۱۷۲- اذکار نکاح و مسائل مربوط به آن
پیوند زناشویی لطف و منتی بزرگ از سوی خداوند بر بندگانش است، با این پیوند منافع و مصالح و فواید بسیاری تحقق مییابد که در شمارش نمیگنجد این امر جزو سنتهای پیامبران و فرستادگان است، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗۚ﴾[الرعد: ۳۸].
«و ما پیش از تو پیغمبرانی را روانه کردهایم و زنان و فرزندانی بدیشان دادهایم».
خداوند در ارتباط با این لطف و منتی که بر آدمیان نهاده در آیات متعددی از قرآن از آن نام برده است، خداوند میفرماید:
﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةٗ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِۚ﴾[النحل: ۷۲].
«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوادگان آفرید و از پاکیزهها به شما روزی داد».
و یا میفرماید:
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٢١﴾[الروم: ۲۱].
«و از نشانههایش آن است که برایتان از ]جنس[ خودتان همسرانی آفرید تا به آنها آرام گیرید و بین شما دوستی و مهربانی مقرر داشت. بیگمان در این ]کار[ برای گروهی که میاندیشند مایههای عبرتی است».
در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که در آنها:
۱- دستور به ازدواج.
۲- تشویق و ترغیب در خصوص آن.
۳- بیان آثار و ثمرات آن.
۴- و توضیح حقوق متعلق بدان مانند معاشرت نیکو، و همراهی سودمند، و پرهیز از اذیت و آزار یکدیگر، ودیگر حقوق وقوانینی که زندگی خوب ومعاشرت نیکو در زندگی زوجین را محقق
میسازد، مطرح شده است.
در سنت نبوی اذکار سودمندی در ارتباط با عقد ازدواج، و تبریک گفتن به زوجین، و شب زفاف، و هنگام آمیزش بیان شده است. مداومت بر این اذکار و توجه بدانها فواید بسیار، و آثار مبارکی برای زوجین در زندگی مشترکشان در پی دارد، آثاری همچون خیر و منفعت و برکت در زندگی زناشویی.
ذکر هنگام عقد ازدواج، ابوداود و ترمذی و دیگران از عبدالله بن مسعود سروایت کردهاند که گفت: «پیامبر خدا جخطبهی نیاز را [که به هنگام انجام کار و بر آوردن نیازی خوانده میشود] این چنین به ما آموخت: «الحمد لله نَحْمَدُهُ، وَنَسْتَعینُهُ، وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنَعُوذُ بِهِ مِنْ شُروُرِ أَنْفُسِنَا، وَسَیئَاتِ أَعْمَالِنَا، مَنْ یهْدِ اللهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ یضْلِلْ فَلَا هَادِي لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِيک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا ١﴾[النساء: ۱].
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾ [آل عمران: ۱۰۲].
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا ٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا ٧١﴾[الأحزاب: ۷۰-۷۱].
ثنا و ستایش سزاوار خداوند است، او را میستاییم، و از او یاری میجوییم، و از او آمرزش میخواهیم و از شرارتهای نفسهایمان و زشتیهای اعمال خود به او پناه میبریم، کسی را که خداوند هدایت و راهنمایی کند، هیچ گمراه کنندهای برای او نیست، و کسی را که گمراه کند، هیچ هدایت و راهنمایی کنندهای برای او نیست، و گواهی میدهم که هیچ معبود راستینی جز خدا نیست، یگانه است و شریکی ندارد وگواهی میدهم که محمد بنده و فرستادهی او است.
ای مردم! از پروردگارتان که شما را از نفسی واحد و جفتش را نیز از آن آفریده، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید و از خدایی که به [نام] او از همدیگر درخواست میکنید، پروا نمایید، و زنهار که از خویشاوندان مبرید، بیشک خداوند همواره بر شما نگهبان است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله آن گونه که حق پروا کردن از اوست، پروا کنید، و جز مسلمان نمیرید.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید و سخنی استوار گویید، تا کردارهایتان را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما بیامرزد، و هر کس خدا و پیامبرش را فرمان برد، قطعاً به رستگاری بزرگی نایل آمده است [۴۱۱].
