ازدواج موقت از دیدگاه روایت

فهرست کتاب

احکام زن صیغه‌ای طبق دستورات عالمان شیعه

احکام زن صیغه‌ای طبق دستورات عالمان شیعه

۱- زن صیغه‌ای داخل هیچ ‌یک از زوجه، حره، و کنیزک (امه) نیست بلکه زن کرایه‌ای است.

۱- از زراره و او از ابوعبدالله روایت کرده که گفته است: آیا در نکاح متعه انسان می‌تواند بیش از چهار زن داشته باشد. در جواب می‌گوید: اگر می‌خواهی با هزار زن بصورت موقت ازدواج کن چون این‌ها اجاره‌ای هستند.

۲- از محمد بن مسلم و او از ابوجعفر روایت نموده که می‌گوید: انحصار ازدواج تا چهار زن در نکاح متعه موجود نیست چون زن در متعه اجاره ‌ای است.

۲- زن در نکاح متعه ارّث نمی‌برد. عالمان شیعه برای اثبات این امر به روایات زیر استدلال کرده‌اند.

۱- از احمدبن محمدبن ابونصر و او از ابوالحسن رضا روایت کرده است و می‌گوید: در متعه اگر زن و مرد ارث را شرط قرار دهند ارث ثابت می‌شود ولی اگر آن را بعنوان شرط ذکر نکنند ارثی در متعه وجود ندارد.

۲- از محمد بن مسلم روایت است که گفته است: از ابوجعفر شنیده‌ام که می‌گفت: مردی که با زن صیغه‌ای ازدواج می‌کند اگر عدم وجود ارث شرط قرار نداده باشند از همدیگر ارث می‌برند و زمان اشتراط بعد از نکاح است.

۳- از ابن ‌ابی‌عمیر و او از بعضی از یارانش و آنان از ابوعبدالله در مورد متعه روایت کرده‌اند که گفته است: اگر در مدت معین مرد فوت کرد برای زن صیغه‌ای ارثی منظور نمی‌گردد.

۴- از محمد بن مسلم روایت است که می‌گوید: از ابوعبدالله سؤال کردم: مهریه زن صیغه‌ای در متعه چقدر است؟ در جواب گفت:

هر اندازه‌ای که طرفین بر آن توافق کنند تا اینکه گفت: اگر میراث را شرط قرار دهند این شرط باید تنفیذ گردد.

۵- از عمربن حنظله و او از ابوعبدالله در حدیث متعه روایت کرده است که گفته است: بین زن و مرد در متعه ارثی وجود ندارد.

۶- از سعید بن یسار و او از ابوعبدالله نقل کرده که گفته است: از ابوعبدالله در مورد مردی که بصورت موقت با زنی ازدواج می‌کند و ارث را شرط نکرده‌ اند سؤال کردم: وی در جواب گفت: آن را شرط قرار دهند یا نه در متعه ارث وجود ندارد.

٧- از ابوعبدالله بن عمر نقل کرده‌اند که گفته است: از ابوعبدالله در مورد متعه سؤال کردم: در پاسخ گفت: این ازدواج از طرف خدا و رسولش برای شما حلال گردیده سپس به‌ او گفتم: حد بین زن و مرد چیست؟ گفت: این است بین زن و مرد در متعه ارث نیست.

۸- از زراره ‌بن جعفر در حدیثی روایت است که گفته: اگر یکی از زن و مرد در وقت تعیین شده فوت کنند دیگری ارث نمی‌برد.

٩- از أبان‌ بن تغلب روایت است که می‌گوید: به ابوعبدالله گفتم: زمانی که با این زن خلوت کردم چه چیزی به ‌او بگویم؟ گفت بگو: طبق کتاب خدا و سنت پیغمبر جبا تو موقت ازدواج می‌کنم بشرطی که بین ما ارث وجود نداشته باشد.

