ج) از کتب شیعه امامی - که متعه را جائز میدانند:
احمد بن محمد بن عیسی در کتاب خود «نوادر» و ابنادریسی در «السرائر» از ابنأبی عمیر از هُشام بن حکم از ابوعبدالله در مورد متعه روایت کرده که گفته است: به رأی ما فقط انسانهای فاجر آن را انجام میدهند [۲۳٧].
و ابن ادریس در [سرائر: ص ۶۶ و احمد بن محمد در نوادر: ص ۶۶] با سند خود از ابن سنان روایت کرده که گفته است: در مورد متعه از ابوعبدالله پرسیدم گفت: نفس خود را با آن پلید مگردان [۲۳۸].
کلینی از مفضل روایت میکند گفت: از ابوعبدالله درباره متعه شنیدم میگفت: آن را ترک کنید آیا شرم نمیکنید از اینکه جای عورت را ببندید سپس آن را بر مصلحت برادران و دوستانش حمل کند [۲۳٩].
مفید و کلینی از علی بن یقطنی روایت کردهاند گفت: از ابوالحسن در مورد متعه سؤال نمودم گفت: تو را به متعه چه کار؟ خداوند تو را از آن بینیاز نموده است [۲۴۰].
و کلینی از عمار روایت کرده که گفت: ابوعبدالله به من و سلیمان بن خالد گفت: متعه بر شما حرام گردیده است.
و مفید و کلینی از ابنشمون روایت کردهاند که گفته است: ابوالحسن به بعضی از استاندارانش نامه نوشت که متعه را بر من حلال نکنید اقامه سنت بر شما واجب است بوسیله آن از زنان آزاده خود مشغول نشوید تا بر امر کننده به آن ناسپاسی و برائت و دعای شر کنند و ما را لعنت کنند!!.
اگر خواستند از این احادیث گریزان شوند و چنانکه بعضی از آنان گمان میکنند اما آن را بصورت تقیه گفته است جواب آنان اینست که در متعه زنان تقیه وجود ندارد!.
دانشمندشان کاشف الغطاء در «أصل الشيعة» چنین میگوید: از طریقهای مطمئن ما!! از جعفر صادق روایت شده که میگفت: سه چیز هست که با هیچ کسی در مورد آن تقیه نمیکنم: متعه حج، متعه زنان و مسخ بر دو خف [۲۴۱].
[۲۳٧] ابن ادریس در سرائر ص ۴۸۳ و الوسائل: ۱۴/۴۵۶ و بحار الأنوار: ۱۰۰/۳۱۸. [۲۳۸] الوسائل: ۱۴/۴۵۰. [۲۳٩] به کافی: ۵/۴۵۳، البحار: ۱۰۰، ۱۰۳/۳۱۱، العاملي در وسائل: ۱۴/۴۵۰ و نوری در مستدرک: ۱۴/۴۵۵ بنگر. [۲۴۰] به خلاصة الإيجاز فيالـمتعة مفید: ص ۵٧، الوسائل: ۱۴/۴۴٩ و نوادر احمد: ص ۸٧ ح ۱٩٩ بنگر. [۲۴۱] أصل الشيعة و أصولها: ص ۱۰۰.