مسلمان، مظهر اخلاق خدایی
به نظر اقبال /، مرد مسلمان دارای اخلاق و صفات متفاوتی است، که سایه و مظهر صفات و اخلاق خدایی هستند، مثلا در سعه صدر و گذشت متصف به صفت خدایی «غفار» میباشد، و در خشم، به خاطر دین و قیام علیه باطل، به صفت خدایی «قهار» متصف است، در پاکی و پاکدامنی و پاک طینتی، مظهر صفت «قدوس» است، در درشتی و سختگیری به هنگام جنگ مظهر صفت «جبار» است، مسلمان تا زمانی که حامل این صفات متنوع نباشد، نمونه کامل و تصویر راستین برای اسلام قرار نمیگیرد هرگاه همه این صفات را در خود جمع داشت، آیت و نشانی از آیات خدا و معجزهای از معجزات رسول ج قرار میگیرد، شاعر میگوید، مومن، معیار شناخت خوب و زشت و ترازوی عدل است. به وسیله او خشنودی و نارضایتی خدا را میتوان دریافت، اراده خدا، در عزم او متجلی است، مومن، قرآن ناطق و دین سیار است، مراحل زندگی او تکراری و ظاهرا با هم یکسان و مشابه هستند مانند تکرار طبیعت و تکرار شب و روز، اما هر بار معنی و پیام تازهای را همراه دارد، همانگونه که آیه ﴿فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ١٣﴾ [الرحمن: ١٣]. در سوره رحمان تکرار میشود. شاعر راست میگوید، مرد مومن در هر عصر دانش و راهنمائیهای خود را برای مردم به ارمغان میآورد و با نور خود تاریکیها را روشن میسازد، و شیوه عملش یکسان است. همواره رسالت انبیاء را تکرار میکند و برای هر نسل به توحید خدا دعوت میکند و میگوید: ای مردم تنها خدا را پرستش کنید که خدایی جز او نیست (یا قوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره) مومن مانند سپیده دم هم جدید است هم قدیم، او قدیم است اما به وسیله او جهان تجدید میشود و جسمها، عقلها و قلوب بیدار میگردند، جدید هم هست به این معنا که نشاط و قوای او تجدید میشود، او مبتکر، بلندپرواز و بلند همت است، او مانند قطرههای باران است که هر قطره غیر از دیگری است اما همه بارانند و در آبیاری زمین شریک هستند، همین است معنی گفته پیامبر ج که میفرماید: «امت من مانند باران است که دانسته نمیشود آغاز آن (باران) بهتر است یا آخرش» «مَثَلُ أُمَّتِي مَثَلُ المَطَرِ لَا يُدْرَى أَوَّلُهُ خَيْرٌ أَمْ آخِرُهُ»[٣٦].
[٣٦]- سنن ترمذی(٢٨٦٩)، تصحیح البانی و مسند احمد (١٢٣٢٧). (مصحح)