فقه ذکر و دعا - جلد سوم

فهرست کتاب

۱۷۰- آنچه درباره‌ی سلام نقل شده است

۱۷۰- آنچه درباره‌ی سلام نقل شده است

از جمله آداب قابل تحسین و ویژگی‌های ممتاز اسلام، انتشار و رواج دادن سلام است، بی‌شک سلام، درود مؤمنان، و شعار موحدان، و فراخواننده به برادری و الفت و محبت میان مسلمانان است، سلام درودی با برکت و پاکیزه است، هم‌چنان که پروردگار جهانیان آن را چنین توصیف نموده آن جا که می‌فرماید:

﴿فَإِذَا دَخَلۡتُم بُيُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ تَحِيَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَكَةٗ طَيِّبَةٗۚ [النور: ۶۱].

«هنگام داخل شدن به خانه‌ها برهمدیگر سلام کنید سلام پر برکت [ودرود] پاکی که به فرمان خدا مقرر است».

سلام، درود بهشتیان است، فرشتگان کرام با گفتن آن به ایشان درود می‌فرستند و آن هنگامی است که بهشتیان گروه گروه به سمت بهشت رهنمود می‌شوند و درهای هشت‌گانه‌ی آن به رویشان گشوده می‌شود و نگاهبانان بهشت با این درود به استقبال آنان می‌آیند:

﴿سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ ٧٣[لزمر: ۷۳].

«سلام بر شما باد. پاک بوده‌اید ]و خوش باشید[ جاودانه به آن درآیید».

و [در همان حال] سلام درود گفتن میان خود بهشتیان است، هم چنان که خداوند می‌فرماید:

﴿تَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٌ ٢٣[إبراهیم: ۲۳].

«درودشان در آنجا «سلام» است».

و درود فرشته‌ها، و درود آدم و فرزندان اوست. در صحیحین از ابوهریره سروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «خداوند آدم را به شکلی که داشته آفرید (یعنی حضرت آدم مانند ذریه‌ی خود دوران طفولیت نداشت و خداوند والامرتبه از همان اول او را به شکل یک انسان کامل و بالغ آفرید) وبلندای‌ قامت او شصت ذراع بود و چون او را آفرید فرمود: برو و بر آن جماعت فرشتگان که نشسته‌اند سلام کن، و به تحیتی که آنان در پاسخ سلامت می‌گویند گوش‌کن؛ که پاسخ آن، سلام و تحیت تو و فرزندان توست، و آدم رفت و گفت: السلام علیکم، و فرشتگان گفتند: السلام علیک ورحمة ‏الله و در پاسخ او «رحمة ‏الله» را بر سلامی که گفته بود افزودند، پس هرکس به بهشت در می‌آید، به صورت آدم است و پس از آن از قامت اولاد آدم تا کنون، پیوسته کاسته شده است»‏ [۳۸۱]. از جمله فضیلت‌های سلام آن است که جزو آداب و ویژگی‌های برتر اسلام است، در صحیحین از عبدالله بن عمر بروایت شده که: «مردی از پیامبر خدا جپرسید: کدام یک از آداب اسلام بهتر است؟ فرمود: این که [به نیازمندان] طعام بدهی و بر هر کسی، چه او را بشناسی و چه نشناسی سلام کنی»‏ [۳۸۲].

سلام دادن حقی از حقوق فرد مسلمان بر برادر مسلمانش است، به‏خاطر این که پیامبرجفرموده‏اند: «حق مسلمان شش چیز است»، و یکی از آنها را این‏گونه نام برد: «و هرگاه او را دیدی بر او سلام کن» [۳۸۳]. سلام کردن علت و ابزاری مهم در ایجاد الفت میان مسلمانان و پدید آوردن محبت میان مؤمنین است، هم چنان که رسول‏الله جمی‌فرماید: «به بهشت وارد نمی‌شوید مگر این که مؤمن شوید و مؤمن شمرده نمی‌شوید، مگر این که با همدیگر دوستی کنید، آیا شما را راهنمایی نکنم به کاری که هرگاه آن را انجام دهید با هم دوستی می‌کنید؟ سلام کردن را در میان خود رواج دهید» [۳۸۴].