۱۰- از ابونصر و او از ثعلبه روایت کرده است که گفته است: در حین عقد متعه مرد باید بگوید: من با تو طبق قرآن و حدیث نبی جموقتاً ازدواج می‌کنم ازدواجی که زنا نیست و بین ما ارث وجود ندارد و حق ‌التمتع شما تا این مدت این مقدار پول می‌باشد.

۱۱- از سماعه و او از ابو بصیر نقل نموده که گفته است: در نکاح متعه وجوباً با این شروط باید ذکر گردد. بصورت موقت با تو ازدواج می‌کنم به ‌مدت چند روزی که حق ‌التمتع شما این مقدار باشد ازدواجی که زنا نیست بلکه طبق کتاب خدا و سنت پیامبر جو بشرط اینکه ارث بین ما وجود نداشته باشد و عده تو بعد از وفات من چهل و پنج روز باشد.

۳- جدائی بین زن و مرد در نکاح متعه به تمام شدن وقت تعیین شده بین طرفین و یا به اعطاء نمودن کلیه حق‌التمتع. در نکاح متعه طلاق وجود ندارد. مرد می‌تواند زن صیغه‌ای را بعد از ده‌ها بار جدایی از آن استمتاع جوید.

۱- از زراره و او از ابوجعفر در حدیثی روایت نموده که گفته است: زمانی که وقت تعیین شده در متعه تمام شد زن بدون طلاق از مرد جدا می‌شود.

۲- از محمد بن مسلم و او از ابوجعفر در مورد متعه روایت کرده و گفته است: انحصار چهار زن، طلاق و ارث در متعه وجود ندارند چون زن در متعه کرایه‌ای است و به ‌زن صیغه‌ای هیچ ‌یک از شرایط مذکور تعلق نمی‌گیرد.

۳- از زراره و او از ابوجعفر روایت کرده که می‌گوید: به ابوجعفر گفتم: اگر مردی با زنی موقتاً ازدواج کند و بعد از انقضاء مدت زن مذکور با مرد دیگری ازدواج کند و پس از مدتی از او هم جدا شوند و سپس پیش مرد اولی برگشت و برای بار سوم از وی جدا شد و دوباره با مرد دیگری ازدواج کند. آیا برای مرد اول حلال است که با این زن موقتاً ازدواج کند؟ ابوجعفر گفت: صحیح است چون این زن مثل (حره) زن آزاد نیست بلکه این زن مستأجره است و به منزله کنیزک می‌باشد.

۴- از أبان و او از بعضی از یارانش و آنان از ابوعبدالله روایت کرده‌اند که به ابوعبدالله گفتند: آیا مرد می‌تواند در نکاح موقت چندین بار با زنی ازدواج کند؟ گفت: هیچ اشکالی ندارد هرچند بار که بخواهد می‌تواند با او ازدواج موقت کند.

۵- از علی ‌بن‌جعفر و او از موسی بن جعفر نقل کرده که گفته: در مورد مردی که با زنی متعه‌ای ازدواج می‌کند می‌تواند چند بار با او ازدواج کند. گفت: هر چند بار که دلت می‌خواهد.

۴- مردی اگر به ‌زن صیغه‌ای که با او ازدواج موقت نموده تمام ‌وقت تعیین شده را قبل از آمیزش یا بعد از آمیزش به او بخشید برای مرد پشیمانی درست نیست اما تمام شدن وقت عده و یا بخشیدن وقت به ‌زن بعنوان بائن محسوب نمی‌گردد چون این کرایه‌ای است. ولی مرد می‌تواند آن ‌مقدار از پولی که به او قول داده به ‌اندازه تخلف زن از وعده‌ها بجز ایام حیض به زن پرداخت نکند.

۱- از علی‌ بن رئاب روایت است که گفته است: نامه‌ای به ابوعبدالله فرستادم که سؤال کرده‌ بودم: آیا اگر مردی با زنی ازدواج موقت کند سپس مدت معین را بعد از وطی یا قبل از وطی به زن ببخشد آیا می‌تواند از این حکم خود نادم شود؟ در جواب گفتند: خیر.

