ازدواج موقت از دیدگاه روایت

فهرست کتاب

جواب شبهه (٧) به چند شیوه

جواب شبهه (٧) به چند شیوه

۱) منظور از «استمتاع» در مضمون آیه کریمه استمتاع از زنی است که توسط نکاح صحیح مشروع دائمی عقد شده باشد و خداوند آن را برای تأکید بر لزوم مهریه و ساقط نشدن آن بعد از استمتاع در اینجا آورده است، معلوم است که عقد نکاح بعد از قطعی شدن آن، مهریه را کاملاً به ‌اثبات می‌رساند و همسر استحقاق آن را پیدا می‌کنند اما این ثبوت سقوط بعضی از آن امکان‌ پذیر می‌باشد. مانند طلاقی که قبل از آمیزش واقع می‌شود که با این طلاق نصف مهریه ثابت می‌گردد. اما بعد از کام گرفتن از همسر مهریه کامل اکیداً ثابت می‌شود و به عقدی تبدیل می‌گردد که ساقط کردن مهریه بعد از آن امکان ‌پذیر نمی‌باشد.

۲) آیه کریمه:

﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّاین معنی را می‌رساند که مهریه بوسیله استمتاع اکیداً واجب می‌گردد نه بوسیله عقد نکاح زیرا که عقد در معرض سقوط نصف مهریه بوسیله طلاق قبل از دخول قرار دارد پس حق زن در خصوص ثبوت مهریه کامل بوسیله آمیزش متأکد می‌گردد. پس استمتاع در اینجا نتیجه عقد نکاح صحیح دائمی است که مهریه کامل بوسیله آن ثابت می‌گردد و امکان سقوط آن وجود ندارد و اینجا عقد متعه نیست.

آیه کریمه حکم زنی که با وی آمیزش شده و مهریه برای او مقرر گردیده و به او تسلیم نکرده‌اند را بیان می‌کند. خداوند می‌فرماید: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ

یعنی با آمیزشی که به ‌موجب عقد صورت گرفته و مهریه برای آنان مقرر نموده‌اید و لیکن تسلیمشان نکرده اید، مهریه آنان را به‌کاملی بپردازید و حق ندارید چیزی از آن را کم کنید. چنان‌که خداوند در آیه دیگری می‌فرماید: ﴿وَكَيۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٢١[النساء: ۲۱].

«و چگونه مهریه آنان را ناقص می‌کنید در حالی که با همدیگر همبستری کرده‌اید و آنان از شما پیمانی محکم گرفته‌اند».

پس آیه حکم مهریه مقرر در عقد زنی را بیان می‌کند که با وی آمیزش شده و نفع گرفته شده است.

آیه: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فَ‍َٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّبه پرداخت مهریه امر می‌کند که ایجاد ایتاء می‌باشد.

و آیه:﴿وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا[النساء: ۲۰]. از پرداخت (إیتاء) قبلی خبر می‌دهد و فرق بین آنان همان فرقی است که در میان مفهوم أمری که برای ایجاد و خبر واقع بوسیله فعل (آتیتم) وجود دارد.

آیه: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُماز استمتاع سابقی که بوسیله آنان واقع شده و مرد آن استمتاع را از آنان بدست آورده حرف می‌زند و از مردان خواسته شده که مهریه آن زنان را بپردازند. این استمتاع که بوسیله فعل (آتیتم) واقع شده که خواهان اداء أجر آن می‌باشد باید حتماً بوسیله عقدی پیشین باشد که آن را مباح کرده است که آن هم فقط با نکاح کنیز و نکاح دائمی امکان ‌پذیر می‌باشد.

در نتیجه همسران با توجه به مهریه‌یشان چهار حالت دارند:

أ ـ عقد شده و مهریه‌ای تعیین نگشته و با وی آمیزش نشده است.

ب‌ ـ عقد بسته شده و مهریه تعیین گشته و با وی آمیزش صورت نگرفته است.

ج ـ عقد بسته شده و مهریه تعیین نگشته و با وی آمیزش صورت گرفته است.

د ـ عقد بسته شده و مهریه تعیین گشته و با وی آمیزش صورت گرفته است.

و قرآن کریم آن حالات را با توجه به استحقاق تمام مهریه یا بعضی از آن قبل از آمیزش یا بعد از آن را در حالت پیدایش جدایی بوسیله طلاق را بیان کرده است.

حالت اول: که آن حالت است که عقد شده و مهریه‌اش مشخص نگشته و با وی آمیزش نشده و طلاق داده شده است خداوند در آن باره می‌فرماید: ﴿لَّا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى ٱلۡمُوسِعِ قَدَرُهُۥ وَعَلَى ٱلۡمُقۡتِرِ قَدَرُهُۥ مَتَٰعَۢا بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٢٣٦[البقرة: ۲۳۶].

«بر شما هیچ گناهی نیست اگر زنان را طلاق دادید در آن وقت که هنوز به‌ آنان دست نرسانیده‌اید و مهریه‌ای را برای آنان مقرر نکرده‌اید بر توانگر لازم است که چنین مطلقاتی را بهره دهند و بر تنگدست به‌ اندازه حال خود بهره دادن آن زنان مطلقه لازم است که پرداخت آن به‌خوشخویی بر نیکوکاران لازم است».