محبت پدید آمده در این جا علتش آن است که هر کدام از ملاقات کنندگان برای دیگری طلب سالم ماندن از شرور، و درخواست رحمت می‌نماید که جلب کننده‌ی هر خیری است، به همین خاطر در مسند و کتاب‌های دیگر به اثبات رسیده که رسول اللهجفرمودند: «سلام را انتشار داده و رواج دهید که سالم می‌مانید»‏ [۳۸۵]. یعنی: از هر آنچه که موجب تفرقه و چند دستگی، و قطع رابطه و گسستن می‌شود سالم می‌مانید، این نتایج سلام کردن است حال هرگاه خوش برخوردی و استقبال گرم و اخلاقی زیبا بدان افزوده شود چه می‌شود؟ بر کسی که سلام شده واجب است که پاسخ آن را به بهتر از آن یا شبیه آن بدهد چرا که خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٖ فَحَيُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ[النساء: ۸۶].

«هرگاه شما را درودی دادند [اعم از سلام دادن و دعا نمودن و احترام گذاردن] به گونه‌ای زیباتر و بهتر از آن یا [دست کم] همانند آن، آن را پاسخ گویید».

بهترینِ دو نفر کسی است که ابتدا به دوستش سلام کند. در سنن ابوداود از ابوامامه سروایت شده که رسول اللهجفرمودند: «مقدم‌ترین مردم نزد خداوند کسی است که آغاز کننده‌ی سلام به مردم باشد» [۳۸۶].

و هرگاه کسی که از او خواسته شده ابتدا به سلام نماید، سلام ننمود؛ دیگری سلام کند و سنت را ترک نکند.

سنت آن است که کوچک بر بزرگ، و نفرات کم بر نفرات بیشتر، و سواره بر پیاده، و کسی که راه می‌رود بر کسی که نشسته است سلام کند. در صحیحین از ابوهریره سروایت شده که رسول الله جفرمودند: «سواره بر پیاده، و کسی که راه می‌رود بر کسی که نشسته است، وعدّه‌ی کم بر عدّه‌ی بسیار سلام می‌کند». و در روایت بخاری این چنین آمده است: «کوچک بر بزرگ، و کسی که راه می‌رود بر کسی که نشسته است وعدّه‌ی کم بر عدّه‌ی بسیار سلام می‌کند» [۳۸۷].

پیامبر جبر کودکان سلام می‌نمودند، وایشان در سلام کردن بر آنان پیشقدم می‌شدند و این نشانه‌ی کمال تواضع و فروتنی ایشان است، این کار عادت و خوی گذشتگان نیکوکار رحمهم الله بوده است، در صحیح مسلم از یسار روایت است که گفت: «با ثابت بنانی راه می‌رفتم. بر کودکانی گذشت و بر آن سلام گفت. سپس ثابت حدیثی نقل کرد که: وی به همراه انس راه می‌رفت که [وی] بر کودکانی گذشت و بر آنان سلام گفت. باز انس حدیث نقل کرد که: وی به همراه پیامبر خدا جراه می‌رفت که [حضرت] بر کودکانی گذشت و بر آنان سلام گفت» [۳۸۸].

ابتدا کردن به سلام سنت مؤکد است؛ اگر مسلمانان جماعتی بودند سلام یک نفر از آنان کفایت می‌کند و اگر هم همگی سلام کنند این کار بهتر و پسندیده‌تر است، بلند کردن صدا برای ابتدا به سلام سنت است تا کسانی که بر آنان سلام می‌شود آن را بشنوند و با این کار این حدیث محقق شود که می‌فرماید: «سلام را میان خود آشکار ومنتشر کنید».

