۱۶۹- اذکار خوردن و آشامیدن
سنت است که فرد مسلمان به هنگام شروع خوردن و نوشیدنش «بسم الله»بگوید تا محفوظ و در امان بماند و به خوراکی و نوشیدنیاش برکت داده شود.
امام بخاری و امام مسلم از عمر بن ابی سلمة سروایت کردهاند که گفت: «من پسری نوجوان و تحت تربیت و پناه پیامبر جبودم و هنگام خوردن غذا دستم در اطراف کاسه دور میزد [از هر طرف لقمه برمیداشتم]، پیامبر جبه من فرمودند: ای پسر! نام خدا را ببر و با دست راست بخور و از جلو دست خودت شروعکن؛ از آن به بعد همیشه این رسم غذا خوردن من بوده است» [۳۶۷].
گفتن بسم الله به هنگام غذا خوردن فواید بسیاری در بردارد؛ از جمله این که در غذای شخص برکت نهاده میشود، در سنن ابوداود و ابن ماجه ودیگران از وحشی بن حرب بن وحشی، از پدرش، از جدشسروایت کردهاند که : «اصحاب پیامبر ج[به ایشان] گفتند: ای رسول خدا! ما میخوریم ولی سیر نمیشویم، [چه دلیلی دارد یا راه علاج چیست؟] فرمودند: شاید شما جدا از هم غذا میخورید؟! گفتند: بله، فرمودند: پس برای خوردن غذایتان یک جا جمع شوید و [هنگام غذا] بسم الله بگویید، برایتان در غذا برکت انداخته میشود» [۳۶۸].
از دیگر فایدههای گفتن بسم الله هنگام غذا، دور کردن شیطان است با این کار او این توانایی را نمییابد که در غذا خوردن آدمی مشارکت جوید، در صحیح مسلم از حذیفه سروایت است که گفت: «هنگامی که با پیامبر جدر ]خوردن[ خوراکی حضور مییافتیم، دستان خود را ]در غذا[ نمیگذاشتیم ]و غذا خوردن را آغاز نمیکردیم [ تا آن که پیامبر جآغا کند و دستاش را ]در غذا[ بگذارد ]و بخورد[. یک بار ما با او در ]خوردن[ خوراکی حضور یافتیم. دخترکی ]چنان شتابان] آمد که گویی از پشت او را میرانند، وی درصدد برآمد که دستاش را در غذا بگذارد. پیامبر خدا جدستاش را گرفت. سپس اعرابی ای ]چنان شتابان[ آمد که گویی از پشت او را میرانند. پیامبر خدا جدست او را گرفت وفرمود: «اگر نام خدا بر خوراک برده نشود، شیطان آن را ] برای خود[ حلال میشمارد. شیطان این دخترک را آورد تا با او غذا را ]برای خود[ حلال سازد و من دستاش را گرفتم. سپس این اعرابی را آورد تا با او ] غذا را برای خود[ حلال سازد و من دستاش را گرفتم. سوگند به کسی که جانم در دست اوست که دست شیطان به همراه دست دخترک در دست من است» [۳۶۹]. در حدیثی دیگر به اثبات رسیده که وقتی فرد مسلمان به هنگام ورود به منزلاش و هنگام غذا خوردنش گفتن بسم الله راترک میکند شیطان [به همراهاناش] میگوید: جای شب ماندن و غذا خوردن یافتید، این مطلب بیان میکند که گفتن بسم الله سبب طرد شدن شیطان، و مانع از ورود او به داخل خانه و مشارکتش در خوردن و نوشیدن میشود. کافی است که فرد مسلمان در این موقعیت بگوید: «بسم الله» اما این که «الرحمن الرحیم» را هم به آن بیفزاید حدیثی در این باره از پیامبر جبه اثبات نرسیده است. اگر شخص مسلمان گفتن بسم الله را در ابتدای غذا خوردنش فراموش کرد برایش مقرر شده که در اثنای غذا خوردن وقتی که به یادش آمد بگوید: «بسم الله أَوَّلَه وَ آخرهُ»: «بسم الله، در آغاز آن و در پایانش». ابوداود و ابن ماجه و دیگران از عائشه لروایت کردهاند که رسول الله جفرمودند: «هرگاه یکی از شما خواست غذا بخورد، پس در آغاز آن نام خداوند والامرتبه را یاد کند و اگر در آغاز آن، نام خداوند را فراموش نمود [وقتی یادش افتاد] بگوید: «بسم الله أَوَّلَهُ وَ آخِرَه»» [۳۷۰].
