تفسیر سورهی اخلاص
با توجه به حدیث صحیح پیامبر این سوره مساوی ثلث قرآن است. دلیل آنرا باید در ضمن تفسیر آیات متوجه شویم. نام این سوره اخلاص، به معنی خالصگردانیدن تفکر و بینش از آفات مختلفی است که به آن نفوذ و سرایت کرده و آنرا بیمار ساخته است. میگویند: فلانی دیدش خوب نیست، یا اینکه دچار بدبینی شده است، به قول حافظ آیینهی دلش غماز نیست و حق را به او نشان نمیدهد، زیرا که زنگارِ گناه و معصیت روی آیینهی دل را میگیرد و در آن حالت، انسان حق را نمیبیند.
آینهات دانی چرا غماز نیست
زان که زَنگار از رُخش ممتاز نیست
اگر این زنگار گناه و معصیت از دل شسته شود، حق را بسیار خوب نشان میدهد. پس اخلاص یعنی خالصگردانیدن بینش برای اینکه درست ببینیم و به مقصد برسیم. اخلاص را به مایهای که به شیر میزنند و آن مایه شیر را به ماست تبدیل میکند، تشبیه کردهاند. هیچ شیر خامی به پنیر تبدیل نمیشود و هیچ شیر جوشانده شدهای هم بدون مایه به ماست تبدیل نمیشود. اگر شیر همان طور رها شود، میگندد و ضایع میشود و اگر جوشانده شود و مدت طولانی مصرف نشود، ضایع میشود، پس تنها راه دوام بخشیدن به شخصیت شیر این است که مایه بگیرد تا تبدیل به ماست شود. تمام اعمال مانند شیر خام است و برای اینکه باقی بماند و نگندد نیازمند اخلاص است و اخلاص همان مایهای است که به شیر میزنند تا به ماست تبدیل شود و ارزش عمل به میزان اخلاص آن است. «اَخلص نيتك يكفك القليلُ من العملِ» نیت خود را خالص کن، عمل اندکی برایت کافی است.
بیفشانقطرهیاشکیکهمنهستمخریدارش
بیاور ذرهای اخلاص، دریا کردنش با من
بنابراین، باید روی بینش کار شود تا خوب ببینیم، خوب ارزیابی کنیم و نهایتاً خوب هم قدم برداریم و به مقصد برسیم. خوب دیدن بخشی از اصلاح بینش است، بخش دیگر خوب شنیدن است. خوب شنیدن بسیار مهم است و برای تحقق آن لازم است در جاهایی که بد میگویند و بد میشنوند، حضور پیدا نکنیم. البته ممکن است این هم به گونهای محدودیت ایجاد کند، اما ارزشش را دارد. این افسار گسیختگی که امروزه عادت شده که انسان اجازه داشته باشد در هر مجلسی حضور پیدا کند، مطلوب نیست. بعضی از این مجالس را خود تشخیص میدهیم که مفید هستند یا نه؟ و بعضیها را هم باید کسی به ما گوشزد کند و یکی از رسالتهای انبیاء همین است که به ما هشدار بدهند که بعضی از کارها را نکنیم، چون انجام دادنشان برابر با از بینرفتن خودمان است. انجام بعضی از کارها به امتحان کردنش نمیارزد و انذار یعنی همین، یعنی متوجهکردن افراد به نتیجهی انجام عملی خاص. پس اخلاص یعنی خالصکردن بینشها. و اخلاص محور آیات این سوره است که ما را از غیر بستاند و به خدا متصل کند، ما را از هرچه غیر خدا است، جدا کند و به خدایی که واحد است، متصل گرداند. به قول دکتر شریعتی در مقالهای تحت عنوان یک، صفر جلویش تا بینهایت، توضیح میدهد، هرچه غیر از خدا است، صِفر است. و اگر چهار عمل اصلی را بر روی صفرها انجام دهیم، حاصل باز هم صفر است. اما هرگاه این صفرها در کنار یک قرار گرفتند، شخصیت دیگری پیدا میکنند. پس یک است که به صفر شخصیت میدهد. بهترین تعریف برای احد عبارت یکی بود، یکی نبود است که: یکی هست و هیچ نیست جز او، وحده لا اله الا هو. قصههای کودکان همه با این یکی بود، یکی نبود شروع میشوند که ما هرچه داریم از این یک است و این یک است که به ما شخصیت میدهد. لذا محور آیات سوره توضیحی است پیرامون همین مقوله که همه چیز و همه کس غیر از ذات خدا صفر است و تنها خدا یک است.