۱۲۶- از دیگر اذکار هنگام خواب
از دعاهای عظیمی که پیامبرجتشویق میکرده کسی که به رختخوابش میرود بر آن مداومت ورزیده و بدان توجه نماید ذکری است که در صحیح مسلم از ابوهریره سروایت شده که گفته: رسول اللهجبه ما فرمان میداد که هرگاه به رختخوابمان رفتیم بگوییم: «اَللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ، وَ رَبَّالْأَرْضِ، وَ رَبَّالْعَرْشِ الْعَظِيمِ، رَبَّنَا وَ رَبَّ كُلِّ شَیْءٍ، فَالِقَ الْحَبِّ وَ النَّوَی، وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاهِ وَ الإِنْجِيِلِ وَ الْفُرْقَانِ، أَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّهٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا، اَللَّهُمَّ أَنْتَ الأَوَّلُ فَلَیسَ قَبْلَكَ شَیْءٌ، وَ أَنْتَ الآخِرُ فَلَیْسَ بَعْدَكَ شَیْءٌ، وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَكَ شَیْءٌ، وَ أَنْتَ البَاطِنُ فَلَیْسَ دُونَكَ شَیْءٌ، اِقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ، وَ أْغْنِنَا مِنْ الْفَقْرِ: خدایا، ای پروردگار آسمانها و پروردگار زمین و پروردگار [و صاحب] عرش عظیم، ای پروردگار ما و پروردگار همه چیز، ای شکافنده [و رویانندهی] دانه و هسته، و ای نازلکنندهی تورات و انجیل و قرآن، از شرّ هر جنبندهای که زمامش در دست تو است به تو پناه میآورم، تو نخستین هستی و پیش از تو چیزی نبوده است و تو آخرین هستی، و بعد از تو چیزی وجود نخواهد داشت، تویی ظاهر و چیزی بالاتر از تو نیست، و تویی باطن و هیچ چیزی پایینتر از تو وجود ندارد، بدهیهای ما را ادا کن و ما را از فقر بینیاز گردان» [۷۳].
این دعا، دعایی عظیم است برای شخص مسلمان بهتر است که هر شب به هنگام رفتن به رختخوابش آن را خوانده و بر آن مداومت ورزد، این دعا دربرگیرنده توسلهایی عظیم به خداوند است. توسل به ربوبیّت و پروردگاری او بر هر چیزی، ربوبیتش بر هفت آسمان و هفت زمین [۷۴]و عرش عظیم، و توسل به فرو فرستادن کلام عظیم و وحی روشنگرش؛ که آدمی را در کنف حمایت خود گیرد و با عنایتش از او مراقبت کند و او را از تمامی شرور حفاظت نماید، و [همچنین این دعا] دربرگیرنده توسل به خداوند با برخی نامهای والایش است که بیانگر کمال و جلال و عظمت و احاطه خدا بر هر چیزی است برای اینکه قرضها و وامهای او را ادا کند و او را از فقر و تنگدستیاش رها نماید.
اینکه میگوید: «اَللَّهُمَ رَبَّ السَّمَوَاتِ، وَرَبَّ الأَرْضِ، وَرَبَّالْعَرْشِالْعَظِيمِ»یعنی: ای آفریننده و پدیدآورنده و به وجودآورنده این کائنات عظیم از نیستی و عدم. به خاطر عظمت و بزرگی این آفریدهها و کثرت نشانههای روشن و مفاهیم تابناکشان بر کمال آفریننده و عظمت ابداعکننده آنها، به طور خاص از آنها نام برده شده است والاّ همه مخلوقات، کوچک و بزرگ، ریز و درشتشان دربردارنده دلیلی روشن بر کمال خالق سبحان است.
وفی کلِّ شیء له آیه
تدل علی انه الواحد
در هر چیزی برای او نشانهای است که بیانگر یکتایی و بیهمتایی اوست.
به همین خاطر به دنبال این دعا میگوید: «رَبَّنَا وَرَبَّ كُلِّ شَیْءٍ»و این تعمیم بعد از تخصیص است تا چنین گمان نرود که مسأله فقط مربوط به مواردی است که از آنها نام برده شده است.