این حدیث به صراحت بیان میدارد که محل گفتن بسم الله پیش از شروع به خوردن غذا است واگر فرد مسلمان گفتن آن را در این موقعیت فراموش کرد در اثنای آن میتواند با این صیغهی بیان شده در این حدیث آن را جبران کند.
در حدیثی که در اسناد آن ضعف وجود دارد آمده که وقتی فرد مسلمان بدین شیوه بسم الله میگوید شیطان با به استفراغ انداختن خود آنچه را در شکم دارد بیرون میریزد، این مطلب در حدیثی است که ابوداود و نسائی از امیه بن مخشی سروایت کردهاند که گفت: «پیامبر خدا جنشسته بود و مردی مشغول خوردن غذا بود و آن مرد بسم الله نگفت تا وقتی که از غذایش جز یک لقمه باقی نماند و وقتی که لقمهی آخر را به سمت دهانش بالا برد گفت: «بسم الله أَوَّلَهُ وَآخِرَه»آن گاه پیامبر جخندید و سپس فرمود: شیطان پیوسته با این مرد مشغول خوردن غذا بود و وقتی او بسم الله گفت، شیطان آنچه را خورده بود با به استفراغ انداختن خود از شکمش بیرون ریخت» [۳۷۱]. اما این حدیث ضعیف است و حافظ ابن حجر و دیگران ضعف آن را بیان داشتهاند، اما گفتن بسم الله در اثنای خوردن غذا در حق کسی که فراموش کرده آن هم با عبارت: «بسم الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ»صحیح و ثابت است، چنان که در حدیثی که پیش از این آمد بیان شد. سپس بر مسلمان واجب است که هرگاه از خوردن ونوشیدن فراغت یافت سپاس و ستایش خدا را به جای آورد بیشک بااین کار خداوند از بندهاش راضی و خشنود میگردد، در صحیح مسلم از أنس بن مالک سروایت است که پیامبر خدا جفرمود: «بیگمان خداوند از آن بنده خشنود میشود که چون لقمهای بخورد بر آن، او را بستاید [حمد بگوید] و یا چون جرعهای آب بنوشد بر آن، او را بستاید [حمد بگوید]» [۳۷۲].
در سنت عبارتهای متعددی در رابطه با نحوهی گفتن حمد بعد از غذا آمده اگر فرد مسلمان توانایی آن را داشته باشد که آنها را حفظ کند و در پایان هر وعدهی غذایی یکی از این عبارتها را بگوید بیشک چنین کاری کاملترین شکل ادای حق توسط او و گویاترین شیوه در تبعیتش از رسول و پیامبرش جاست و اگر نتوانست که چنین کاری بکند بدنبال پایان غذا خوردنش حداقل بگوید: الحمد لله. این سخنی عظیم و مبارک و محبوب نزد خداوند متعال است.
از جمله عبارتهای ثابت شده در بیان حمد، پس از غذا این عبارت است که ابوداود و ترمذی از معاذ بن انس سروایت کردهاند که رسول الله جفرمود: «هر کس طعامی را بخورد و پس از آن بگوید: «الحمد لله الَّذِي أَطْعَمَنی هَذَا الطَّعَامَ وَرَزَقَنیهِ مِنْ غَیرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلَا قُوَّة: حمد و ستایش سزاوار خداوندی است که این طعام را به من خوراند و آن را روزی من فرمود بدون این که نیرو وکوششی از طرف من در پدید آوردن آن دخیل بوده باشد». گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود [۳۷۳].
