تابشی از قرآن - ترجمه و تفسیر قرآن کریم - جلد سوم

فهرست کتاب

نتیجه‌گیری قرآن

نتیجه‌گیری قرآن

قرآن در ضمن نقل داستان به جای حسّاس که می‌رسد نتیجه می‌گیرد. جایی که نظر تربیتی دارد و می‌خواهد فکرِ خواننده و شنونده را رهبری کند به نکته‌هایی نظر را جلب می‌کند:

در اینجا پس از ذکرِ داستانِ زمانِ کودکی و چاه‌نشینی و زندانی‌شدن یوسف÷و رسیدن او به مقام شامخ می‌گوید: ﴿وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَيۡثُ يَشَآءُ. یعنی اگر یوسف÷مورد حسد واقع نمی‌شد و در چاه و زندان صبر نمی‌کرد و برای خدا عفّت و عصمت خود را حفظ نمی‌کرد، ما او را به چنین مقامی راهنمایی نمی‌کردیم. پس لطف ما به دنبال خود، او را رهبری کرده است.

دستهایی برای ذلّت او کار کرد حتّی دستهای برادرانش. و نقشه‌هایی برای نابودی و ذلّت بندگی او کشیده شد، ولی دست مرموز الهی که عزّت وی را ترسیم کرده زیر پرده اجراء شد. اگر او را به چاه نمی‌انداختند، به دست کاروان نمی‌افتاد. و اگر کاروانیان، او را به ذلّتِ بندگی نمی‌فروختند، به دست عزیز نمی‌افتاد و به زندان نمی‌رفت. و اگر به زندان نمی‌رفت و با مأمورین شاه ملاقات نمی‌کرد، نزد شاه معرفی نمی‌شد.

این یک نوع از الطاف الهی است که دستگاه منظّم خلقت در این کارگاه پیچیدۀ طبیعت و حیرت‌انگیز تربیت، هرکس را بخواهد به رحمتِ الهی می‌رساند: ﴿نُصِيبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُ. ولی آنچه مؤثّر است نیکی و پاکی است که نزدِ خدا و خلق، انسان را عزیز می‌گرداند و یک قرارداد الهی است که اجر نیکوکاران را ضایع نمی‌گرداند. و طبق نظامات دقیق الهی و تخلّف‌ناپذیر علّت و معلولیّت هر نوع مجاهدت و تقوی اثرِ خود را می‌بخشد که فرموده: ﴿وَلَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ.

پس معلوم شد برخلاف آنچه مادّیّین می‌گویند، یک دستِ مخفی و یک قدرتِ غیبی با کمال مراقبت بر دستگاه جهان بشریّت حکومت می‌کند و:

خدا کشتی آنجا که خواهد برد
و گر ناخدا جامه بر تن درد

بدون اختیار و یا با اختیارِ خودِ مردم، به هر‌جا بخواهد سوق می‌دهد: ﴿وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