تفسیر آیات سوره
در تفسیر کوثر گفتهاند نهری است در بهشت چنانکه در حدیث وارد است. اما به استناد معنی لغوی کلمهی کوثر، باید گفت که تمام کثرتها در باب خیر را دربر میگیرد. انسان از هرچیزی هم بیشترش را و هم بهترین آنرا میخواهد. از این جهت که خداوند کریم و معطی است، لذا در بخشیدن کم نمیآورد و به قول مولوی فقط مشتری میخواهد و این کوثر را خداوند به همهی افراد و بندگانش داده است که بهترین کوثر قرآن و هدایت است و ما بسیار نیازمند هدایتهای قرآنی در زمینهی اصلاح بینشها و منشها هستیم.
موضوع این سوره دربارهی ذکر نعمتی است که خداوند به پیامبر ج عطا فرموده و کارهایی که در مقابل از ایشان ج میخواهد.
روزی رسول اکرم ج نشسته بودند و ناگهان به خواب رفتند وقتی بیدار شدند لبخند زدند؛ صحابه علت را از ایشان پرسیدند و پیامبر ج فرمودند: «خداوند به من قول نهری در بهشت به نام کوثر را دادند.» [۵۷۲]
دیوارۀ این نهر از طلا و خاک آن مانند مِسک خوشبو و سنگهایش لؤلؤ و مروارید است. طول و عرض این نهر به اندازۀ راهرفتن یک ماه است. آبش از عسل شیرینتر و از شیر سفیدتر است. لیوانهایش به اندازۀ ستارگان آسمان است.
اصل نهر کوثر در بهشت است اما این رود تا بعد از پل صراط کشیده شده است.
روز قیامت در منطقهی عرصات هر پیامبری برای خود حوضی دارد که پیروانش را از آب آن حوض سیراب میکند و حوض پیامبر ما، کوثر است که از همۀ آنها بزرگتر و بهتر است. رسول ج خود در کنار حوض کوثر ایستاده و به امتش از آب این رود میدهد. هرکس از آب کوثر بنوشد دیگر تشنه نمیشود.
میگویند در آن روز عدهای برای نوشیدن آب به نزدیک حوض کوثر میآیند ولی ملائک آنها را دور میکنند و نمیگذارند که از آن آب بنوشند. پیامبر ج میگوید: اینها به دین من بودند بگذارید آب بنوشند، ولی ملائک میگویند: اینها به دین تو نیستند، اینها از دین منحرف شده و مبتدع گشتند [۵۷۳] (مانند فرقههای مختلف صوفیه و اشعریه و... که در دین بدعت و نوآوری آوردند) والله أعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ ١ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ ٣﴾ [الکوثر:۱-۳].
اسباب نزول:
هنگامی که عاص بن وائل همسو با ابوجهل، ابولهب و عقبه بن ابی معیط و یا گروه دیگر از کفار قریش و یا کعب بن اشرف یهودی -بنا به اختلاف روایات- پیامبر خدا را ابتر دانستند، چون گمان میکردند کسی که موقع وفاتش پسر نداشته باشد نام او از بین میرود و این را زمانی گفتند که پسر رسول خدا درگذشته بود و رسول خدا ج پسر دیگری نداشت، به همین مناسبت خداوند متعال این سوره را نازل فرمود تا آنها بدانند که خودشان که کافرند، میمیرند و گورستان هم گم میشود اما رسول خدا ج تا روز قیامت نام بلند آوازهاش از روی منارهها با -أشهد انّ محمداً رسول الله- طنینانداز است. هر لحظه صلوات بیشماری نثار او میگردد و هر ساعت بر شمار پیروان او میافزاید.
این سه آیه اختصاص به رسول خدا ج دارد و مورد خطاب آیههاست و در بردارندهی تسلیت و نوازش رسول خداست؛ زیرا روایت شده هنگامی که قاسم پسر رسول خدا ج وفات نمود، عاص بن وائل سهمی گفت: محمد ابتر شد، مقطوع النسل شد لذا خداوند متعال این سوره را نازل فرمود که از یک طرف ردّ و دهنکوبی بر عاص باشد و از طرف دیگر تسلیبخش و بشارت دهنده به رسول خدا باشد که به او و به امتّش خیر فراوان و از جمله چشمۀ کوثر که رود جاری در بهشت است، عطا کرده است. خاکش از مشک خوشبوتر و آبش از عسل شیرینتر و از برف سفیدتر است و جز صالحان امت برآن نمیگذرند.
﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١﴾ [۵۷۴]. [۵۷۵]
«[ای پیامبر،] به راستی که ما به تو خیرِ بینهایت عطا کردیم».
ما تو را به چشمه کوثر اختصاص دادیم که آن رودی در بهشت است [۵۷۶] و از عظیمترین و با برکتترین رودهای بهشت است و همچنین خیر فراوانی از جمله نبوت، دین حق، بلند آوازگی و مقام محمود را به تو عطا کردیم.
﴿إِنَّآ﴾: «ما» خداوند کریم برای بیان عظمت و جلال خود از کلمۀ ما استفاده کرده است.
بدین معنی که هدیۀ شخص عظیم، حتماً عظیم و بزرگ خواهد بود و چون منزلت پیامبر ج در نزد خداوند، عظیم است پس خداوند هدیۀ عظیم و بزرگی به او میدهد و این هدیۀ خاص فقط برای پیامبر است و از او گرفته نمیشود.
﴿أَعۡطَيۡنَٰكَ﴾: دادن به شخص خاص: تأکید بر مالکیت خاص برای رسول الله ج و اینکه هیچ گاه از او گرفته نمیشود و فقط او و امتش میتوانند از آن استفاده کنند.
بشارت به پیامبر ج که حوض او از حوض همۀ پیامبران، بزرگتر و بهتر است و بقیهی حوضها آب عادی و کوچکتر دارند.
﴿أَعۡطَيۡ﴾: این کلمه در قرآن به دادن به شخص خاص دلالت دارد.
«آتیناك»: دادن برای همه.
«كُلُ خَيْر أَعْطَى اللَّهُ به رسول الله ج»: «هر خیری که خداوند به پیامبر ج عطا کرده است. خیر فرزند، امت زیاد، شفاعت امتش که در قیامت به او داده شده و حوض کوثر و دیگر خیرها.
کوثر تمام حیات ما را دربر میگیرد. هرچه داریم مال خداوند است و بدون اینکه تقاضا کنیم به ما داده است. چیزهای بسیار گرانقیمت را به همهی ما داده است و زیبا نیست که از خداوند چیزهای بیارزشی را مانند ماشین، خانه و... درخواست کنیم. خداوند از ما میخواهد که مشتری او شویم و میگوید: تو فقط مشتری شو، من همه چیز را به تو میدهم، آن چیزهایی که برای تو خیر داشته باشد. اکثراً از دعا کردن و یا استجابت دعا این برداشت را دارند که استجابت زمانی اتفاق میافتد که خداوند با خواستهی ما موافقت کند. مثلاً مریضی را بخواهیم که شفا بدهد و اگر شفا پیدا نکرد، بگوییم که دعای ما استجابت نشد. درحالیکه اینطور نیست. قسمتی از استجابت دعا توفیق دعاکردن است و دعاکردن یکی از نمادهای بندهشدن است و دعا کردن نمادی از کوثر است. و استجابت دعا حتماً نباید مثبت باشد، گاهی اوقات خداوند با جواب منفی دعا را استجابت میکند، زیرا خداوند خیر و صلاح بندگانش را بهتر میداند. ﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١﴾ تو ای داعی بسیار ثروتمندی. ای بنده، ای دیندار، تو هیچ کمبودی نداری. پس آیا کسی که مریض است و مرتب دکتر میرود و انواع دارو مصرف میکند، دچار کمبود نیست؟ باید گفت: نه اینها کمبود نیستند، بلکه اینها هدایای الهی هستند، حالا هرچه مشکلات بزرگتر باشند، هدایای خداوند هم بزرگتر میباشد درحالیکه بینش دنیایی میگوید، نخیر اینها همه دردسر، بلا و مصیبت و بدبختی هستند. و خداوند هرگاه بخواهد به بندهای هدیهای دهد، مشکلی را برایش پیش میآورد. حال هرچه مشکل بزرگتر هدیه بزرگتر؛ ﴿إِنَّآ أَعۡطَيۡنَٰكَ ٱلۡكَوۡثَرَ١﴾.
﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾ [۵۷۷]. [۵۷۸]
«پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن [برخلاف مشرکان که با ذبح کردن به بتها تقرب میجستند]».
بهترین شکر، شکر عملی است:
۱- نماز.
۲- قربانی.
﴿فَصَلِّ﴾: «نماز بخوان.» بعضی علما میگویند: یعنی روز عید نماز بخوان و بعد از آن شتر قربانی کن. ولی بعضی دیگر میگویند همیشه نماز بخوان و قربانی کن.
خداوند از پیامبر ج میخواهد به شکرانۀ خیر بزرگ و حوض کوثری که به او عطا فرموده:
۱- زیاد نماز بخواند؛ زیرا نماز بهترین عبادت است و در آن تمام اعضای بدن شرکت دارند.
۲- قربانی کند؛ زیرا قربانی از مال انسان است که برای او بسیار عزیز است.
﴿لِرَبِّكَ﴾: پروردگارت، معبودت.
﴿وَٱنۡحَرۡ﴾: «کشتن شتر» خداوند از کلمهی ﴿وَٱنۡحَرۡ﴾ استفاده کرده که برای شتر است و از کلمۀ ذبح که برای گاو و گوسفند است استفاده نکرده برای اینکه شتر از همه بزرگتر است و قربانی بزرگتر به افراد بیشتری میرسد.
بیان این موضوع برای آموزش امتش میباشد و اینکه منظور از نماز در اینجا نماز عید و منظور از «نحر» قربانی کردن باشد، هیچ مانعی نیست که آن نماز و قربانی مشمول سایر نمازها و مناسک باشد.
شکر کوثر را باید به جای آوری، دو قدم بردار، قدم اول رو به خدا، یعنی رابطهی خود را با خداوند از طریق نماز تقویت کن ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ﴾ یعنی تنها برای خداوند سر سجده فرود آور و کسی را در عبادت شریک او مگردان و همچنین قربانی را فقط با نام او ذبح کن. ﴿وَٱنۡحَرۡ﴾ یعنی رابطهی خود را با بقیهی مخلوقات با برداشتن گام دوم، یعنی قربانیکردن و در جای دیگر میفرماید: با زکات محکم کنید، در این صورت کسی باقی نمیماند که بخواهیم رابطهی خود را با او اصلاح کنیم. صَلِّ: یعنی نماز خواندن تشکر از خداوند است، وَانحر: در حقیقت دیگران را بهرهمند کردن از مظاهر کوثر است. چون قرار نیست که کوثر را تنها برای خود بخواهیم و وقتی در کوثر ما برکت ایجاد خواهد شد که دیگران را نیز در این کوثر سهیم کنیم. یعنی هرچیز و همه چیز را فقط برای خودمان نخواهیم، انحصار طلب نباشیم. پس دشمن تو است که بسیار کمبود دارد، کسی که غیبت میکند و حرفهای بد و ناروا میزند، کسی که تهمت میزند و دیگران را تحقیر میکند، در دلش کینه و بغض وجود دارد، نباید از اینچنین افرادی نگران بود، زیرا کارشان بینتیجه است.
﴿إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ ٣﴾ [۵۷۹].
«بدون شک، دشمن تو، بُریده از همۀ خیرات و برکات است».
﴿إِنَّ شَانِئَكَ﴾: «قطعاً دشمنان و بدخواهان تو، بدنام و دمبریده و مقطوع النسل است.»
قطعاً کینهتوز و دشمن توست که در هر زمان و مکان ذلیل، خوار، بینام و نشان، دمبریده و مقطوعالنسل است.
و کارش بینتیجه است. او است که بینام و نشان است، او است که هیچ ارزش و شخصیتی ندارد، تو که کمبود نداری. تو همه چیز داری. او است که چیزی ندارد.
این آیه در جواب کافرانی است که به پیامبر ج طعنه میزدند که تو پسر نداری و اصل و نسبت باقی نمیماند و دمبریده هستی و با این کار، ایشان را ناراحت و عذاب میدادند و خداوند برخلاف حرف آنها، نام پیامبر را پرآورازه کرد و به او خیر فراوان داد؛ چنانکه نام او در همه جا و هر مجلس و هر نماز و هر دعایی برده میشود و این آیه دفاع خداوند از پیامبرش ج است.
رهنمون آیات
۱- بیان اکرام و گرامیداشت خداوند متعال به پیامبرش، محمد ج.
۲- تأکید احادیث کوثر بر اینکه آن رودی است در بهشت.
۳- وجوب اخلاص در تمام عبادات بویژه در نماز و قربانی کردن.
۴- مشروعیت دعا و نفرین بر ظالمان.
