تفسیر سورهی قارعه
این سوره هم سورهای مکی است و محور آیات آن اصلاح بینش و ساختار عقیدتی انسانها است. در باب اصلاح بینش اگر ما به سورهی حمد مراجعه نمائیم، متوجه خواهیم شد که مسألهی ایمان به قیامت مقدم بر مسألهی عبودیت و استعانت انسانها است و دعوت به ایمان به قیامت مقدمهی هدایتکردن انسانها به عبودیت و استعانت است؛ لذا در سورههای اخیر قرآن، به صورت خاص به این مسأله پرداخته شده است، یعنی متوجه ساختن سرها و دلها، عقلها و قلبها به آنچه عبارت است از علم به قیامت و حوادث و مراحل قیامت و احساس مسؤلیت. اگر علم به قیامت با احساس مسؤلیت همراه شد نتیجهی آن ایمان به قیامت میشود و هرچه ایمان به قیامت رسوخ و عمق بیشتری پیدا کند به همان اندازه حرکت سالمتر و پرنشاطتر و هرچه ایمان به قیامت ضعیفتر شود، به همان اندازه در راستای امر خطیر عبودیت و استعانت بینشاطی، بیحوصلگی و تنبلی عارض خواهد شد. گفتن «ایاک نعبد وایاک نستعین» بسیار آسان اما به مقتضای این گفتار، عملکردن مشکل است و تنها زمانی عبودیت و استعانت بر انسان آسان است که مؤمن به قیامت باشد. بر این اساس به بررسی و بیان سورهی قارعه میپردازیم و به دنبالش سورهی تکاثر و متوجهی پیوند و ارتباط میان این دو سوره خواهیم شد و اینکه همه یک موضوع را البته با شکلهای مختلف مورد بررسی قرار میدهند و آن ایجاد زمینههای تقویت ایمان به قیامت در انسانها است.
نام سوره قارعه است که یکی از نامهای قیامت است از مادهی قَرع و یا قُرع به معنای کوفتن؛ قارع یعنی کوبنده مِقرَع یعنی پتک و یا وسیلهی کوبیدن و در اینجا قارعه اشاره به قیامت است، چون با آمدنش وضعیت کنونی را درهم میکوبد. همچنان که در سورهی زلزال به آن اشارتی رفت. بنابراین، نام سوره با محوری که این سوره تعقیب میکند، ارتباطی تنگاتنگ دارد. نام سوره قارعه است و اشاره به حادثهی هولناکی دارد. آمدن قیامت و آنکه همه چیز را درهم میکوبد و محور سوره هم در حقیقت متوجه ساختن انسانها به این حادثهی هولناک و رهانیدن آنها از بیتفاوتی و عدم احساس مسؤلیت و اصلاح بینش در رابطه با مسألهی قیامت و نهایتاً تقسیمبندی انسانها به حسب ایمانشان به قیامت و حوادث قیامت.