شبهۀ دوم:
۲- میگویند: با توجه به آیات قبل و بعد و مضمون آیه میبینیم که این آیه بر نکاح متعه دلالت میکند و به خاص بودن آیه به نکاح متعه اشاره میکند، زیرا آیه در صدر بیان محرمات و از محلات و تأکید بر دست کشیدن از اموال زنان میباشد که مردان در جاهلیت با توجه به ضعف زنان بر آنها تجاوز میکردند و اموالشان را چپاول میکردند. خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ كَرۡهٗاۖ وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ﴾[النساء: ۱٩].
«ای مؤمنان، برای شما حلال نیست آنکه از زنان میراث بگیرید و آنان خوششان نیاید و آنان را از نکاح کردن با هر که بخواهند منع نکنید تا بعضی از آنچه بدانها دادهاید بدست آورید».
و خداوند میفرماید:
﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّكَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيًۡٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٢٠ وَكَيۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٢١﴾[النساء: ۲۰-۲۱].
«و اگر خواستید زنی را بهجای زنی دیگر بیاورید و مهریه زیادی را به آنها داده بودید پس مگیرید. آیا از آن مال به ظلم و ستم چیزی را پس میگیرید؟ و چگونه آن را باز میگیرید؟ در حالیکه با هم مباشرت کردهاید و زنان از شما با صیغه ایجاب و قبول و حضور شهود عهد گرفتهاید».
سپس میفرماید:
﴿وَلَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم﴾[النساء: ۲۲].
«و نکاح مکنید زنی را که پدران شما آن را نکاح کردهاند».
و میفرماید:
﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُمۡ وَعَمَّٰتُكُمۡ وَخَٰلَٰتُكُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمۡ وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِي دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ﴾[النساء: ۲۳].
«بر شما حرام شد مادران شما و دختران شما و خواهران شما و خواهران پدران شما و خواهران مادرانتان و دختران برادر و دختران خواهر و آن مادران که به شما شیر دادهاند و خواهران شیرخواره شما و مادران زنانتان و دختران زنان شما که در کنار شما پرورش مییابند از شکم آن زنان که شما با آنها آمیزش کردهاید. اما اگر با آنها آمیزش نکرده باشید بر شما هیچ گناهی نیست و زنان پسران شما که فرزندان اصلی شما باشند (نه پسرخوانده)».
و میفرماید:
﴿وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ﴾[النساء: ۲۳].
«و بر شما حرام است که دو خواهر را با هم نکاح کنید».
﴿وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ﴾[النساء: ۲۴].
«زنان شوهردار [نیز] جز ملک یمینتان [بر شما حرام شده است]».
﴿وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِكُمۡ﴾[النساء: ۲۴].
«و فراتر از اینها براى شما حلال گردیده».
تا اینجا هدف از تحریم تجاوز بر ازدواج و خوردن حقوقشان و محرمات و حکم به حلال بودن غیر این محرمات مذکور کامل گردید اما یک حکم باقی مانده است که در آیات مذکور ذکر نشده و قرآن برای اتمام مانده آن را عرضه میکند و میفرماید:
﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗ﴾[النساء: ۲۴].
«پس زنی که با وی استمتاع کردهاید مهریهای که برایش مقرر کردهاید به آنها بپردازید».
و در آنجا یک نوع دیگر وجود دارد که قبلاً ذکر نشده و حکم اوائل آن را شامل نمیشود پس نیاز ضروری به تفصیلی دیگر برای بیان آن داریم و میفرماید:
«و اما زنانیکه با آنها استمتاع کردهاید آن اجارهای که بر آن توافق کردهاید به آنها بپردازید و اجر آنها را برای خود نبرید چنانکه در ازدواج دائمی حکمش چنین است».
سپس خداوند گروه سوم از زنانی که نکاحشان جائز است بیان میکند (الإماء) و این نکاح اخیر ویژه کسانی است که توانائی نکاح زنان آزاد را ندارند در نتیجه با زنان برده ازدواج میکنند و خداوند میفرماید:
﴿وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾[النساء: ۲۵].
«و کسیکه توانائی ندارد زنان مؤمنه آزاد را نکاح کند پس از آن کنیزهای مؤمنهای که شما مالک آنها هستید میتوانید نکاح کنید».
سپس با این فرموده خداوند بحث را به پایان میرساند:
﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمۡ وَيَهۡدِيَكُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَيَتُوبَ عَلَيۡكُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٢٦﴾[النساء: ۲۶].
«خداوند میخواهد قوانین دین و مصالح امور را برایتان روشن کند و شما را به راه کسانی - از پیغمبران و صالحان- رهنمود کند که پیش از شما بودهاند و توبه شما را بپذیرد و خداوند آگاه کار بجا ست».
آنها قرینههایی پراکنده هستند که ما را به ترجیح قولی راهنمائی میکنند که میگوید: هدف آیهای که از آن بحث شد نکاح موقت میباشد و با آن قرینهها مضمون آیات مربوطه بدون رها کردن و یا تکرار با هم هماهنگ میشوند پس اگر این آیه در مورد تبیین حکم نکاح دائم میبود تکرار در یک سوره لازم میآمد اما زمانیکه در مورد نکاح موقت میباشد تکرار آیات برای بیان معنی جدید میباشد. نکاح دائم و کنیزان را به وسیله آن آیه قرآن بیان کردیم که میفرماید:
﴿فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ﴾[النساء: ۳].
«با زنان دیگری که برای شما حلالند و دوست دارید با دو و یا سه یا چهارتا ازدواج کنید و اگر هم میترسید که نتوانید میان زنان دادگری را مراعات کنید به یک زن اکتفا کنید یا با کنیزان خود ازدواج کنید».
و نکاح کنیزان با این آیه بیان شد. و اگر کسی از شما نتوانست با زنان آزاده مؤمنه ازدواج کند میتواند با کنیزان مؤمنی ازدواج نماید. تا آنجا که میفرماید:
﴿وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ﴾[النساء: ۲۵].
«و هرکس از شما توانایى [مالى] نداشته باشد که با زنان آزاد مؤمن ازدواج کند باید از ملک یمینهایتان که کنیزان مؤمناتاند، ازدواج کند».
لذا با اجازه صاحبان آنان با ایشان ازدواج کرده و مهریه ایشان را زیبا و پسندیده و برابر عرف و عادت بپردازید.
و متعه با این آیه بیان شد که میفرماید:
﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ﴾[النساء: ۲۴].
«پس اگر با زنی از زنان ازدواج کردید و از او کام گرفتید باید که مهر او را بپردازید».
خلاصه خداوند در اول سوره نکاح دائم را بیان فرمود:
﴿فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ﴾[النساء: ۳].
«با زنان برای شما حلالند و دوست دارید ازدواج نمایید».
سپس وجوب ادای مهریه را بیان فرمو:
﴿وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ﴾[النساء: ۴].
«و مهریه زنان را بپردازید».
سپس کسانی که نکاح با آنها حرام و کسانیکه غیر از محرمات نکاح با آنان حلال میباشد به عنوان نکاح دائم یا موقت یا ملک یمین یا کینزان بیان میکند و همچنان وجوب پرداخت مهریه در نکاح موقت و جواز تجدید آن قبل از اتمام زمان نکاح موقت و یا بعد از زیاد کردن اندازه مهریه را بیان میکند [٩٩].
[٩٩] به مسائل الفقهیة: ص ٧۶ و نقضالوضیعة: ۲۸۵-۲۸۶ والـمیزان : ۴/۲۸۰ و روح التشیع: ۴۶۱-۲۶۲ و فقه الجنس ص ۱۳٧ بنگر.