۲- از زراره و او از جعفر روایت نموده است که گفته: به ابوجعفر گفتم: اگر مردی با زنی بصورت موقت ازدواج کند و بعد از انقضاء مدت زن مذکور با مردی دیگری ازدواج موقت کند و سپس از انقضاء وقت از او هم جدا شود و پیش مرد اولی برگردد و برای بار سوم از مرد اولی جدا شود و سپس با مرد دیگری ازدواج موقت کند آیا برای مرد اول حلال است که با آن زن ازدواج موقت کند؟ ابوجعفر گفت: صحیح است چون این زن (حره) زن آزاد نیست بلکه این زن کرایه‌ای و مستأجره و به منزله کنیزک می‌باشد.

۳- از عمر بن حنظله روایت است که گفته است: به ابوعبدالله گفتم: تقریباً یک ماه است که با زنی بصورت موقت ازدواج نموده‌ ام. هنوز وقت تمام نشده است که زن متمتع تمام حقوقش را می‌خواهد. من می‌‌ترسم اگر همه را پرداخت کنم تخلف کند. ابوعبدالله گفتند: شما می‌توانید کمی از حقوقش را تأخیر کنید تا اگر تخلف کرد به مقدار تخلفش حقوقش را کسر کنید.

۴- ازدواج موقت نمی‌تواند سبب تحلیل زن مطلقه بصورت سه طلاقه برای همسر قبلیش شود.

۱- از محمد بن مسلم و او از دیگری روایت نموده است که می‌گوید: از ابوعبدالله در مورد مردی که زنش را سه بار طلاق داده سپس اگر زنش بصورت موقت ازدواج کند می‌تواند پیش همسر قبلیش برگردد در جواب گفتند: خیر

۲- از حسن صیقل روایت است که گفته است: از ابوعبدالله سؤال کردم: اگر مردی زنش را سه‌ بار طلاق داده باشد نمی‌‌تواند با وی ازدواج کند تا وقتی که این زن با مرد دیگری بصورت دائم ازدواج کند ولی اگر بصورت موقت ازدواج کند آیا برای همسر قبلیش حلال است تا با وی ازدواج کند؟ در جواب گفت: صحیح نیست مگر اینکه ازدواج دومیش دائم باشد.

۳- از اسحاق ‌بن عمار نقل شده که می‌گوید: از ابوعبدالله در مورد مردی که زنش را طوری طلاق داده تا با مرد دیگری بصورت دائم ازدواج نکند نمی‌تواند بعد از طلاق ازدواج دومی پیش همسر اولیش برگردد. آیا اگر این زن با عبد و بنده‌ای هم ازدواج کند بعد از طلاق می‌تواند پیش همسر قبلیش برگردد؟ در جواب گفتند: بله چون عبد هم بعنوان زوج مقبول است چون خداوند فرموده‌‌اند:

﴿حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَيۡرَهُۥ[البقرة: ۲۳۰].

۴- از عمار ساباطی روایت شده که می‌گوید: از ابوعبدالله سؤال نمودم: اگر مردی زنش را دو بار طلاق داده باشد سپس زن بصورت موقت ازدواج کند آیا برای همسر اولیش حلال است که با او ازدواج کند در جواب گفتند: خیر مگر ازدواج دومش دائمی باشد.

۵- از حسن صیقل و او از ابوعبدالله نقل کرده که گفته است: به ابوعبدالله گفتم: اگر مردی زنش را بصورتی طلاق دهد تا برای بار دوم ازدواج نکند نتواند با وی ازدواج کند آیا اگر این زن موقتاً ازدواج کرد برای مرد اول حلال است که با او ازدواج کند؟ در پاسخ گفت: درست نیست چون خداوند در قرآن فرموده است:

﴿فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَيۡرَهُ[البقرة: ۲۳۰].

«پس اگر [شوهر] او را [براى سومین بار] طلاق داد، پس از آن براى او (شوهر) حلال نمى‏شود، تا آنکه با همسرى جز او ازدواج کند».

