شگفتی های اندیشه اقبال لاهوری

فهرست کتاب

دومین مدرسه اقبال

دومین مدرسه اقبال

اگر اقبال  / به این دانش و اندوخته خود اکتفا می‌کرد، امروز موضوع سخن بنده نبود. ادب و تاریخ اسلامی، اشعار او را تا این حد نمی‌پسندید، و او را به استادی فن قبول نداشت، زیرا برای رسیدن به این مقام تنها تحصیلات عالی و تألیفات متعدد کافی نیست، بلکه در کنار آن شرایط بسیار سخت و دقیقی لازم است. اگر اقبال  / به فارغ‌التحصیلی در این مدارس اکتفا می‌کرد، یک استاد بزرگ فلسفه یا علم اقتصاد یا ادبیات یا تاریخ بود یا اینکه یک نویسنده چیره دست، سخنور ماهر ادیب و شاعر نامی، وکیل برجسته، قاضی محکمه و وزیر و رهبر کشوری بود و بیش از این نبود. حقا اگر چنین بود، تاریخ نام او را از یاد می‌برد آنگونه که هزاران دانشمند، ادیب و شاعر و مؤلف و قاضی و وزیر را به باد فراموشی سپرده است، همانا آنچه نام اقبال  / را ماندگار ساخته، همین دانشگاه دوم است که او از آنجا فارغ التحصیل شد.

آری این دانشگاه کجاست، مؤسس آن کیست؟ برنامه درسی آن چیست؟ اساتید آن چه کسانی هستند و شرایط ثبت نام آن چگونه است؟ بدون شک دانشگاهی نمونه و اساتیدی برجسته هستند که اینگونه افراد شایسته‌ای تربیت می‌کنند به گمانم اگر شما این دانشگاه را می‌دانستید، به سوی آن می‌شتافتید و ثبت نام می‌کردید.

دانشجویان این دانشگاه، هرگز مردود نمی‌شوند، فارغ التحصیل آن هرگز بی‌کار نمی‌ماند، جالب‌تر اینکه همه فارغ التحصیلان آن امام فن، مجتهد، مبتکر، مصلح، مجدد هستند، نویسندگان و پژوهشگران معاصر، از علوم و فنون آن‌ها خوشه چینی می‌کنند، شرح در یک گفته آن‌ها می‌نویسند و از یک کتاب آن‌ها کتاب‌ها نوشته می‌شود.

آری در این دانشگاه، فن تاریخ تدریس نمی‌شود بلکه خود تاریخ می‌سازد، در این دانشگاه افکار و نظریات تشریح نمی‌شود بلکه وضع می‌شود، آثار دیگران را انتخاب نمی‌کند بلکه خود آثار به جای می‌گذارد، همانا این دانشگاه در هر مکان و زمان یافته می‌شود و قدیمی‌ترین دانشگاه در روی زمین است.

بیش از این شما را منتظر نمی‌گذارم، این یک دانشگاه درونی است که همواره با تولد انسان به دنیا می‌آید و هر کجا با او همراه است. همانا این دانشگاه قلب و وجدان بیدار آدمی است، دانشگاهی که زیر نظر تربیت الهی قرار دارد و مرکز نیروهای روحانی است.

اقبال  / همانند بسیاری از نابغه‌ها از این دانشگاه فارغ التحصیل شد، او در خلال اشعارش بارها، از این دانشگاه سخن گفته و تمام شایستگی‌های خود را مدیون همین دانشگاه درونی می‌داند. او تصریح نموده است که اگر تربیت این دانشگاه نبود استعدادهای نهفته و رسالتش آشکار نمی‌گردید، اینک می‌پردازیم به ذکر عواملی که در نبوغ شخصیت اقبال  / دخیل بودند.