حالت دوم: آنست که عقد بسته شده و مهریه‌اش تعیین گشته و با وی آمیزش نشده و طلاق داده شده است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ إِلَّآ أَن يَعۡفُونَ أَوۡ يَعۡفُوَاْ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ عُقۡدَةُ ٱلنِّكَاحِ[البقرة: ۲۳٧].

«و اگر زنان را قبل از اینکه با آنان آمیزش کنید طلاق دادید و برای ایشان مهریه‌ای قرار دادید لازم است نصف آنچه را معین کرده‌اید بپردازید مگر اینکه زنان آن را ببخشند و یا کسی‌که عقد نکاح در دست او است از حق خود در گذرد [یعنی زوج تمام مهریه را بپردازد]».

حالت سوم: عموم آیه شامل آن می‌شود: ﴿وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗ[النساء: ۴].

و فقهاء بر آن اجماع دارند که زنی که با وی آمیزش شده و مهریه‌ای برای وی تعیین نشده مستحق مهر‌المثل است و شاید تعبیر کردن از مهریه به لفظ نحله همین مفهوم را تأیید کند، زیرا مهریه بعد از آمیزش و تمکین به بخشش و هدیه‌ای می‌ماند که زوج آن را بعنوان مهریه می‌پردازد و اگر چنین نبود زن از تسلیم کردن خود ممانعت می‌کرد تا مهریه‌اش را قبض می‌نمود.

حالت چهارم: شاید این هدیه بعنوان اتمامی برای حلقه تشریع اعتبار شود آن هم در حق زنی که با وی آمیزش شده و مهریه‌اش تعیین گشته ولی تسلیم زن نکرده است خداوند می‌فرماید: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ.

یعنی: با آمیزش بوسیله عقد قبلی از او لذت گرفته‌اید و مهریه را برای آنان مقرر کرده‌اید اما به آنان نپرداخته‌اید. ﴿فَ‍َٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗ[النساء: ۲۴]. مهریه‌ای که بر شما لازم است و حق ندارید از آن کم کنید. ﴿وَكَيۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٢١[النساء: ۲۱].

رسیدن و مس کردن مستوجب مهریه کامل است.

﴿فَإِن طِبۡنَ لَكُمۡ عَن شَيۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَكُلُوهُ هَنِيٓ‍ٔٗا مَّرِيٓ‍ٔٗا[النساء: ۴]. «و اگر چیزی از آن را به‌دلخواه خود به‌شما بخشیدند آن را بخورید، گوارا باد شما را».

و این بخشش از چیزی انجام می‌گیرد که پرداخت شده باشد. پس آیه: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّمبین حکم مهریه زنی است که با وی آمیزش صورت گرفته و مهریه‌اش تعیین شده و از او کام گرفته شده است. و قرطبی به این معنی مختصر اشاره‌ای کرده می‌گوید: اگر کسی بگوید: آیه: ﴿وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيۡ‍ًٔا[النساء: ۲۰]. برای این معنی کافیست به ‌او گفته می‌شود: که کافی نیست زیرا مهریه در آن آیه بوسیله فعل (آتیتم) تسلیم شده و به أخذ از آن برنمی‌گردد و این اگر چیزی را به وی پرداخت نکرده باید مهریه‌اش را بعنوان فریضه‌ای لازم به‌ وی أدا کند.

و از جمله دلایلی که بر این شهادت می‌دهد اینست که این قبل از وی آمده:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ كَرۡهٗاۖ وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأۡتِينَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ[النساء: ۱٩]. «اى مؤمنان، براى شما حلال نیست که به اکراه زنان را به ارث برید. و آنان را تحت فشار قرار ندهید، تا برخى از آنچه را که به آنان داده‏اید، پس بگیرید. مگر آنکه مرتکب [عمل‏] ناشایست آشکارى شوند».

خداوند حرام کرده که زنان را به ‌زور به ارث ببرند که این حرمت شامل پرداخت نکردن مهریه نیز می‌شود و از منع کردن آنان از نکاح دلخواه نهی فرموده که بردن بعضی از مهریه نیز شامل این نهی می‌شود و شامل این نیز می‌شود که تسلیم آنان شده تا از آنان پس گیرند بعضی از آن را، آیه در این جا میان آنکه مهریه تسلیم وی شده و آنکه تسلیم نشده فرق گذاشته، آن زنی که مهریه به‌ او پرداخت نشده به ‌زور بردنش به ‌عنوان میراث حلال نیست مگر اینکه به‌دلخواه خود از قسمتی از آن بگذرند و مهریه‌ای که فعلاً تسلیم شده آن را بر ایشان ضایع نکنید به ‌این شیوه که بعضی از آن را پس بگیرید اگر مالی زیاد نیز باشد [۱۶۵].

[۱۶۵] به تحریم نکاح متعه مقدمه استاد ما عطیه محمد ص ٧۵-٧۸ بنگر.