در حالی که در متعه طلاق وجود ندارد.

۶- در نکاح متعه خبری از محبت و مهربانی نیست.

۱- از قاسم و او از مردی روایت می‌کند که می‌گوید: از ابوعبدالله در مورد مردی که با زنی به شرط یک دفعه استمتاع کردن ازدواج کند پرسیدم: گفت: اشکالی ندارد، اما زمانی که تمام شد به او نگاه نکند و روی خود را به طرف دیگر بچرخاند.

۲- از خلف‌ بن عماد نقل کرده‌اند که گفته است: برای ابوالحسن نامه‌ای فرستادم سؤال کردم: که حد اقل مدت نکاح متعه چند روز است؟ آیا جائز است بشرط یک بار آمیزش با وی ازدواج کرد؟ در جواب گفت: بله جائز است.

۳- از ابوبصیر روایت است که گفته: در نکاح متعه ذکر این کلمات ضروری است که عبارتند از این ‌که مرد به زن بگوید: من با تو موقتاً ازدواج می‌کنم برای این مدت معین در مقابل این کرایه مشخص.

٧- اسکان زن در متعه بر مرد واجب نیست.

۱- از اسحاق‌ بن عمار نقل کرده‌اند که گفته است: به ابوالحسن گفتم: زنی که بصورت موقت ازدواج می‌کند لازمه اوست که در تمام روزهای تعیین شده حاضر شود تا حق ‌التمتع بگیرد و اگر حاضر نشد و تخلف نمود می‌توان از حق تعیین شده کاست.

ابوالحسن در جواب گفتند: بجز روزهایی که در مدت معین در حالت حیض قرار دارد والا در ازای هر روز تخلف می‌‌توان از حق ‌التمتع او کم کرد.

۸- در متعه جمع بین بیشتر از چهار زن در حالی که چهار زن هم بصورت دائم داشته باشد جائز است.

۱- از بکر بن محمد روایت است که گفته: در مورد اینکه آیا در نکاح متعه جمع بین بیشتر از چهار زن جائز است یا نه؟ از ابو الحسن سؤال نمودم: ایشان در جواب گفتند: بله.

۲- از زراره و او از ابوعبدالله نقل کرده که می‌گوید: پیش ابوعبدالله گفتم: آیا انحصار و جمع بین چهار زن در نکاح متعه شرط است؟ در جواب گفتند: می‌توانی همزمان با هزار زن صیغه‌ای استمتاع کنی چون آنان مثل زنان مستأجره هستند.

۳- از زراره روایت است که گفته: سؤال کردم: در نکاح متعه ازدواج با چند زن همزمان حلال است؟ در جواب گفتند: به هر تعدادی که خود می‌خواهی.

۴- از عمر بن اذینه و او از ابوعبدالله روایت می‌کند که به ابوعبدالله گفتم: آیا در نکاح متعه تعداد مشخصی وجود دارد؟ در جواب گفتند: خیر چون زنان صیغه‌ای بمنزله کنیزان می‌‌باشند.

۵- از ابوبصیر روایت است که گفته است: در مورد انحصار ازدواج موقت در جمع بین چهار زن از ابوعبدالله سؤال شد. ایشان در پاسخ گفتند: هیچ ممانعتی ندارد حتی اگر جمع بین هفتاد زن باشد.

٩- در نکاح متعه عده‌ای بر زن واجب نیست.

اما زن صیغه‌ای اگر با مرد مقاربت نداشته باشد مثل نکاح دائم عده‌ای وجود ندارد. ولی اگر مقاربت داشته باشند عده زن در نکاح موقت طبق روایات زیر است:

۱- از یونس‌ بن عبدالرحمان و او از رضا حدیثی روایت کرده که گفته است: به رضا گفتم: آیا اگر زنی با مردی ازدواج موقت کرده باشد و بعد از تمام شدن وقتش بدون عده با مرد دیگری ازدواج (موقت) می‌کند آیا هیچ گناهی متوجه مرد می‌شود؟ در پاسخ گفتند: خیر، بلکه گناهش فقط متوجه زن است.

