تابشی از قرآن - ترجمه و تفسیر قرآن کریم - جلد سوم

فهرست کتاب

از جوانمردیهای حضرت یوسف

از جوانمردیهای حضرت یوسف

حضرت یوسف÷از نسبتی که برادران به او دادند سخت ناراحت شد، ولی جوانمردی کرد و به روی خود نیاورد و مانند خاطراتِ تلخ دیگری که از دست همین برادران داشت در دل خود مکتوم نمود: ﴿فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفۡسِهِۦ وَلَمۡ يُبۡدِهَا لَهُمۡ. و گفت: خداوند بهتر می‌داند.

جملۀ: ﴿قَالَ أَنتُمۡ شَرّٞ مَّكَانٗاکه حضرت یوسف÷در جوابِ برادران فرمود به این مناسبت بود که شما که برادرِ خود را این طور تسلیم می‌کنید و از او بدگویی می‌کنید کارتان از دزدی‌ کردنِ او بدتر است چونکه سخنتان ثابت می‌کند دزدی در خون آنهاست و اصلاً آنها دزدند. و از برادران چنین سخنی، زشت و زننده است. به خصوص که برادران می‌توانستند بگویند همان دستی که در سفرِ قبلی متاعِ ما را در بارهایمان گذاشت، این بار نیز جام را در بارهایمان گذاشته. ولی شاید به خاطرِ حسادت، این سخن را نگفتند.

به هر‌حال حکمِ محکمه این شد که بنیامین گرفته شود و دیگران آزاد و بروند. ولی چون برادرها با پدر خود عهد بسته‌اند که بنیامین را برگردانند، لذا از عزیز درخواست عاجزانه‌ای کردند و گفتند: عزیزا این پسر، پدرِ پیرِ بزرگواری دارد که با او مأنوس است. از شما خواهش داریم یکی از ما را به جای او مأخوذ دارید، ما نمی‌گوییم صرف‌نظر کنید، ما خجالت می‌کشیم بدون او نزد پدر برویم، زیرا قبلاً کاری کردیم که پدر از ما مظنون است و نمی‌توانیم او را قانع کنیم که طفلِ تو دزدی کرده، او از ما نمی‌پذیرد. استرقاقِ دزد یک مجازاتی است قابل عفو و یا تبدیل به شخص دیگر، و ما همواره به لطف و کرم عزیز امیدواریم: ﴿فَخُذۡ أَحَدَنَا مَكَانَهُۥٓۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ.