تفسیر جامع جزء سی‌ام قرآن کریم

فهرست کتاب

تفسیر سوره‌ی فیل

تفسیر سوره‌ی فیل

این سوره هم به مانند سوره‌های دیگر جزء سی‌ام محور سوره‌های مکی را دنبال می‌کند و آن، اصلاح ساختار بینشی انسان‌ها از قبیل ایمان به خداوند، روز آخرت و... نام سوره فیل است که اشاره می‌کند به محور سوره که دشمنان دین خدا از بزرگ‌ترین ابزار و وسایل برای از بین‌بردن مرکز فرمانروایی خدا بر روی زمین استفاده می‌کنند. در آن زمان بزرگ‌ترین ابزار و وسیله برای برچیدن مرکز فرمانروایی خداوند در روی زمین فیل بود. و امروز هم از بزرگ‌ترین و مؤثرترین اسباب در این راستا بهره می‌گیرند و یک لحظه از تلاش و کوشش برای کم‌رنگ کردن و کنار زدن حکومت و مرکز فرمانروایی خداوند در روی زمین از پا ننشسته و نمی‌نشینند.

پنج ‌آیۀ این سوره در بردارندۀ‌ واقعه‌ی تاریخی بسیار عظیمی است که هنگام ولادت پیامبر خدا ج روی داد که خلاصه‌ی آن رویداد چنین است: ابرهه‌الاشرم نماینده‌ی نجاشی در یمن بود، به نظرش افتاد که در صنعاء یمن خانه‌ی بزرگی (کنیسه‌ای) بسازد و عرب را در عوض رفتن برای حج بیت‌ الحرام به آنجا بکشاند و هدف وی این بود که محل تجارت و کسب را از مکه به یمن انتقال دهد. ابرهه این طرح و نقشه را بر پادشاه حبشه -نجاشی- عرضه داشت و ایشان هم با این طرح مواقفت نمود و خوشحال شد؛ هنگامی که ابرهه آن کنیسه را ساخت و نام آن‌را «قُلّس» نهاد که در تاریخ چنان خانه‌ی بزرگی ساخته نشده بود. یکی از مردم قریش به آنجا رفت و شبانه در کنیسۀ (قلس) قضای حاجت کرد و مدفوع خود را به در و دیوار آن مالید و خود فرار کرد. چون این موضوع را به ابرهه گزارش دادند. بسیار عصبانی شد و گفت: کعبه را ویران می‌کنم، لذا لشکریان بسیار با ساز و برگ و فیلان را فراهم کرد و به طرف مکه رهسپار شد. سیزده فیل به همراه داشت که به فیل بزرگ‌تر آنها (محمود) می‌گفتند: در مسیر راه به هر روستایی می‌رسیدند آن‌را قتل و غارت می‌کردند تا به نزدیک مکه رسیدند به غارت اموال پرداختند، از آن جمله شترهای عبدالمطلب جد رسول خدا را به غارت بردند. دیپلوماسی میان سپاه ابرهه و شیخ مکه عبدالمطلب جاری شد و مفاوضات و قرارداد راین جاری شد که ابرهه شتران عبدالمطلب را به‌سویش برگرداند و راه او را به‌ سوی مکه خالی کنند. مقرر شد که مردان شهر مکه را ترک کنند و با زنان و فرزندان‌شان به قلۀ کوه‌ها رهسپار شوند تا از عار و تجاوز لشکریان ابرهه در امان مانند. سپاه ابرهه به‌ سوی کعبه به حرکت افتاد و همین که به درهّ‌ی «محسر» رسیدند ناگاه گروه‌گروه پرندگانی یکی پس از دیگری که هرکدام سنگریزه‌ای -به اندازه‌ی یک نخود یا عدس- به منقار گرفته و بر سر و گردن آنان می‌کوبیدند ظاهر شدند. و هر سنگریزه‌ای که به آنان برخورد می‌کرد بلافاصله آن عضو ذوب و گوشتش می‌افتاد، لشکریان پا به فرار نهادند و ابرهه هم که گوشت از بدنش می‌بارید پا به‌ فرار نهاد و در راه نابود شد، این پیروزی و فتح و ظفری بود برای ساکنان حرمش که از آن تاریخ تاکنون عرب و بلکه تمام جهان نسبت به کعبه و حرم و ساکنان آنجا احترام خاصی قایل بوده و تا ابد قایل‌اند. در اینجا خداوند متعال پیامبرش را مورد خطاب قرار می‌دهد و ایشان را متذّکر می‌نماید به اینکه با فعل جباری و قهاری خود، جباران تاریخ -آن سپاه ابرهه- را هلاک و نابود ساخت با آن نیرو شوکت و قدرت، چه رسد به این قوم ضعیف قریش، مانند عاص‌ بن ‌وائل، عمرو‌ بن ‌هشام، ولید‌ و عقبه و ... که نسبت به سپاه ابرهه بسیار ناچیزند، خداوند متعال پیامبرش را تسلیت می‌دهد که صبر کند و در مقابل این طاغوتیان عصر خود هم و غمّی نداشته باشد که اجل نابودی آنان هم فرا خواهد رسید و این سوره بخاطر وعظ و اعتبار است.