یکی دیگر از این عبارتها، عبارتی است که امام بخاری از ابو امامه سروایت کرده که: وقتی پیامبرجسفرهی غذایشان را برمیداشت، میفرمود: «الحمد لله کثِيراً طَیباً مُبَارَکاً فِيهِ، غَیرَ مَکفِي وَلَا مُوَدَّعٍ وَلَا مُسْتَغْنی عَنْهُ رَبَّنَا: ستایش سزاوار خداوند است، ستایشی بسیار و پاک و پربرکت، ستایشی که بیپایان باشد و ترک شده هم نباشد و بینیازی از این ستایش هم وجود ندارد، پروردگار ما ستایش و دعای ما را بپذیر» [۳۷۴].
این که میگوید: «غَیرَ مَکفِي وَلاَ مُوَدَّعٍ وَلَا مُسْتَغْنی عَنْهُ»منظورش حمد و ستایش است، گویی گفته: حَمْداً کثیراً غَیرَ مَکفِي وَلَا مُوَدَّعٍ وَلَا مُسْتَغْنی عَنْ هَذَا الحَمْد [۳۷۵].
یکی دیگر از عبارتهای نقل شده در اینباره عبارتی است که امام احمد و دیگران از عبدالرحمن بن جبیر [تابعی] روایت کردهاند که مردی که هشت سال خادم پیامبر جبوده به او گفت که هرگاه غذایی را جلوی پیامبر جمیگذاشت میشنید که ایشان میفرمود: «بسم الله» و میشنید که آن حضرت وقتی از خوردن غذا فارغ میشود فرمود: «اَللَّهُمَّ أَطْعَمْتَ وَأَسْقَیتَ وَأَغْنَیتَ وَأَقْنَیتَ وَهَدَیتَ وَأَحْییتَ، فَلَك الْحَمْدُ عَلَى مَا أَعْطَیتَ: خداوندا، تو به من طعام و آب دادی و مرا بینیاز نمودی و با دادن نعمت راضی و خشنودم ساختی و به راه راست هدایتم کردی و مرا زندگی بخشیدی، پس حمد و ستایش از آن توست در برابر آنچه که عطا فرمودهای» [۳۷۶].
مستحب است فرد مسلمان هنگامی که غذای افطار روزه داریش را میخورد بگوید: «ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتِ العُرُوقُ وَثَبَتَ الأَجْرُ انْ شَاءَ اللهُ: تشنگی برطرف شد و رگهاتر شدند، و ان شاءالله أجر روزهداری قطعی شد». به خاطر این که ابوداود از ابن عمربروایت کرده که: «پیامبر خداجوقتی افطار مینمود، میفرمود: ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتِ الْعُرُوقُ وَثَبَتَ الأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللهُ» [۳۷۷].
در سنت تعدادی دعا بیان شده که با آنها برای میزبان دعا کرده میشود. برای فرد مسلمان مستحب که آنچه برایش میسر میگردد را حفظ کند و برای کسی که او را مهمان کرده یا غذایی به او تقدیم نموده، بیان دارد. از جملهی این دعاها: درصحیح مسلم از مقداد سروایت شده که گفت: «من و دو دوستم در حالی که از فرط خستگی نیروی شنوایی وبیناییمان را از دست داده بودیم نزد پیامبر جرفتیم..» آن گاه حدیث را به شکلی طولانی بیان کرده و در آن آمده است که: «پیامبرجفرمودند: «اَللَّهُمَّ أَطْعِمْ مَنْ أَطْعَمَنی وَاسْقِ مَنْ سَقَانِي»: خداوندا، غذا بده به کسی که به من غذا داد و آشامیدنی بده به کسی که به من آشامیدنی داد» [۳۷۸].