این، خطبهای مهم وذکری با برکت است که گفتن آن به هنگام عقد نکاح مستحب است، این خطبه در بردارندهی مفاهیم والا و معانی ارجمندی است، در این خطبه سپاس و ستایش خداوند، و یاری جستن از او، و درخواست آمرزش او، وپناه جستن به او از شرارتهای نفس وکردارهای بد، و ایمان به قضا و قدرش، وگواهی دادن به وحدانیت او، و گواهی دادن به رسالت پیامبرش، به همراه توصیه به رعایت تقوای الهی، و یادآوری لطف و احسان و نعمت و لزوم اطاعت از او بیان شده است، این خطبه جزو کلماتی هستند که در لفظ، اندک و در معنی، ژرف و پرمغزند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه/میگوید: «این خطبه آیین نامهی اسلام و ایمان را منعقد کرده است» [۴۱۲].
یعنی: با این¬که این خطبه مختصر است اما آنچه موضوع اسلام وایمان را به رشته میکشد از جمله اعتقادات صحیح و راست، و اعمال نیک ودرست را گرد آورده است.
آنچه در این موقعیت باید توجهها را بدان جلب کرد این است که دلیلی بر مشروعیت قرائت سوره فاتحه به هنگام عقد ازدواج وارد نشده است، برخلاف شیوهی بسیاری از مسلمانان عوام که چنین کاری را انجام می دهند.
در خصوص تبریک گفتن به زوجین به خاطر عقد ازدواجشان، در سنت آمده که برای آن دو دعای برکت شود و این که خداوند پیوندشان را مبارک گرداند.
در صحیحین از أنس بن مالک سروایت شده که: «نبی اکرم جعبدالرحمن بن عوف را دید که آثار زعفران و خوش بویی بر لباسش بود، فرمود: این چیست؟ عبدالرحمن گفت: ای رسول خدا! من با زنی ازدواج نمودم و پنج درهم طلا به او مهریه دادم. پیامبر اکرمجفرمود: خداوند برایت مبارک گرداند؛ غذای عروسی بده اگر چه یک گوسفند باشد» [۴۱۳].
ترمذی و ابوداود و دیگران از ابوهریره سروایت کردهاند که : «هرگاه کسی ازدواج مینمود، پیامبرجبه او میفرمود: «بَارَك اللهُ لَک، وَبَارَك عَلَیک، وَجَمَعَ بَینَکمَا فِي خَیر: خداوندبرای تو مبارک گرداند، و بر تو مبارک گرداند، و میان شما به خوبی و بهترین شیوه جمع گرداند».
مردم در جاهلیت به داماد میگفتند: «بالرَّفَاءَ وَالبَنینَ»[ازدواج شما] به همراه سازگاری و توافق و خوشبختی و دارای پسران باشد». پیامبر جاز گفتن این جمله نهی کرد، این که میگفتند: «بالبنین: دارای پسران باشد: پسردار شوید» مطابق عادت و سنت [جاهلی] آنان بود که از دختران متنفر و بیزار بودند و علاقهای به تولد دختر نداشتند، و این که مردم این جمله رامیگفتند تاکیدی بر آن تنفر و بیزاریشان بود، اما پیامبرجاز گفتن این جمله نهی فرمود، و آنان را به این دعای مبارک که در بردارندهی دعای برکت برای هر دو است و از خداوند میطلبد که میان آنان به خوبی و بهترین شیوه جمع گرداند، رهنمون فرمود.
در خصوص آنچه شوهر در شب زفاف به هنگام داخل شدن بر همسرش میگوید، ابوداود و ابن ماجه از عمروبن شعیب از پدرش از جدش ساز پیامبر جروایت کردهاند که آن حضرت فرموده است: «هرگاه یکی از شما با زنی ازدواج نمود یا خدمتگزاری خرید، پس بگوید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُك خَیرَهَا وَخَیرَ مَا جَبَلْتَهَا عَلَیه، وَأَعُوذُ بِك مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا جَبَلْتَهَا عَلَیهِ: خدایا من خیر او، و خیر آنچه را که او را بر آن آفریدی از تو میخواهم، و از شر او و شر آنچه که او را بر آن آفریدی به تو پناه میآورم». و هرگاه شتری خرید، پس نوک کوهان آن را بگیرد و بمانند آن دعا را [که گفته شد] بگوید» [۴۱۴].
این که میگوید: «اَللَّهُمَ إِنی أَسْأَلُك خَیرَها»یعنی: خیر این زن [را میطلبم] مانند معاشرت نیکو و حفظ هم بستری و رعایت امانت در مال و رعایت حق شوهر و چیزهایی شبیه اینها.
و این که میگوید: «وَخَیرَمَا جَبَلْتَهَا عَلَیه»یعنی: خیر آنچه را که او را بر آن آفریدی ازجمله اخلاق نیک و خوی پسندیده وسرشت بزرگوارانه.
