جواب شبهه (۵)
استدلال آنان به اینکه خداوندأأجر را ذکر کرده:
﴿فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾و لفظ مهر را ذکر نکرده به چند علت دلیل نیست:
۱- «أجر» در مفهوم قرآنی به دلیل مضمون کلام در بسیاری از آیات قرآن بسوی مهر متحول میگردد. آیا نمیبینی که قرآن کریم لفظ اجر را به معنی مهر استعمال فرموده؟ در آیاتی مانند:
أ) در سوره نساء آیه ۲۵:
﴿فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ﴾[النساء: ۲۵].
«کنیزان را به اجازه خانوادههایشان نکاح کنید و با خوشخوئی مهریه آنان را بپردازید».
ب) در سوره احزاب آیه ۵۰.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٰجَكَ ٱلَّٰتِيٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ﴾[الأحزاب: ۵۰].
«ای پیامبر ما برای تو حلال کردیم همسرانی که مهریه آنان را پرداخت کردهای».
ج) در سوره ممتحنه آیه ۱۰.
﴿وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[الـممتحنة: ۱۰].
«و بر شما گناه نیست که با ایشان نکاح کنید وقتی که مهریهیشان را به آنان پرداختید».
د) در سوره مائده آیه ۵.
﴿ٱلۡيَوۡمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[المائدة: ۵].
«امروز حلال کرده شد برای شما پاکیزهها... و حلال کرده شد برای شما از زنان مسلمان و محصنات از زنان کسانیکه پیش از شما کتاب بهآنها نازل شد. وقتی که مهریه ایشان را دادید».
و) در سوره نساء آیه ۲۴.
﴿فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[النساء: ۲۴].
«زنی که از وی کام گرفتهاید مهریهاش را بپردازید».
۳- ثابت نشده که پیامبر اجرت داده بلکه مهریه داده است، خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٰجَكَ ٱلَّٰتِيٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ﴾[الأحزاب: ۵۰].
«ای پیامبر ما برای تو حلال کردیم همسرانی که مهریه آنان را پرداخت کردهای».
طبرسی که از علمای بارز و برجسته شیعه است در تفسیر این آیه میگوید: ﴿أُجُورَهُنَّ﴾یعنی: مهورهن. زیرا مهریه اجری بر آن لذت میباشد.
و احمد جزائری از علمای شیعه در تفسیر این آیه میگوید: اجور مهور است زیرا مهریه أجرت آن لذت است [۱۵۶].
و شریف مرتضی از اعلام شیعه امامی در کتابش «الانتصار» چنین میگوید: و در میان دوستان ما کسانی هستند که میگویند: لفظ [استمتاع] به نکاح موقت غیر مؤبد و دائمی متحول میگردد به این دلیل که خداوند عوض و برابر آن را أجر نامیده و آن را در نکاح أبدی دائمی به این اسم در تمام قرآن نامگذاری نکرده بلکه آن را نحله و صداق و فرض نامیده است و این جای اعتماد نیست زیرا خداوند متعال عِوَض و مقابل نکاح دائمی در غیر این موضع را اجر نامیده آنجا که میفرماید:
﴿وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[الـممتحنة: ۱۰].
و در فرموده دیگر:
﴿فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ﴾[النساء: ۲۵] [۱۵٧].
ابنالعربی در تفسیرش میگوید: فرموده خداوند متعال:
﴿فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾مهریه را در اینجا، أجر و در آیه اولی در اول سوره آن را نحله نامیده است [۱۵۸].
۴) امامانی که آنان میگویند: معصوم هستند و تأویل و تفسیر قرآن را میدانند میگویند: أجر به معنی مهریه است!!.
عمر پسر حنظله گفت: که به ابوعبدالله گفتم: زنی را برای یک ماه در مقابل چیزی معین نکاح میکنم قسمتی از ماه میآید و بعضی دیگر را ادا نمیکند گفت: آن اندازه که حق تو را ادا نکرد. از مهریهایش گرفته میشود مگر ایام حیض که این مال خودش است [۱۵٩].
و در روایتی دیگر آمده: زنی را برای یک ماه نکاح میکنم و از من تمام مهریه را میخواهد ...
و استادشان عاملی در کتاب الوسائل زیر این روایت بابی را منعقد نموده و آن را «باب جواز ندادن مهریه به زنی که از او کام گرفته شده» نامیده است.
[۱۵۶] جوامع الجامع: ۲/۳۳۰ و تفسیر قلائدالدرر: ۳/۲۰۴. [۱۵٧] الانتصار: ص ۱۱۲. [۱۵۸] أحکام القرآن: ۱/۴٩٩. [۱۵٩] الوسائل: باب جواز حبس مهریه از زن ممتعه باندازه تخلف او در مدت تعیین شده مگر ایام حیض که مال خودش است.