۲- از زراره و او از ابوعبدالله روایت کرده که گفته: زن اگر دارای حیض باشد عده‌اش فقط یک حیض است ولی اگر دارای حیض نباشد عده‌اش یک ‌ماه و نیم است.

۳- از احمد بن محمد بن ابونصر و او از ابوالحسن رضا روایت نموده که گفته است: ابوجعفر می‌گوید: عده زن در نکاح متعه چهل‌و پنج روز است ولی برای احتیاط آن را چهل و پنج شب قرار می‌دهیم. در حدیثی دیگر از ابوجعفرروایت می‌کند که گفته است: عده زن متمتع اگر دارای حیض باشد یک حیض است و روایت قبلی فتوای یاران وی می‌باشد.

۴- از ابوبصیر و او از ابوجعفر در بحث متعه روایت کرده است که می‌گوید: در صورت توافق بین زن و مرد هریک از آنان بعد از تمام شدن وقت تعیین شده می‌توانند وقت دیگری را برای استمتاع تعیین کنند و مرد به زن بگوید: از شما حلالیت می‌طلبم تا دوباره با هم همبستر (در نکاح متعه) شویم اما این امر فقط برای مرد اولی جائز است چون برای مرد دیگر باید عده‌اش را که شامل دو دوره حیض است به اتمام برساند.

۵- از علی ‌بن یقطین و او از ابوالحسن روایت کرده است که می‌گوید: عده زنی که همسرش متوفی گردیده در نکاح موقت چهل و پنج روز است.

۶- از عبدالرحمن ‌بن حجاج نقل کرده‌اند که گفته است: از ابوعبدالله در مورد زنی که با مردی ازدواج (موقت) می‌کند سؤال کردم: آیا بعد از فوت مرد متمتع بر زن عده واجب است؟ ابوعبدالله در جواب گفت: عده‌اش بعد از فوت مرد چهار ماه و ده روز است ولی اگر مرد متمتع زنده باشد بعد از انقضاء وقت عده‌اش یک دوره حیض یک ماه و نیم است.

٧- از علی ‌بن عبدالله و او از پدرش و او از مرد که او هم از ابوعبدالله روایت کرده‌اند که ابوعبدالله گفته است: از ابوعبدالله سؤال کردم: آیا زنی که بصورت موقت ازدواج می‌کند و بعد از مدتی مرد متمتع فوت می‌کند آیا عده‌ای دارد؟ در جواب گفتند: عده‌اش شصت و پنج روز است.

۱۰- در نکاح متعه زن در مورد نفی همسر و عده تصدیق می‌شود و تفتیش و سؤال در مورد همسر و عده واجب نیست.

۱- از میسر روایت است که گفته: به ابوعبدالله گفتم: اگر در بیابانی متوجه زنی شدم که غیر از او کسی نبود به او بگویم آیا همسر داری؟ و وی جواب بگوید خیر. آیا می‌‌توان با او ازدواج (موقت) کرد؟ در جوابش گفت: بله می‌توانی چون زن در مورد خویش تصدیق می‌شود.

۲- از رضا در حدیثی روایت کرده‌اند که گفته: به ‌او گفتم آیا صحیح است زنی بعد از تمام شدن وقت متعه و قبل از اتمام عده با مرد دیگری ازدواج موقت کند؟ در جواب گفتند: بله هیچ اشکالی ندارد بلکه گناه این بر ذمه زن است.

۳- از فضل مولای محمد بن راشد و او از ابوعبدالله روایت می‌کند که می‌گوید: یکی به ابوعبدالله گفت: من با زنی بصورت موقت ازدواج کردم ولی بعد از مدتی تصور می‌کردم که این زن همسر دارد ابوعبدالله گفت: چرا تحقیق کرده‌ای.

