ب) تبرک صحابه به چیزهایی که از پیامبر ججدا میگردد:
۱- تبرک به موی پیامبر ج.
تبرک صحابه به موی سر پیامبر جبه اثبات رسیده است. و حتی پیامبر جتبرک صحابه به خود را تأیید مینمود [۶۸]و موی سر خود را به آنها میداد. در صحیح مسلم از انس سروایت شده است که: «أن رسول الله ج أتی منی، فأتی الجمرة فرماها، ثم أتی منزله بمنی ونحر، ثم قال للحلاق "خذ" وأشار إلی جانبه الأیمن، ثم الأیسر، ثم جعل یعطیه الناس» وفی روایه: «فبدأ بالشق الأیمن، فوزعه الشعرة والشعرتین بین الناس، ثم قال بالأیسر فصنع به مثل ذلك، ثم قال: «ههنا ابوطلحه» فدفعه إلی ابی طلحه» [۶۹]. یعنی: «رسول الله جبه منی رفتند سپس برای رجم شیطان به جمره رفتند سپس به جایگاه خود در منی برگشت و در آنجا قربانی نمود و بعد به حلاق [۷۰]فرمود: (موی سر مرا) بگیر و سپس به طرف راست و سپس طرف چپ خود اشاره نمود. بعد موهای خود را به مردم اعطا نمود» و در روایتی دیگر آمده است که: «ابتدا ازسمت راست شروع کرده و موهایش را یکی یکی و دوتا دوتا بین مردم توزیع نمودند بعد به گرفتن موهای سمت چپ امر کردند. و همانند سمت راست عمل نمودند. بعد فرمود: بیا بگیر ابوطلحه. سپس موی خود را گرفت و به ابوطلحه داد».
امام نووی /در شرح این حدیث میگوید: «از جمله فوائد این حدیث، تبرک به موی پیامبر جو جایز بودن نگهداری آن برای تبرک است» [۷۱].
همچنین حدیث دیگری از انس سکه گفت: «لقد رأیت رسول الله ج والحلاق یحلقه وأطاف به أصحابه، فما یریدون أن تقع شعرة إلا فی ید رجل» [۷۲] یعنی: «رسول الله ج و سر تراش که موی سر وی را کوتاه میکرد دیدم، و اطراف ایشان به وسیله صحابه احاطه شده بود. و مویی از ایشان جدا نمیگشت مگر اینکه در دست یکی از آنها بود».
۲- تبرک به آب دهان پیامبر ج
در صحیحین از اسماء دختر ابوبکر صدیق سروایت شده است که: «أَنَّهَا حَمَلَتْ بِعَبْدِاللَّهِ بْنِ الزُّبَيْرِ، قَالَتْ: فَخَرَجْتُ وَأَنَا مُتِمٌّ، فَأَتَيْتُ الْمَدِينَةَ، فَنَزَلْتُ بِقُبَاءٍ، فَوَلَدْتُهُ بِقُبَاءٍ، ثُمَّ أَتَيْتُ بِهِ النَّبِيَّ ج، فَوَضَعْتُهُ فِي حَجْرِهِ، ثُمَّ دَعَا بِتَمْرَةٍ، فَمَضَغَهَا، ثُمَّ تَفَلَ فِي فِيهِ، فَكَانَ أَوَّلَ شَيْءٍ دَخَلَ جَوْفَهُ رِيقُ رَسُولِ اللَّهِ ج، ثُمَّ حَنَّكَهُ بِتَمْرَةٍ، ثُمَّ دَعَا لَهُ وَبَرَّكَ عَلَيْهِ، وَكَانَ أَوَّلَ مَوْلُودٍ وُلِدَ فِي الإِسْلام» [۷۳]. یعنی: «اسماء لمیگوید: باردار بودم و عبدالله بن زبیر ب را در شكم داشتم. دوران حاملگیام به پایان رسیده بود كه از مكه به مدینه، هجرت نمودم و در قباء، منزل گرفتم و در آنجا، وضع حمل نمودم. سپس فرزندم را نزد نبی اكرم جبردم و در آغوشاش گذاشتم. رسول خدا جخرمایی خواست، آنرا جوید و آب دهان مبارکش را در دهان او گذاشت. پس اولین چیزی كه وارد شكماش شد، آب دهان رسول خدا جبود. آنگاه، او را با خرمایی دیگر، تخنیک نمود (خرما را جوید و به كاماش مالید). سپس، برایش دعا و طلب بركت نمود. و او اولین كودک مسلمانی بود (كه پس از هجرت به مدینه) بدنیا آمد».
و در حدیث صلح حدیبیه از عروه بن مسعود الثقفی س، درمورد اصحاب پیامبر جروایت شده است که گفت: «فوالله ما تنختم رسول الله ج، نخامه إلا وقع في کف رجل منهم، فدلك بها وجه وجلده. . . » یعنی: «بخدا سوگند، هر بار كه رسول خد جآب دهان میانداخت، یكی از یارانش، آنرا با كف دست میگرفت و به صورت و بدن خود میمالید. . .».
۳- تبرک به عرق پیامبر ج
در صحیح مسلم از انس بن مالک س آمده است که گفت: پیامبر جوارد خانهی ام سلیم میشد سپس بر روی زیرانداز وی میخوابید. درحالی که ام سلیم [۷۴]خانه نبود، انس گفت: روزی پیامبر ج آمدند و در جای ام سلیم لخوابیدند، فردی نزد ام سلیم لرفت و به او گفت: پیامبر ج در خانه شما و بر روی جایتان خوابیده، ام سلیم آمد و دید که پیامبر ج عرق کردهاند، او عرق پیامبر ج را بر تکه چرمی که بر روی جایش بود جمع کرد، سپس در صندوق را باز نمود و عرق را در پیالهای ریخت، پیامبر جبیدار شدند، و پرسیدند:چکار میکنی ام سلیم؟جواب داد:ای رسول خدا، امید برکت آن عرق برای بچههایمان را داریم، پیامبر ج فرمود: کار خوبی میکنی.
[۶۸] برای نمونه: از ابوموسی اشعری رویات شده است که گفت: «رسول الله ج) ظرف آبی خواست و دستها و صورتاش را در آن شست و آب دهان انداخت و فرمود: «از این بنوشید و بر چهره و سینههایتان بریزید و شما را بشارت میدهم. آنان (اصحاب) نیز ظرف آب را گرفتند و چنین كردند». ( بخارى: ۴۳۲۸) [۶۹] صحیح مسلم ۲/۹۴۷. [۷۰] سرتراش یا سلمانی. [۷۱] شرح صحیح مسلم امام نووی ۹/۵۴. [۷۲] صحیخ مسلم ۴/۱۸۱۲. [۷۳] بخارى:۳۹۰۹. مسلم ۳/۱۶۹۱. [۷۴] مادر انس بن مالک سخادم رسول الله ج