از جملهی این دعاها: در حدیث دیگری در صحیح مسلم از عبدالله بن بسرسروایت شده که گفته است: «پیامبر خداجمهمان پدرم شد وما طعام و نوعی غذای تهیه شده از خرما و پنیر آمیخته با روغن برای ایشان آوردیم واز آن خورد سپس خرما برای ایشان آورده شد و ایشان از آن میخورد وهستههای آن را در میان دو انگشتشان قرار میداد و انگشت سبابه و میانهی خود را جمع میکرد سپس برای ایشان آشامیدنی آورده شد واز آن نوشیدند، سپس آن را به کسی که دردست راست ایشان بود داد و پدرم در حالی که افسار چهارپای ایشان را گرفته بود گفت: برایمان دعا کن و ایشان فرمود: «اَللَّهُمَّ بَارِك لَهُمْ فِيما رَزَقْتَهُمْ، وَاغْفِرْ لَهُمْ وَارْحَمْهُمْ»: خداوندا، در آنچه که روزی ایشان کردهای برایشان برکت قرار داده و آنان را بیامرز و مورد رحمت خود قرار ده» [۳۷۹].
از جملهی این دعاها: در حدیثی که ابوداود از أنس بن مالک سروایت کرده آمده که: پیامبر جنزد سعدبن عباده سآمد و او نان و روغن آورد و پیامبر جاز آن خورد، سپس پیامبر جفرمودند: «أفْطَرَ عِنْدَکمُ الصَّائِمُونَ، وَأَکلَ طَعَامَکمُ الأَبْرَارُ، وَصَلَّتْ عَلَیکمُ الْمَلائِکة: روزه داران نزد شما افطار کنند و نیکوکاران غذای شما را بخورند و فرشتگان بر شما درود فرستند» [۳۸۰]. برای فرد مسلمان چه زیباست که در غذا خوردن آداب و اذکار آن را رعایت کند تا این کار سبب با برکتتر شدن غذا، و دلپذیرتر شدن و سودمندتر گشتن آن برایش گردد.
امام احمد/میگوید: «هرگاه چهار ویژگی در غذا جمع شود غذایی کامل است: وقتی که در ابتدای آن بسم الله گفته شود و در پایانش حمد و ستایش خدا به جای آورده شود، وافراد زیادی از آن غذا بخورند و غذایی حلال باشد».
[۳۶۷] صحیح بخاری شماره [۵۳۷۶] و صحیح مسلم شماره [۲۰۲۲]. [۳۶۸] سنن ابوداود شماره [۳۷۶۴] و سنن ابن ماجه شماره [۳۲۸۶]. [۳۶۹] صحیح مسلم شماره [۲۰۱۷]. [۳۷۰] سنن ابوداود شماره [۳۷۶۷]، و سنن ابن ماجه شماره [۳۲۶۴] و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۳۸۰] آن را صحیح دانسته است. [۳۷۱] سنن ابوداود شماره [۳۷۶۸] و بنگر به إرواء الغلیل [۷/۲۶]. [۳۷۲] صحیح مسلم شماره [۲۷۳۴]. [۳۷۳] سنن ابوداود شماره [۴۰۲۳] وسنن ترمذی شماره [۳۴۵۸]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۶۰۸۶] آن را حسن دانسته است. [۳۷۴] صحیح بخاری شماره [۵۴۵۸]. [۳۷۵] این برداشت در ترجمه گنجانده شده .م [۳۷۶] المسند [۴/۶۲]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۴۷۶۸] آن را صحیح دانسته است. [۳۷۷] سنن ابوداود شماره [۲۳۵۷]، و آلبانی/در «صحیح الجامع» شماره [۴۶۷۸] آن را حسن دانسته است. [۳۷۸] صحیح مسلم شماره [۲۰۵۵]. [۳۷۹] صحیح مسلم شماره [۲۰۴۲]. [۳۸۰] سنن ابوداود شماره [۳۸۵۴]، وآلبانی/در «صحیح أبوداود» شماره [۳۲۶۳] آن را صحیح دانسته است.