اینکه میگوید: «رَبَّ الْعَرْشِ العَظِيمِ»بیانگرعظمت عرش است و اینکه عرش بزرگترین آفریده است. در حدیث به نقل از پیامبرجآمده است که ایشان فرمودند: «عظمت کرسی در مقایسه با عرش همچون حلقهای از آهن است که در بیابانی بزرگ از زمین انداخته شده باشد» [۷۵]. وقتی که این آفریده از این عظمت و بزرگی و ظرفیت برخوردار باشد حال آفریننده و پدیدآورندهاش چگونه است؟
اینکه میگوید: «فَاِلقَ الْحَبِّ وَالنَّوَی»فالق (شکافنده) از فَلْق به معنی شکاف و ترک است، یعنی: کسی که دانهی غذا و هستهی خرما و... را میشکافد تا از دل آن درختان و کشتزارها را بیرون کشد، بیتردید گیاهان یا عبارتند از درختان که اصل آنها از هسته میوه است، یا عبارتند از مزارع و کشتزارها که اصل آنها از دانههاست. این خداوند سبحان است که به خاطر کمال قدرت و نوآوری در آفرینش این هسته و دانه خشک را که همچون سنگی است که رشد نکرده و فزونی نمییابد، میگشاید. هسته و دانه شکافته شده و مزارع وسیع و درختان بزرگ از آن سربرمیآورند، در این دگرگونی نشانهای تابناک بر کمال پدیدآورنده نوپرداز و عظمت خالق سبحان وجود دارد، خداوند میفرماید:
﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتِ مِنَ ٱلۡحَيِّۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ ٩٥﴾[الأنعام: ۹۵].
«خداوند شکافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده بیرون میآورد و بیرونآورنده مرده از زنده است. این است خداوند، پس [از حق] به کجا برگردانده میشوید؟».
اینکه در این دعا میگوید: «وَمُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ وَالْفُرْقَانِ»دربرگیرندهی توسل به خدا به واسطهی این کتابهای عظیمی است که فرو فرستاده و مشتمل بر هدایت آدمیان و رستگاری و خوشبختیشان در دنیا و آخرت است. به طور خاص از این سه کتاب نام برد چرا که بزرگترین کتابهایی هستند که خداوند آنها را فرو فرستاده است، نام آنها را براساس ترتیب زمانی نازل شده بیان کرده است، ابتدا تورات را نام برده که بر موسی÷نازل شده، سپس از انجیل یاد کرده که بر عیسی÷نازل گردیده، سپس از فرقان -یا همان قرآنکریم- که بر محمدجنازل شده، نام برده شده است.
این مطلب بیانگر آن است که این کتابها کلام خداوندند و از سوی او فرو فرستاده شدهاند و غیرمخلوق میباشند و به همین خاطر در این دعا میان آنها تفاوت قائل شد. درباره مخلوقات گفت: «رَبَّ»و «فَالِقَ»، و در خصوص کلام خداوند و وحی او گفت: «مُنْزِلَ»، این مطلب ردّی است بر نظریه اهل بدعت و هوی. یعنی کسانی که میگویند کلام خداوند مخلوق است، خدا بسیار والاتر است از آنچه میگویند، او پاک و منزه بوده و از آنچه او را وصف میکنند بسی برتر است.
پس از بیان این توسلهای عظیم میگوید:«أَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّهٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا»این آغاز بیان خواسته و نیاز و حجت آدمی از پروردگارش است، اینکه میگوید: «أَعُوذُبِكَ»یعنی: به تو پناه آورده و متوسل شده و متمسک میشوم «من شر کل دابة أنت آخذ بناصیتها»«دَابَّة»یعنی هر جنبندهای که بر روی زمین حرکت کند و تمامی موجوداتی که بر روی شکمشان میخزند و یا بر روی دو و یا چهار پا حرکت میکنند را شامل میشود، خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَآبَّةٖ مِّن مَّآءٖۖ فَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰ بَطۡنِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰ رِجۡلَيۡنِ وَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰٓ أَرۡبَعٖۚ يَخۡلُقُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٤٥﴾ [النور: ۴۵].
«و خداوند هر جانوری را از آب آفریده است که برخی از آنهاست که بر شکم خویش میخزند و برخی از آنهاست که بر روی دو پا راه میروند. و برخی از آنهاست که بر روی چهارپا راه میروند. خداوند هر چه میخواهد میآفریند. بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست».
