به این موضوع علم داشته و آن را به خاطر داشت در این حال گفتنش واجب است، به خاطر آنکه از پیامبرجروایت شده که ایشانجفرمودند: «کسی که به هنگام وضو نام خداوند را ذکر نکند، وضو ندارد». اما کسی که به خاطر فراموشی یا ناآگاهی گفتن آن را ترک کند وضوی او صحیح است و بر او واجب نیست که وضویش را اعاده کند هر چند که قائل به وجوب گفتن بسم الله الرّحمنالرّحیم شدیم؛ چرا که آن شخص به واسطهی جهل و فراموشی معذور است، و دلیل بر این مطلب هم سخن خداوند است که میفرماید:
﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ﴾[البقرة: ۲۸۶].
«پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را [بدان] مگیر [و مورد مؤاخذه و پرسوجو قرار مده]».
و در حدیث صحیح از پیامبرجبه اثبات رسیده که خداوند این دعا را پذیرفته است، بدین ترتیب درمییابی که هرگاه گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم را در آغاز وضو فراموش کردی سپس در اثنای وضو به یادت آمده و آن را گفتی مانند آن است که در همان ابتدا گفته باشی و بر تو واجب نیست که دوباره از ابتدا وضو بگیری چرا که تو به خاطر نسیان و فراموشی معذور بودهای» [۱۳۲].
اما در مورد دعاهایی که به هنگام شستن و یا مسح هر یک از اعضای وضو گفته میشوند، به این شکل که برای هر عضو دعای مخصوصی گفته شود، [به عنوان مثال:] برای شستن دست دعای مخصوص آن، شستن صورت دعایی، شستن پاها دعایی و شبیه اینها، در این باره سخنی از پیامبرجبه اثبات نرسیده است، و مسلمان حق ندارد که به چیزی از اینها عمل کند، از جمله کسی به هنگام گرداندن آب در دهانش بگوید: «اَللَّهُمَّ اسْقِنِي مِنْ حَوْضِ نَبِيِّكَ كَأْساً لاَ أَظْمَأُ بَعْدَه أَبَداً: خداوندا [در قیامت] از حوض پیامبرت [یعنی از حوض کوثر] جام آبی به من بنوشان که بعد از نوشیدن آن هرگز تشنه نشوم». و هنگام گرداندن آب در بینیاش بگوید: «اَللَّهُمَّ لاَ تُحْرِمْنِي رَائِحَة نَعِيمِكَ وَ جَنَّاتِكَ: خداوندا مرا از بوی خوش نعمتها و باغهای بهشت محروم مساز». و هنگام شستن چهرهاش بگوید: «اَللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهِيَ يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ: خداوندا مرا در روزی [یعنی در روز قیامت] که روهایی سفید و رهایی سیاه میگردند، روسفید فرما».
و هنگام شستن دستهایش بگوید: «اَللَّهُمَّ أَعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي، اَللَّهُمَّ لاَ تُعْطِنِي كِتَابِي بِشِمَالِي: خداوندا، [در قیامت] نامه اعمالم را به دست راستم بده، خداوندا نامه اعمالم را به دست چپم مده». و به هنگام مسح سرش بگوید: «اَللَّهُمَّ حَرِّمْ شَعْرِي وَ بَشَرِي عَلَیالنَّارِ: خداوندا مو و پوست مرا بر آتش دوزخ حرام فرما». و به هنگام مسح گوشهایش بگوید: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ: خداوندا، مرا از زمره کسانی قرار بده که به [همهی] سخنان گوش فرامیدهند و از بهترین آنها پیروی میکنند». و به هنگام شستن پاهایش بگوید: «اَللَّهُمَّ ثَبِّتْ قَدَمَيَّ عَلَى الصِّرَاطِ: خداوندا گامهایم را بر روی پل صراط محکم و استوار بگردان». همه اینها هیچ پایه و اساسی نداشته و پیامبراکرم جآنها را نفرموده است.