اگر بر کسانی سلام کرد که عده‌ای بیدار بودند و عده‌ای خواب، صدایش را کوتاه کند به گونه‌ای که افراد بیدار آن را شنیده و خفته‌گان بیدار نشوند، این نحوه‌ی سلام کردن یکی از آداب رفیع و ارجمند اسلامی است، در صحیح مسلم در ضمن حدیثی طولانی روایت شده که: پیامبر جشبانه می‌آمد و به گونه‌ای سلام می‌داد که خوابیده‌ای را بیدار نمی‌کرد و سلامشان را به گوش بیدار می‌رساند.‏ [۳۸۹]سنت است که پیش از سخن ابتدا سلام نمود؛ زیرا در حدیث آمده که: «کسی که پیش از سلام شروع به سخن گفتن نماید جوابش را ندهید» [۳۹۰].

هر چه فرد مسلمان بر متن سلام مأثور بیفزاید بر پاداشش افزوده می‌شود؛ به ازای هر مورد ده حسنه افزوده می‌شود، ابوداود و ترمذی از عمران بن حصین سروایت کرده‌اند که: «مردی خدمت پیامبر خداجآمد و گفت: السلام علیکم و آن حضرت جواب سلام او را داد و سپس او نشست، و آن حضرت فرمود: «ده‏ تا». (یعنی: گوینده‌ی این سلام ده‌نیکی دارد)، سپس شخص دیگری آمد و گفت: «السَّلامُ عَلیکمَ وَرَحْمَة اللهِ»و آن حضرت جواب سلام او را داد و او نشست و آن حضرت فرمود: «بیست‏تا». (یعنی: گوینده‌ی این سلام بیست نیکی دارد)»، سپس شخص دیگری آمد و گفت: «السَّلامُ عَلَیکم وَرَحْمَة‌ اللهِ وَبَرَکاتُهُ»و آن حضرت جواب سلام او را داد و او نشست و آن حضرت فرمود: «سی‌تا». (یعنی: گوینده‌ی این سلام سی‌ نیکی دارد) [۳۹۱].

کسی که سلام می‌کند از این بیشتر چیزی نیفزاید مانند این که بگوید: «ومغفرته ومرضاته»؛

چرا که سلام بیان شده در سنت به «وبرکاته»خاتمه می‌یابد، واگر در افزودن بر آن خیری می‌بود رسول الله جما را بدان راهنمایی می‌فرمود، امام مالک در موطأ از محمد بن عمروبن عطا روایت کرده که گفت: «با عبدالله بن عباس بنشسته بودم که مردی از یمن بر ما داخل شد و گفت: السَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَة الله وَبَرَکاتُه» و به همراه آن چیزی دیگر هم اضافه کرد. ابن عباس که آن وقت کور شده بود، گفت: این کیست؟ گفتند: این فردی یمنی است که این جا آمده است، او را معرفی کردند و وی گفت: سلام به «برکاته» ختم می‌شود»‏ [۳۹۲].

از جمله احکام سلام آن است که در گفتن آن بر افراد شناخته شده اکتفا نشود، بلکه فرد مسلمان بر کسی که می‌شناسد و کسی که نمی‌شناسد سلام می‌کند، پیش‌تر حدیث عبدالله بن عمرو بدر این باره را بیان داشتیم، در سنت آمده که از جمله نشانه‌های نزدیک شدن قیامت آن است که فرد بر افراد شناخته شده سلام می‌کند، در مسند با سند جید از اسودبن یزید روایت شده که رسول الله جفرمودند: «همانا از نشانه‌های رستاخیز این است که مسلمان تنها بر کسانی که می‌شناسد سلام می‌کند»‏ [۳۹۳]. و در روایتی دیگر آمده: «شخصی بر شخصی دیگر سلام می‌کند اما فقط به این خاطر که او را می‌شناسد».

از دیگر احکام سلام آن است که فرد مسلمان آغازگر سلام به یهود و نصاری نیست، چرا که پیامبرجفرموده‌اند: «بر یهود و نصاری آغاز به سلام نکنید»‏ [۳۹۴]. و هرگاه که آنان آغازگر سلام بودند در جواب آنان همین قدر کافی است که گفته شود: «وعلیکم». زیرا در صحیحین از عبدالله بن عمربروایت شده که رسول الله جفرمودند: «هرگاه اهل کتاب بر شما سلام دادند بی‌گمان می‌گویند: السام علیکم (یعنی: مرگ بر شما باد)، پس شما هم در جواب آنان بگویید: وعلیکم (یعنی: آنچه می‌گویید بر خودتان باد)» [۳۹۵].