۴- از مهران ‌بن محمد و او از بعضی از یاران خویش و آنان از ابوعبدالله روایت کردند که به ابوعبدالله گفتند: مردی با زنی موقتاً ازدواج کرده پس از مدتی به مرد خبر دادند که این زن همسر دیگری دارد مرد از زن پرسید آیا همسر دیگری داری؟ سپس ابوعبدالله گفت: چرا این سؤال را از زنت پرسیده‌ای؟

۵- از محمد بن ابوعبدالله اشعری نقل کرده‌اند که می‌گوید: به رضا گفتم: مردی با زنی ازدواج موقت کرده اگر مرد متوجه شود که این زن همسر دیگری دارد مقصر است؟ در جواب گفت: آیا نمی‌دانی اگر زن بخواهد می‌تواند شاهد آماده کند که همسر دیگری ندارد.

۱۱- در نکاح متعه لعان موجود نیست.

۱- از ابن ‌سنان و او از ابوعبدالله روایت می‌کند که گفته است: مرد (حر) آزاد در مقابل کنیزک و ذمی و زن صیغه‌ای ملاعنه نمی‌شود.

۲- از ابن‌ ابی یغفور و او از ابوعبدالله نقل کرده است که می‌گوید: مرد در مقابل زن متمتع ملاعنه نمی‌شود.

۱۲- نبود ظهار در نکاح متعه.

۱- از محمد بن علی ‌بن حسین روایت است که می‌گوید: امام صادق گفته است: کسی که طلاق خورده ظهار او واقع نمی‌شود و کسی که دچار ظهار شده است طلاق او واقع نمی‌شود.

۲- از فضال و او از شخص دیگری و آن از ابوعبدالله روایت می‌کند که گفته است: ظهار در جائی صحیح است که طلاق وجود داشته باشد.

۱۳- در نکاح متعه هیچ یک از بندها که عبارتند از نفقه، تقسیم اوقات بین زنان و عده وجود ندارد.

۱- از هشام بن ‌سالم و او از ابوعبدالله در حدیثی در مورد متعه روایت می‌کند که گفته است: بر مرد در نکاح متعه نفقه در حال ازدواج.و بعد از جدائی وجود ندارد.

۱۴- در نکاح متعه خلع موجود نیست.

۱- از محمدبن مسلم و او از ابوعبدالله روایت کرده است که گفته خلع طلاق بائنه محسوب می‌گردد در حالی که مرد در نکاح متعه تقاضاکننده‌ای از تقاضاکنندگان است.

۱۵- در نکاح متعه جائز است زن استمتاع و استلذاذ را بغیر از فرج شرط قرار دهد.

مردی با زنی ملاقات کرده و از وی خواستگاری می‌کند. در جواب زن می‌گوید با تو ازدواج می‌کنم و تو حق داری هر طوری که بخواهی از اندام من استفاده بکنی همان‌طوری که مرد با زن دائمی خویش معاشقه می‌کند به‌شرط اینکه ازاله بکارت نکنی چون این کار برایم ننگ است. ابوعبدالله در جواب گفت: برای مرد درست نیست مگر اموری که زن برای وی شرط نهاده است.

جایز بودن شرط کردن استمتاع به غیر از فرج (به غیر از همبسترى) در ازدواج موقت که این شرط لازم الإجراء و جایز است!

عمار بن مروان از ابو عبدالله روایت کرده اند که گفت: به ابوعبدالله گفتم: اگر مردی نزد زنی برود و به ایشان بگوید که می‌خواهم با شما ازدواج موقت کنم. پس آن زن شرط کند و بگوید: که هر کاری که دوست دارید با من انجام بدهید اشکالی ندارد از جمله نگاه و لمس کردن و هر کاری که زن و شوهر می‌کنند با من بکنی مگر آن که با من همبستری نکنی و هر لذتی هم بخواهی از من بگیری اشکالی ندارد زیرا من از بی‌آبروی و رسوایی می‌ترسم!، ابوعبدالله گفتند: همانگونه که شرط کرده‌اند باید عمل کند.

۱۶- نبودن ایلاء در نکاح متعه.