اینکه میگوید: «انت آخذ بناصیتها»بیانگر آن است که همه آفریدهها تحت استیلا و قدرت خداوندند، و او زمامشان را در دست دارد و بر انجام چنین کاری تواناست، هر آنگونه که بخواند در آن دخل و تصرف کرده و بر اساس آنچه اراده کند بر آن حکم میکند.
خداوند متعال به نقل از هود ÷میفرماید:
﴿إِنِّي تَوَكَّلۡتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمۚ مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُۢ بِنَاصِيَتِهَآۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٦﴾[هود: ۵۶].
«من بر خداوند، پروردگارِ خود و پروردگار شما توکل کردهام. هیچ جنبندهای نیست مگر آنکه او [خداوند] بر هستیاش چیره است. به راستی پروردگارم [در حقّ مملوکانش] بر راه راست است».
سپس در مقام توسّل به خدا با برخی از نامهای نیکو و صفات والایش میگوید: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ الأَوَّلُ فَلَیسَ قَبْلَكَ شَیْءٌ، وَأَنْتَ الآخِرُ فَلَیْسَ بَعْدَكَ شَیْءٌ، وَأَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَكَ شَیْءٌ، وَأَنْتَ البَاطِنُ فَلَیْسَ دُونَكَ شَیْءٌ»این مطلب بیانگر نخستین بودن خداوند و اینکه او پیش از هر چیزی بوده، و ابدیت او و بقا و ماندگاریش پس از هر چیزی، و علّو او بر آفریدههایش و استقرارش بر عرش، و تفوق او است. همچنین بیانگر آن است که او آشکاری است که چیزی فراتر از او نیست، و اینکه به آفریدههایش نزدیک بوده و بر آنان احاطه دارد و پنهانی است که چیزی پایینتر از او نیست. محور این نامهای چهارگانه بر بیان احاطه پروردگار است، این احاطه به دو شیوه است: ۱- از لحاظ زمان ۲- از لحاظ مکان، نامهای الاول و الآخر خداوند بیانگر احاطه زمانی و نامهای الظاهر و الباطن او بیانگر احاطهی مکانی خداوند هستند. این مستلزم تفسیر پیامبرجاست و تفسیری کاملتر از تفسیر او وجود ندارد.
اینکه میگوید: «اِقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ، وَأْغْنِنَا مِنْ الْفَقْرِ»طلب و درخواست برآورده شدنشان از سوی خدا، بعد از بیان آن توسل جستنها است.
اینکه میگوید: «اِقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ»یعنی: به جای ما حقوق خداوند و حقوق بندگان از همه نوع را بپرداز، این جمله بیانگر تبری جستن آدمی از نیرو و قدرت و توان خود است، و اینکه هیچ قدرت و توانی ندارد مگر به واسطه قدرت و توانی که خداوند بلندمرتبه به او ارزانی میدارد.
این که میگوید: «وَأْغْنِنَا مِنْ الْفَقْرِ»، غنا همان بینیازی است، و فقر یعنی تهی بودن از نعمت، فقیر کسی است که حداقل گذران خود را دارد یا اصلاً چیزی ندارد.
واضح است که بدهکاری و فقیری هر دو غم و اندوهی عظیماند که گاه آدمی را دچار بیخوابی و بدخوابی میکنند، وقتی که آدمی با این توسل جستنهای والا به خداوند پناه برده و از او طلب یاری و کمک نماید در این هنگام جان و روحش آسوده و آرام گشته، و قلبش راحت و خرسند میگردد، چرا که او [حل] مشکل و دغدغهاش را به کسی سپرده که زمام امور و کلیدهای آسمانها و زمین در دست اوست، و به کسی پناه برده که چون اراده چیزی را نماید کافی است بگوید: «شو»، آن چیز صورت میپذیرد، و چگونه قلب آرام نگیرد در حالی که به کسی متوسل شده که این جایگاه و مقام اوست؟
[۷۳] صحیح مسلم شماره [۲۷۱۳]. [۷۴] اشاره به آیه۲ سوره طلاق.م [۷۵] این حدیث را ابونعیم در الحلیه [۱/۱۶۶] و أبوشیخ در العظمه [۲/۶۴۹-۶۴۸] و بیهقی در أسما و صفات [۲/۳۰۱-۳۰۰] و دیگران روایت کردهاند، و آلبانی/در «السلسله الصحیحه» شماره [۱۰۹] با مجموع طرقش آن را صحیح دانسته است.