جواب شبهه (۳)
همانا لفظ «استمتاع» منظور از آن نکاح موقت نیست و توضیح آن چنین است:
أ) امامان لغت میگویند که: لفظ «استمتاع» در لغت به معنی انتفاع است. و هر چیزی که از وی نفع برده شود متاع است، گفته میشود: مرد از فرزندش نفع برده است، و به کسی که در دوران جوانیاش مرده باشد گفته شده: از جوانیش نفع نبرده است، خداوند درباره کفار میفرماید که آنان میگویند:
﴿رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ﴾[الأنعام: ۱۲۸].
«پروردگار ما! بعضی از ما از بعضی دیگر نفع برده است»و میفرماید:
﴿أَذۡهَبۡتُمۡ طَيِّبَٰتِكُمۡ فِي حَيَاتِكُمُ ٱلدُّنۡيَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا﴾[الأحقاف: ۲۰].
«نعمتهای خود را در زندگانی دنیای خویش ضایع کردید و از آن بهرهمند شدید».
یعنی: در نفع بردن از آنها عجله کردید.
و میفرماید: ﴿فَٱسۡتَمۡتَعُواْ بِخَلَٰقِهِمۡ﴾[التوبة: ۶٩]ز «از سهمتان نفع بردید».
یعنی: با نصیب خود در دنیا نفع بردید.
ب) همانا لفظ استمتاع در غیر این موضع از قرآن آمده و به اتفاق مفسرین منظور از آن متعه نیست. خداوند در سوره انعام/۱۲۸ میفرماید:
﴿رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِيٓ أَجَّلۡتَ لَنَا﴾[الأنعام: ۱۲۸].
«ای پروردگار ما بعضی از ما از بعضی دیگر بهرهمند شد و به میعادی که برای ما معین کرده بودی رسیدیم».
و در سوره احقاف میفرماید:
﴿أَذۡهَبۡتُمۡ طَيِّبَٰتِكُمۡ فِي حَيَاتِكُمُ ٱلدُّنۡيَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا﴾[الأحقاف: ۲۰].
«نعمتهای خود را در زندگانی دنیای خویش ضایع کردید و به آن بهرهمند شدید».
و در سوره توبه/۶٩ میفرماید:
﴿فَٱسۡتَمۡتَعُواْ بِخَلَٰقِهِمۡ فَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِخَلَٰقِكُمۡ كَمَا ٱسۡتَمۡتَعَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُم بِخَلَٰقِهِمۡ﴾[التوبة: ۶٩].
«به بهره خویش بهرهمند شدند و شما نیز به بهره خویش بهرهمند شدید چنانکه آنانکه قبل از شما بودند به بهره خویش بهرهمند شدند».
ج) همانا خداوند در آیه کریمه با لفظ مصدر «استمتاع» و با لفظ اسمش «متعه» تعبیر نموده مثلاً نفرموده [فما نکحتم بالـمتعة]که در اینصورت هیچ اختلافی پیدا نمیشد، بلکه با لفظ فعل از آن تعبیر کرده و فرموده: ﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم﴾که فرق میان آندو واضح است، مدار فعل بر لذت بردن و نفع است چنانکه در کتب لغت موجود است و در اینجا به این معنی میباشد و علمای لغت تصریح کردهاند که فعل [استمتع] در اینجا غیر از آنچه گفتیم معنی دیگری ندارد و آنکه میگوید به معنی متعه است: نشان از جهل او به لغت عربی است و اهل لغت درکشان بیشتر است و اگر مقصود خداوند نکاح متعه (موقت) بود لفظ متعهای که بارها در قرآن در غیر نکاح آمده استعمال میفرمود:
﴿ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُمَتِّعۡكُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾[هود: ۳].
«سپس بسوی پروردگار برگردید تا شما را به بهره نیک تا میعاد معلوم بهرهمند سازد».
﴿ذَرۡهُمۡ يَأۡكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلۡهِهِمُ ٱلۡأَمَلُۖ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٣﴾[الحجر: ۳].
«ایشان را بگذار تا بخورند و بهرهمند شوند و امید ایشان را مشغول کند و سپس خواهند دانست».
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَتَمَتَّعُونَ وَيَأۡكُلُونَ كَمَا تَأۡكُلُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ﴾[محمد: ۱۲].
«و آنانکه کافر شدند بهره برمیگیرند و میخورند چنانکه چهارپایان میخورند».
﴿قُلۡ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمۡ إِلَى ٱلنَّارِ﴾[ابراهیم: ۳۰].
«بگو بهرهمند شوید هر آئینه بازگشت شما به سوی آتش است».
﴿وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾[هود: ۴۸].
«و امتهایی دیگر که ایشان را در دنیا بهرهمند میسازیم باز به ایشان از جانب ما عذابی دردناک برسد».
﴿كُلُواْ وَتَمَتَّعُواْ قَلِيلًا إِنَّكُم مُّجۡرِمُونَ ٤٦﴾[المرسلات: ۴۶].
«بخورید تا بهرهمند گردید که شما مجرم هستید».
پس این دلیل بر آنست که لفظ «استمتاع» و «تمتع» در عرف شرع در این عقد معین محصور نیست چنانکه آنان گمان میبرند.
د) همانا حقیقت «استمتاع» در قرآن و عرف استعمالی آن اصلاً در هیچ جایی از آیههای قرآن بر ایجاد عقد متعه دلالت نمیکند و کسی که بگوید مقصود به لفظ استمتاع در اینجا ایجاد عقد متعه است باید دلیل بیاورد و اگر دلیل نیارود بر خدا افتراء بسته است بلکه قرآن با لفظ نکاح و مشتقات آن از ایجاد علاقه زن و شوهری صحیح دائمی تعبیر میکند که اکثراً چنین است و یا با لفظ تزویج از آن تعبیر میکند، اما با لفظ «استمتاع» بهکار بردن آن در قرآن کریم اصلاً برای ایجاد عقد آشنا نیست، و پس لفظ استمتاع تا زمانی که دلیل بر دور کردن آن از معنای اصلیش میآید بر معنی حقیقی لغوی و شرعی خود باقی میماند، سپس اگر استعمال لفظ استمتاع در اینجا در مورد ایجاد عقد متعه بود. ابن عباسبدر گفتگویش با ابن زبیر به آن استدلال میکرد، و ابن عباس مترجم قرآن بود به همین دلیل میگوییم: برای هیچکس جائز نیست که برای مباح کردن متعه به قرآن استدلال کند. و برای تأیید مذهب یا رأیی آیات آن را بر معاینی حمل کند که آن را قبول نمیکند زیرا قرآن کریم بالاتر از تمام مذاهب و آراء میباشد.