[۵۷۲] مسلم (۶۰۷) [۵۷۳] مسلم (۶۰۷) [۵۷۴] لفظ کوثر در زبان عربی مشتمل برخیر فراوانی است مانند نوفل، جوهر؛ عرب به هر چیزی که در عدد و مقدار زیاد باشد کوثر گوید و کوثری که به پیامبر ما عطا شده رودی است در بهشت با نام کوثر و همچنین شامل نبوّت، کتاب، علم و حکمت است. [۵۷۵] اعطینا: از عطا به معنای بخشش است. بخششی که اگر از طرف خداوند باشد، طبیعتاً بخششی بیمنت است و اگر از جانب غیر خدا باشد، میتواند بیمنت و یا با منت باشد. لذا اگر این بخشش از طرف خداوند باشد، در انسان تحول مثبت ایجاد میکند و اگر دهنده غیر خدا باشد، ما هر لحظه باید منتظر تحقیر باشیم، یا منتظر باشیم که پشیمان شود و آنرا از ما باز پس گیرد. تنها دهندهای که هرچه را به ما داده از ما نمیگیرد، خداوند است. و عجیب است که کمترین تشکر را هم انسان از خداوند دارد. بیشترین شکر را در رابطه با کسانی دارد که کمترینها را میدهند و منتظر بیشترین تشکرها هستند. فعل إعطا دو مفعول میخواهد که یکی کاف است که مفعول اول است و دیگری کوثر است که مفعول دوم آن میباشد. کوثر: همچنان که در معنای نام سوره گفتیم به معنای مبالغه است و اینجا به معنی خیر فراوان است. چون چیزی را که خداوند معطی آن باشد شر نیست. چیزی را که خداوند دهندهی آن میباشد، خیر است، چه مادی و چه غیر مادی و ما نیازمند این خیرها هستیم، احساس خود کمبینی نکنیم، فکر نکنیم چیزی نداریم، خیلی چیزها را خداوند به ما داده است و البته بعضی چیزها را هم برای ما محدود کرده است و به ما نداده است. حالا خیلیها ممکن است از وضعیت اقتصادیشان راضی نباشند، میخواهند خداوند مرتب به صورت وافر بر آنها بباراند. اما اگر دنیا را با همهی امکاناتش به کسی داد، معنیاش این نیست که آن فرد نزد خداوند بسیار مکرم است و اگر دنیا را به کسی نداد و یا کم داد، معنیاش این نیست که آن فرد نزد خداوند بیارزش است. این تعبیر را خداوند در سورهی فجر به تفصیل آورده است. همهی اینها برای ابتلاء و آزمایش میباشد. نکتهی جالبی که در حدیث است و پیامبر اشاره میکند، این است که: خداوند دنیا را هم به دوستانش و هم به دشمنانش میدهد، اما دین را تنها به دوستانش میدهد. [۵۷۶] در حدیث نجاری روایت شده که پیامبر خدا فرمود: «دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِنَهَرٍ حَافَتَاهُ خِيَامُ اللُّؤْلُؤِ فَضَرَبْتُ بِيَدِى إِلَى مَا يَجْرِى فِيهِ الْمَاءُ فَإِذَا مِسْكٌ أَذْفَرُ قُلْتُ مَا هَذَا يَا جِبْرِيلُ قَالَ هَذَا الْكَوْثَرُ الَّذِى أَعْطَاكَهُ اللَّهُ». [۵۷۷] وَانحَر: از مادهی نَحر است، به معنی گلوگاه و اینجا گلوی شتر را میگویند. اگر دقت کرده باشید و یا شنیده باشید برای سر بریدن شتر، نمیتوان شتر را مانند سایر حیوانات سر برید. برای همین ابتدا شتر را نَحر میکنند، یعنی نیزههایی را به گردنش میزنند و بعد از اینکه بدنش سست شد، به زمین میافتد و سپس سرش را میبرند. به این عمل نَحر گفته میشود که به معنی قربانی نیز آمده است. [۵۷۸] آیه دلیل بر وجوب تقدیم نماز عید بر ذبح قربانی است و این نظر جمهور است و جایز است که منظور ادای نماز صبح در مزدلفه و هدی و قربانی در منی باشد. [۵۷۹] شَانِ: از مادهی شَنَئان و از فعل شَنَأ گرفته شده است، یعنی دشمن کرد. شَانئ یعنی دشمن. اینکه در رابطه با قومی بغض و کینهای در دلتان است، این باعث نشود که شما میزان و محدودهی عدالت را رعایت نکنید، دشمنیها سبب نشود که شما ظالم شوید. اَبتَر: از مادهی بَتَرَ است. یعنی مقطوع و بینتیجه، بیخیر و برکت. دمبریده و بیاصل و نسب و دنباله.