بر مسلمان واجب است که بدانچه در سنت آمده بسنده و اکتفا کرده، و از آنچه که بعدها مردم ساخته و پدید آوردهاند دوری بگیرد، ابن قیم/میفرماید: «اما اذکار و دعاهایی را که عموم مردم به هنگام شستن و یا مسح هر عضوی بیان میدارند هیچ پایه و اساسی ندارند که از پیامبرجنقل شده باشند، و نه از صحابه و تابعین، و نه از ائمه چهارگانه نقل نشدهاند بلکه براساس دروغ به پیامبر جنسبت داده شدهاند» [۱۳۳].
برای فرد مسلمان مستحب است که بعد از پایان یافتن وضویش بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لا إله إلاَّ الله، وَأَنَّ مَحْمَّداً عَبْدُاللهِ وَ رَسُولُهُ: گواهی میدهم که هیچ معبود راستینی جز الله نیست، و گواهی میدهم که محمّد جبنده الله و فرستادهی اوست». در صحیح مسلم از عقبة بن عامرسروایت شده که گفت: «چرانیدن شتران کار ما بود؛ [روزی] نوبت من شد. شبانه شتران را بازگرداندم. دیدم پیامبرخداجایستاده و برای مردم صحبت میکند. به اینجا رسیدم که فرمود: هر مسلمانی به خوبی [و به طور کامل] وضو بگیرد، سپس برخیزد و طوری دو رکعت نماز بگزارد، که قلب و صورتش متوجه نماز باشد، قطعاً بهشت بر او واجب میشود. گفتم: چه چیز خوبی است! بناگاه دیدم کسی جلوی من گفت: چیزی که پیش از این فرموده بود، بهتر بود. نگاه کردم؛ بناگاه دیدم که عمر ساست. او افزود: اکنون که میآمدی من تو را دیدم. پیامبرجفرمود: هر یک از شما که به طور کامل وضو بگیرد، و پس از آن بگوید: «أَشْهَدُ أَنْ لا إله إلاَّ الله، وَأَنَّ مَحْمَّداً عَبْدُ اللهِ وَرَسُولُهُ»همهی هشت در بهشت برایش باز میشوند، و او از هر کدام که بخواهد وارد میشود» [۱۳۴].
ترمذی هم این ذکر را روایت کرده و در ادامه آن افزوده است: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِينَ: خداوندا مرا از زمرهی توبهکنندگان، و از زمره کسانی که خود را از پلیدیها پاک میدارند قرار ده» [۱۳۵]. این افزوده، همچنان که علما بیان داشتهاند، افزودهای به اثبات رسیده است.
در این حدیث عقبه بن عامرساشتیاق صحابه شبه مراقبت از لحظات عمرشان، و همکاری میانشان را بیان داشته است؛ همکاریای که سود و بهرهی آن به همه میرسد. یکی از این موارد همکاری این است که یک جماعت، تمام شتران خود را در یک گله گرد آورده و سپس به نوبت آنها را به چرا میبردند و هر روز یکی از آنها این کار را میکرد این کار برای همه آنان مفید بود، دیگران فرصت مییافتند به کارها و نیازهای خود رسیدگی کنند و [در عین حال] فرصت بیشتری برای آنان فراهم میشد تا از پیامبرجو حضور در مجالس او بهره ببرند. روزی که نوبت عقبه بود که شتران را به چرا ببرد شب هنگام وقتی شتران را بازگرداند و از کارش فراغت یافت به مجلس رسول اللهجآمد تا درسهایی آموزنده فراگیرد و از سرچشمه با برکت رسول اللهجسیراب گردد، درسی بزرگ را دریافت و بدان خوشحال شد، آن درس این سخن رسولاللهج.