پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی- جلد سوم

فهرست کتاب

ابو هريره حفظ كرد و ديگران فراموش كردند

ابو هريره حفظ كرد و ديگران فراموش كردند

مراجعه کردن بعضی از اصحاب به ابو هریره غالباً به خاطر داشتن حافظه‌ی خوب ایشان و فراموش کردن دیگران می‌باشد زیرا حافظه‌ی ایشان چنانکه اشاره کردیم از معجزه‌های پیامبری بود و همچنین ایشان به خاطر همراهی دائمشان با پیامبر اکرمجخیلی چیزهایی که دیگران نمی‌شنیدند استماع می‌کرد.

حاکم به سند خویش از محمدبن عمربن حزم روایت می‌کند: که در مجلس ابو هریره شرکت کردند، و ابو هریره از پیامبر نقل حدیث می‌کرد که بعضی آن را قبول و بعضی آن را رد می‌کردند تا این کار را چند بار تکرار کرد، آن روز فهمیدم که ابو هریره آگاهترین مردم به پیامبر جمی‌باشد و ذهبی این خبر را پیگیری نکرده (المستدرک ۳/۵۱۱).

و اما ذهبی در سیر اعلام النبلاء (۲/۶۱۷) این خبر را ذکر کرده و گفته: نهادی از محمد بن عماره‌بن حزم انصاری آن را در تاریخ خود روایت کرده است.

و در آن آمده: که محمدبن عماره در مجلس ابو هریره شرکت کردند در حالی که بعضی از اصحاب پیامبر نیز در آن مجلس بودند و ابو هریره از پیامبر حدیثی نقل می‌کرد که بعضی آن را نمی‌شناختند و از ابو هریره در مورد آن توضیح می‌خواستند پس بعضی آن را می‌شناختند، دوباره حدیثی را برای آنها نقل می‌کرد که بعضی آن را بعد از چند و چونی می‌شناختند و ابو هریره این کار را چند بار تکرار کرد. راوی می‌گوید:

آن روز فهمیدم که ابو هریره از تمام اصحاب به پیامبر آگاه‌تر است.

و ترمذی و حاکم روایت می‌کنند که از طلحه در مورد احادیث زیاد ابوهریره سؤال شد؟ در جواب فرمودند: والله در این شک نداریم که ابو هریره چیزهایی از پیامبر شنیده و یاد گرفته که ما نشنیده‌ایم و یاد نگرفته‌ایم زیرا ما ثروتمند و دارای باغ و باغات بودیم، تنها صبح و شام خدمت پیامبر می‌رفتیم و برمی‌گشتیم و ابو هریره فقیر، و بی‌مال و خانواده بود و همیشه و در هر جا پیامبر را همراهی می‌کرد.

و بخاری در التاریخ و ابو یعلی در تحفه الاحوذی (۴/۳۵۳) و ذهبی در السیر (۲/۶۰۵، ۶۰۶ و در توضیح جهت صحت حدیث) و ابن کثیر در البدایه و النهایه (۸/۱۰۹) و ابن حجر در بیشتر از یک کتاب این خبر را ذکر کرده‌اند و ابن حجر در الاصابه (۴/۲۰۹) این گفته‌ی طلحه را اضافه می‌کند: ما هم آنچه او شنیده شنیده‌ایم ولی او حفظ کرده و ما فراموش کرده‌ایم و ابن کثیر در البدایه و النهایه (۸/۱۰۹) می‌گوید: شعبه از اشعث بن سلیم از پدرش نقل می‌کند: که از ابو ایوب شنید و او از ابو هریره روایت می‌کرد. به ایشان عرض کردند: شما از اصحاب پیامبر می‌باشید چرا از ابو هریره روایت می‌کنید؟ گفتند: ابو هریره چیزهایی از پیامبر شنیده که ما نشنیده‌ایم، و اگر من چیزی از ابو هریره نقل کنم برایم دوست داشتنی‌تر است از آنچه که از پیامبر شنیده‌ام روایت کنم.

و حاکم در المستدرک (۳/۲۰۵) می‌افزاید: که وکیع در نسخه خویش گفته: اعمش از ابی صالح روایت می‌کند که گفت: ابو هریره حافظ‌ترین اصحاب محمد جمی‌باشد و بغوی از طریق ابوبکربن عیاش و او نیز از اعمش این روایت را اخراج می‌کند. اما به لفظ: ابو هریره بزرگترین اصحاب نبود ولی از همه حافظ‌تر بود (المستدرک ۳/۵۰۹، سیر اعلام النبلاء ۲/۵۹۷) و ابن حجر بعد از فراوانی اخبار در مورد حافظه و فضیلت آن صحابی بزرگوار می‌گوید: در این باره اخبار فراوانی روایت شده (الاصابه ۴/۲۰۸).

و ابن کثیر نیز خبر ابی صالح را در کتاب (البدایه و النهایه ۸/۱۰۶، ۸/۱۰۴) ذکر کرده و ایشان می‌گوید: ابو هریره هیچ وقت از پیامبر جدا نمی‌شد و از همه کس به شنیدن و آموختن حدیث و تفقه در آن علاقه‌مندتر بود، و ایشان تنها به لقمه‌ای ـ بخور و نمیر ـ برای سیری شکم اکتفا می‌کرد. سپس روایتی را که امام احمد آن را روایت کرده ذکر می‌کند و آن این است که: ابو هریره می‌گوید: خدمت پیامبر عرض کردم: ای رسول خدا، از خداوند بخواه که من و مادرم را محبوب مومنین گرداند، پیامبر فرمودند: خداوند ابو هریره و مادرش را محبوب مومنین و مسلمانان را محبوب این دوگردان، ابو هریره می‌گوید: خداوند محبت مرا در دل هر مسلمانی قرار داد.

حافظ ابن كثير در پی‌گيری اين حديث می‌گويد: و مسلم از عکرمه، از عمار شبیه این را روایت می‌کند که این حدیث از نشانه‌های پیامبری می‌باشد، زیرا ابو هریره محبوب همه‌ی مردم می‌باشد، خداوند نام ابو هریره را چنان مشهور کرده که هر جمعه در تمامی کشورهای اسلامی در حالی که امام در منبر قرار گرفته نام ایشان ذکر می‌شود و این از تقدیرات الهی و نشانه محبت مردم نسبت به ایشان می‌باشد.