در خصوص حکم سلام بر اهل بدعت وهوی و هوس نیاز به تفصیل است و این حکم با مطالعه‌ی ‌ادله و شناخت شیوه و روش گذشتگان این امت/دانسته می‌شود، اگر شخص بدعت گذار به واسطه‌ی بدعتش کافر محسوب شود و افراد محقق از اهل علم، حکم به خروج او از شریعت اسلام دهند جواب آن است که بر او سلام داده نمی‌شود، چرا که حکم سلام بر چنین شخصی هم چون حکم سلام برکفار یکسان است.

اما هرگاه به واسطه‌ی بدعتش به حد کفر نرسید سلام بر او جایز است چه به عنوان آغاز کننده و چه پاسخ دهنده‌، مادام که اسلام در او وجود دارد -که این امر موجب استحقاق او به سلام می‏شود-؛ حالت و شرایط مسلمانان گناهکار نیز این چنین است. در برخی احوال ترک سلام بر آنان مقرر شده آن هم وقتی که درترک آن کسب مصلحتی محتمل یا دفع مفسده‌ای مسلم وجود داشته باشد. مانند این که ترک سلام کردن بر آنان به خاطر تأدیب آنان یا بازدارندگی برای دیگران، یا مصون ماندن خود شخص از تأثیر‌پذیری از آنان یا دیگر مقاصد شرعی مورد نظر باشد.

اما از هم بریدن و تیرگی روابط آدمیان و ترک سلام بدون سببی شرعی، امری است که خداوند روی‌دادن‏شان از سوی بندگان را دوست ندارد، از خداوند می‌طلبیم که مسلمانان را بر حق و هدایت گرد آورده و میان قلب‌هایشان بر پایه‌ی نیکوکاری و تقوی الفت ایجاد نماید و همه‌ی ما را به راه راست هدایت کند.

[۳۸۱] صحیح بخاری شماره [۶۲۲۷]، و صحیح مسلم شماره [۲۸۴۱]. [۳۸۲] صحیح بخاری شماره [۲۸]، وصحیح مسلم شماره [۳۹]. [۳۸۳] صحیح مسلم شماره [۲۱۶۲]. [۳۸۴] صحیح مسلم شماره [۵۴]. [۳۸۵] المسند [۴/۲۸۶]، و آلبانی در «صحیح الجامع» شماره [۱۰۸۷] آن را حسن دانسته است. [۳۸۶] سنن ابوداود شماره [۵۱۹۷]، و آلبانی/در «صحیح الترغیب» شماره [۲۷۰۳] آن را صحیح دانسته است. [۳۸۷] صحیح بخاری شماره [۶۲۳۲ و ۶۲۳۴]، و صحیح مسلم شماره [۲۱۶۰]. [۳۸۸] صحیح مسلم شماره [۲۱۶۸]. [۳۸۹] صحیح مسلم شماره [۲۰۵۵]. [۳۹۰] عمل‌الیوم واللیله اثر ابن سنی شماره [۲۱۰]، و آلبانی در «الصحیحه» شماره [۸۱۶] آن را حسن دانسته است. [۳۹۱] سنن ابوداود شماره [۵۱۹۵]، و سنن ترمذی شماره [۲۶۸۹]، و آلبانی/در «صحیح الترغیب» شماره [۲۷۱۰] آن را صحیح دانسته است. [۳۹۲] موطأ امام مالک شماره [۲۷۵۸]. [۳۹۳] المسند [۱/۳۸۷]، و آلبانی/در «الصحیحه» شماره [۶۴۸] آن را صحیح دانسته است. [۳۹۴] صحیح مسلم شماره [۲۱۶۷]. [۳۹۵] صحیح بخاری شماره [۶۲۵۷]‏، و صحیح مسلم شماره [۲۱۶۴].