بود که فرمود: «هر مسلمانی به خوبی [و به طور کامل] وضو بگیرد، سپس برخیزد و طوری دو رکعت نماز بگزارد، که قلب و صورتش متوجه نماز باشد، قطعاً بهشت بر او واجب میشود» عقبه شگفتزدگیاش را از این درس بزرگ آشکار کرد و گفت: «چه چیز خوبی است» عمر بن خطابسکه هنگام ورود عقبه او را دیده بود این سخنش را شنید، به او گفت: «چیزی که پیش از این فرموده بود، بهتر بود» عمر سبا این سخنش به فایده و سودی که پیامبرجپیش از ورود عقبه سبیان داشته بود اشاره کرد این خود گواه آن است که صحابه شبر انجام خیر و تعاون در این راه بسیار مشتاق بودهاند آن هم خیری که به ابواب علم و امور ایمان راهنمایی کند، عمر سبرای عقبه سیادآوری کرد که پیامبرجفرمودند: «هر یک از شما که به طور کامل وضو بگیرد، و پس از آن بگوید:«أَشْهَدُ أَنْ لا إله إلاَّ الله، وَأَنَّ مَحْمَّداً عَبْدُ اللهِ وَرَسُولُهُ»هر هشت در بهشت برایش باز میشوند، و او از هر کدام که بخواهد وارد میشود». این حدیث بیانگر فضیلت وضویی است که به صورت تمام و کمال و به شیوهی تعیین شده، گرفته شده است. همچنین گواه بر فضیلت مداومت بر این ذکر عظیم به دنبال وضو است و اینکه هرکس چنین کند همه هشت در بهشت به رویش باز میشوند تا از هر کدام که میخواهد وارد آن شود.
مستحب است که این دعا را نیز بدان بیفزاید: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَاجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِينَ»همانطور که پیشتر گفته شد این افزوده از سوی ترمذی به اثبات رسیده است، همچنین میتواند که بگوید: «سُبْحَانَكَ اَللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَإِلَهَإِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَیْكَ: خداوندا تو پاک و منزّه هستی و من تو را حمد و ستایش میگویم و گواهی میدهم که هیچ معبود راستینی جز تو وجود ندارد؛ از تو آمرزش میخواهم و به سوی تو بازمیگردم»؛ به خاطر حدیثی که نسائی در کتاب عمل الیوم واللیله و حاکم در مستدرک و دیگران از ابوسعید خدری روایت کردهاند که رسول اللهجفرمودند: «کسی که وضو بگیرد و سپس بگوید: «سُبْحَانَكَ اَللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَیْكَ»، آن را در پوستی مینویسند سپس آن را مهر میکنند و تا روز قیامت آن را باز نمیکنند» [۱۳۶]. اینها همهی آن چیزی است که از پیامبرجدرخصوص اذکار متعلق به وضو به اثبات رسیده است، ابن قیم/میگوید: «از پیامبرجچیزی جز گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم به اثبات نرسیده که در وضو گرفتن گفته باشد، و هر حدیثی در خصوص اذکار وضو که به ایشان نسبت داده شده، دروغ و ساختگی بوده و رسول اللهجچیزی از آنها را بیان نکرده است» [۱۳۷]. سپس ابن قیم/حدیث گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم و دو حدیث پیشین را که از عمر و ابوسعید خدری روایت شده مستثنی نموده است [و آنها را پذیرفته است].
والله وحده الموفِّق و الهادی إِلی سواء السبیل.
[۱۳۱] المسند [۲/۴۱۸]، سنن ابوداود شماره [۱۰۱]، ابنماجه شماره [۳۹۹]، و آلبانی/در «الإرواء» [۱/۱۲۲] آن را حسن دانسته است. [۱۳۲] مجموع فتاوا و مقالات ایشان [۷/۱۰۰]. [۱۳۳] الوابل الصیب [ص: ۳۱۶]. [۱۳۴] صحیح مسلم شماره [۲۳۴]. [۱۳۵] سنن ترمذی شماره [۵۵]، و آلبانی/در «صحیح الترمذی» شماره [۴۸] آن را صحیح دانسته است. [۱۳۶] المستدرک [۱/۵۶۴]، و آلبانی/در «السلسله الصحیحه» شماره [۲۳۳۳] آن را صحیح دانسته است. [۱۳۷] زادالمعاد [۱/۱۹۵].