این که میگوید: «وَأَعُوذُ بِك مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا جَبَلْتَهَا عَلَیه»بیانگر پناه بردن به خداوند و متوسل شدن به اواست، به این که او را از شر اخلاق [بد] و نحوهی برخورد و معاشرت و سرشت [زشت] همسرش مصون و محفوظ دارد. این حدیث گواه بر آن است که تطابق موقعیت زوجین و هماهنگی اجتماعشان فقط با پناه بردن به خداوند و تکیه بر او و درخواست یاری و توفیق و شایستگی ازاو، متحقق میگردد.
درخصوص آنچه شخص به هنگام مقاربت با همسرش میگوید، در صحیح بخاری و مسلم از عبدالله بن عباسبروایت شده که پیامبر خدا جفرمود: «اگر کسی از آنان در صدد برآمد که با همسرش آمیزش کند و گفت: «بسم الله، اَللَّهُمَّ جَنِّبْنَا الشَّیطَانَ، وَ جَنِّبِ الشَّیطَانَ مَا رَزَقْتَنَا: به نام خدا، خدایا شیطان را از ما دور بدار، و نیز شیطان را از فرزندی که به ما ارزانی داشتی دور بدار». چنانچه از این آمیزش فرزندی برای آنان مقدر شده باشد، شیطان هرگز به وی آسیب نخواهد رساند» [۴۱۵].
حکمت در این دعا این است که شیطان در اموال واولاد آدمیان مشارکت دارد، همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَشَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ٦٤﴾ [الإسراء: ۶۴].
«و در اموال و فرزندان با آنان شریکشو و به آنان وعده ده و شیطان به آنان جز فریب وعده نمیدهد».
وقتی که مسلمان این دعا را بر زبان میآورد از این مشارکت درامان مانده و از شر شیطان محفوظ میگردد.
هم چنین در سنت دعا برای فرزندان جهت محفوظ ماندن از شیطان وارد شده است، در صحیح بخاری از ابن عباسبروایت شده که: «پیامبرجبرای حفظ حسن و حسینبدعا میکرد و میفرمود: به تحقیق پدر [بزرگ] شما با این کلمات برای حفظ و سلامت اسماعیل و اسحاق دعا میکرد و گفت: «أَعُوذُ بِکلِمَاتِ اللهِ التَّامة مِنْ کلِّ شَیطَانٍ وَهَامَّة وَمِنْ کلِّ عَینٍ لَامَّة»: پناه میبرم به سخنان کامل خداوند از هر شیطان و جانور موذی و از هر چشم آسیب رسان» [۴۱۶]. از جمله سنتهای پیامبرجدر ارتباط با فرزندان، دعای برکت برای آنان بود، در صحیح بخاری و مسلم از اسماءلروایت شده که: «با پسرش عبدالله بن زبیرببه نزد پیامبرجآمد و او را در آغوشاش گذاشت. رسول خداجخرمایی خواست، آن را جوید و در دهانش، آب دهان انداخت. پس اولین چیزی که وارد شکماش شد، آب دهان رسول خداجبود. آنگاه او را با خرمایی دیگر، تحنیک نمود (خرما را جوید و به کاماش مالید) سپس، برایش دعا و طلب برکت نمود و او اولین کودک مسلمانی بود که به دنیا آمد» [۴۱۷]. یعنی اولین نوزاد از مهاجرین که در مدینه متولد شد.
[۴۱۱] سنن ابوداود شماره [۲۱۱۸] و سنن ترمذی شماره [۱۱۰۵] و آلبانی/در کتابش: «خطبة الحاجة» آن را صحیح دانسته است. [۴۱۲] مجموع الفتاوی [۱۴/۲۲۳]. [۴۱۳] صحیح بخاری شماره [۵۱۵۵] و صحیح مسلم شماره [۱۴۲۷]. [۴۱۴] سنن ابوداود شماره [۲۱۶۰]، و سنن ابن ماجه شماره [۱۹۱۸] وآلبانی/در «صحیح ابن ماجه» شماره [۱۵۵۷] آن را حسن دانسته است. [۴۱۵] صحیح بخاری شماره [۵۱۶۵] و صحیح مسلم شماره [۱۴۳۴]. [۴۱۶] صحیح بخاری شماره [۳۳۷۱]. [۴۱۷] صحیح بخاری شماره [۳۹۰۹] و صحیح مسلم شماره [۲۱۴۶].