۱- از عبدالله‌ بن سنان و او از ابوعبدالله روایت می‌کند که گفته است: از ابوعبدالله در مورد ایلاء سؤال کردم: در جواب گفتند: زمانی که چهار ماه گذشت مرد هنوز اقدام نکرده بود یا زن را طلاق می‌دهد و یا کفاره می‌دهد. عبدالله ‌بن سنان می‌گوید: به ابوعبدالله گفتم: اگر زن طلاق داده شود به او عده مطلقه لازم است؟ گفت: آری.

۱۸- در نکاح موقت پاکدامنی (احصان) که مخدوش کردن آن منجر به زنا می‌شود لازم نیست. ولی در نکاح دائم به صورت‌های زیر، زوجه حره یا امه و یا ملک یمین به ‌محض تعرض به ناموس آن یعنی انجام دادن عمل قبیح زنا منجر به رجم هریک از زن و مرد می‌شود.

۱- از هشام و حفص بختری و او از شخص دیگری و او از ابوعبدالله در مورد مردی که بصورت موقت ازدواج می‌کند سؤال می‌کند: آیا (احصان) پاکدامنی در نکاح متعه واجب است؟ ابوعبدالله در جواب می‌گوید: خیر بلکه احصان در نکاح دائم واجب است.

۲- از اسحاق ‌بن عمار نقل کرده‌اند که گفته است: به ابو ابراهیم گفتم: اگر مردی جاریه‌ای داشته باشد آیا جاریه مرد را محصن می‌کند؟ در جواب گفت: بله. و دوباره سؤال کرد آیا زن صیغه‌ای مرد را محصن می‌کند؟ در جواب گفت: خیر. چون احصان در نکاح دائم واجب است مجدداً سؤال نمود و گفت: اگر مردی در نکاح موقت به ظن خویش حکم کرد که وطی در کار نبوده آیا قابل تصدیق است؟ در جواب گفت: مرد در این مورد قابل تصدیق نیست.

۱۸- در نکاح متعه ازدواج با مجوس جائز است.

۱- از ابن ‌سنان و او از رضا روایت کرده که گفته است: از رضا سؤال کردم: آیا ازدواج موقت با زنان یهودی و مسیحی جائز است؟ در جواب گفت: اشکالی ندارد. پس گفته: اگر مجوسی باشد؟ در جواب گفت: در نکاح متعه اشکالی ندارد.

۲- از منصور صیقل و او از ابوعبدالله روایت کرده است: در نکاح موقت جائز است که مرد با زن مجوسی ازدواج کند.

۱٩- در نکاح متعه ازدواج با زن زانیه هرچند اصرار بر زنا داشته باشد جائز است.

۱- از زراره روایت است که گفته: پیش عمار بودم که در مورد مردی که با زنی زناکار ازدواج موقت می‌کند سؤال کردند: وی در جواب گفت: در نکاح متعه اشکالی ندارد ولی اگر نکاح دائم باشد باید شرط احصان را مراعات کند.

۲- از اسحاق روایت کرده‌اند که گفته: به ابوعبدالله گفتم: در کوچه زنی است که به فاجره مشهور است. آیا برایم حلال است که با وی ازدواج موقت کنم؟ ابوعبدالله می‌گوید: آیا این زن برای این‌کار هیچ نشانه‌ای بر درخانه‌اش نصب کرده است؟ اسحاق می‌گوید: در جواب گفتم: خیر چون اگر این کار را می‌کرد فرماندار شهر او را حبس می‌کرد سپس ابوعبدالله می‌گوید: می‌توانی بصورت موقت با وی ازدواج کنی؟ اسحاق می‌گوید: بعد از این امر متوجه شدم که بعضی از خادمان ابوعبدالله با وی زمزمه می‌کنند و چیزی را از من پنهان می‌نمودند ولی بعداً که با یکی از خدمه‌ها ملاقات کردم از او پرسیدم شما چه چیزی را بین خود مطرح می‌کردید؟ در جواب گفت: ابوعبدالله گفت: اگر این زن آشکارا زن زانیه باشد، برای این مرد هیچ ممانعتی وجود ندارد که با وی بصورت موقت ازدواج کند بلکه آن را از حرام به حلال تشویق کرده است.

۳- از حسن ‌بن ظریف روایت است که می‌گوید: برای ابومحمد نوشتم که مدت سی‌سال است متعه را ترک کرده‌ام ولی مدتی است که مجدداً به آن علاقه ‌مند شده‌ام در حالی که در کوی ما زن خیلی زیبایی سکونت دارد و بنده عاشقش شده‌ام ولی وقتی متوجه شدم زناکار است از وی بدم می‌آمد تا بعد از مدتی متوجه شدم که امامان ما (شیعه) فرموده‌اند که نکاح متعه با زنان فاجره جایز است چون سبب می‌‌شوی تا آنان را از حرام به حلال تشویق کنی و نوشتم: ای ابومحمد! آیا بعد از این وقت مدید می‌توانم بصورت موقت ازدواج کنم؟ ابومحمد در جوابم نوشت اگر می‌خواهی این کار را انجام‌ دهی سنتی را احیا و بدعتی را نابود کرده‌ای. اشکالی ندارد ولی از این زن همسایه مشهور به زنا دوری کن هر چند که خود متذکر شدی که گفته‌اند: جایز است که با زنان زناکار موقتاً ازدواج کرد تا آنان را از حرام نجات داد ولی می‌ترسم که با ازدواج با این زن بدنام شوی، حسن ‌بن ظریف می‌گوید: بنده با توجه به توصیه ابومحمد از ازدواج با این زن خودداری کردم بعد از من مردی بنام شاذان ‌بن سعد که یکی از یاران و همسایگان ما بود با وی موقتاً ازدواج کرد و با این ازدواج رسوا شد تا جائی‌که خبرش به گوش حاکم رسید و حاکم وی را جریمه‌ای هنگفت کرد در نتیجه خداوند بوسیله پند این بزرگوار بنده را از این گزند مصون داشت.

۴- از حسن ‌بن حریز روایت است که می‌گوید: از ابوعبدالله در مورد زنی که زناکار است سؤال کردم: آیا جایز است که موقتاً با وی ازدواج کرد؟ ابوعبدالله گفت: شما این زن را در حال زنا دیده‌ای؟ حسن گفت: خیر اما مردم این‌چنین می‌گویند. ابوالحسن در جواب می‌گوید: بلی متعه با این زن جایز است تا بوسیله ازدواج آن را از حرام دور کنی.

۵- از فضل مولای محمد بن راشد و او از ابوعبدالله روایت کرده است که گفت: به ابوعبدالله گفتم: با زنی بصورت موقت ازدواج کرده‌ام بعد از مدتی تصور کردم که این همسر دیگری دارد پس تحقیق کردم متوجه شدم که همسر دارد ابوعبدالله گفت: چرا تحقیق کرده‌ای؟

۶- از مهران ‌بن محمد و او از بعضی از یارانش از ابوعبدالله روایت می‌کند که گفته: به ابوعبدالله گفتم: مردی موقتاً با زنی ازدواج کرده پس از مدتی به این مرد خبر دادند که این زن همسر دیگری دارد. مرد از زن پرسید آیا همسر دیگری داری سپس ابوعبدالله گفت: چرا این سؤال را از زنت پرسیده‌ای؟

٧- از احمد بن محمد بن عیسی و او از ابوعبدالله روایت کرده‌اند که احمد بن محمد گفته: از ابوعبدالله در مورد مردی که بصورت موقت با زنی بمدت چند روز مشخص ازدواج می‌کند و در بعضی از روزها که پیش مرد می‌آید به ‌مرد می‌گوید: قبل از آمدنم به نزد تو زنا کرده‌ام آیا در چنین حالتی برای مرد صحیح است که این زن آمیزشی داشته باشد؟ ابوعبدالله می‌گوید: برای مرد در این حالت میسر نیست که با زن مقاربت کند.