آیا مسافرت برای زیارت قبور صحیح است؟
با توجه به حدیث شد الرحال: «عن أبي سعيد الخدري قال سمعت رسول الله ج يقول: لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد: مسجدي هذا، والـمسجد الحرام، والـمسجد الاقصى» [۲۶۶]. یعنی: «مسافرت نکنید مگر بهسوی سه مسجد: مسجد من (مسجدالنبی)، و مسجدالحرام (خانه خدا) و مسجدالاقصی (در بیت المقدس فلسطین)».
علما مسافرت به نیت زیارت را برای غیر از سه مکان مذکور در حدیث جایز ندانسته و آن را معصیت میپندارند [۲۶۷]. زیرا حکم حرام بودن سفر به قصد زیارت بغیر از مساجد سهگانه، همان فهم اصحاب شاز این حدیث است. زمانی که ابی هریره ساز زیارت کوه طور بر گشت، و او زیارتش را برای بصرة ابن ابی بصرة الغفاری ستعریف میکرد، ابی بصره به وی میمی گوید: «من أين أقبلت ؟ قال: أقبلت من الطور، صليت فيه، قال: أما إني لو أدركتك لم تذهب، إني سمعت رسول الله ج يقول: لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد: الـمسجد الحرام، ومسجدي هذا، والـمسجد الاقصى» [۲۶۸]. یعنی: «(ابی بصره غفاری به ابوهریره) گفت از کجا میآیی؟ گفت از طور میآیم و در آنجا نماز خواندهام، گفتم (ابی بصره):اگر من تو را قبلاً میدیدم نمیگذاشتم بدانجا بروی. زیرا از رسول الله جشنیدم که فرمود (مسافرت نکنید مگر به سوی سه مسجد:مسجدالحرام و مسجد من و مسجدالحرام)».
و از قزعه سروایت شده است که گفت: «أردت الخروج إلى الطور فسألت ابن عمر، فقال: أما علمت أن النبي ج قال: لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد: الـمسجد الحرام، ومسجد النبي ج والـمسجد الاقصى، ودع عنك الطور فلا تأته» [۲۶۹]. یعنی: «قصد مسافرت به سمت کوه طور را داشتم. از ابن عمر در این باره سوال کردم، گفت: مگر نمیدانی رسول الله جفرموده است: «رخت سفر بسته نشود مگر به سوی سه مسجد. . .» و از من خواست که دیگر به طور نروم».
شیخ ناصرالدین البانی /در احکام الجنایز خود میگوید: این احادیث سفر به سوی اماکن مقدسه مانند رفتن به قبور پیامبران و صالحان را منع (تحریم) میکنند این احادیث هر چند به صیغه نفی وارد شدهاند، اما به معنی نهی میباشند. و در ادامه اظهار میدارد که: حافظ ابن حجر /در توصیف این احادیث میگوید: «الا الی ثلاثة مساجد» استثنای مفرغ است و تقدیر عبارت چنین است: «لا تشد الرحال الی موضع و لازمه منع سفر الی کل موضع غیرها» یعنی: «رخت سفر بقصد زیارت» [۲۷۰]برای هیچ جایی، جز این سه مکان بسته نشود [۲۷۱].
البته نهی مذکور در حدیث شامل سفر برای تجارت و یا طلب علم و دیدار دوستان و آشنایان نیست همانطور که شیخ الاسلام در فتاوای خود آورده است [۲۷۲].
شاه ولی الله دهلوی در این باره میگوید: «مردم دوران جاهلیت به قصد زیارت اماکن مقدسه مسافرت میکردند وبه گمان خود از آنها تبرک میجستند. طبیعی است که در این عمل نوعی تحریف و فساد است که برای همگان روشن است. رسول الله جراه فساد را مسدود کرد تا امور و شعائر دینی با امور و شعائر غیر دینی به هم آمیخته نشوند و همچنین این عمل راهی برای عبادت غیر خدا نگردد و من بر این باورم که قبر و محل عبادت هر ولی از اولیاء الله و کوه طور به صورت یکسان مشمول نهی میباشند و دارای یک حکم هستند» [۲۷۳].
از بزرگترین فتنهها و بلایایی که بعد از قرون ثلاثه بر مسلمین اتفاق افتاد تعظیم قبور انبیاء و اولیاء و صالحان وتبرک بدانها با شیوههای مختلف و مبتدعانه بود و اولین کسانی که این بدعت را در میان مسلمین شایع کردند دولت عبیدیه [۲۷۴]سپس به تبعیت از آنها اصحاب طریقه صوفیه بودند [۲۷۵]. و متأسفانه به مرور در اکثر سرزمینهای اسلامی رواج یافت. از جمله مشهورترین قبور اولیاء میتوان به قبور زیر اشاره کرد: خالد بن ولید در حمص، صلاح الدین ایوبی، محی الدین ابن عربی در دمشق، ابو ایوب انصاری در استانبول، حسین بن علی در کربلا، ابوحنیفه، موسی کاظم، عبدالقادر گیلانی و فیروز کرخی در بغداد، بدوی در طنطاء مصر و. . . . ابن تیمیه /میگوید: «بعضی از محل قبور اولیاء یقینی نبوده و جای شک دارد و میگوید: دلیل مکان اکثر قبور خواب، توهم یا نقل قولهایی که قابل اعتماد نیستند، میباشد» [۲۷۶].
[۲۶۶] بخاری و مسلم. [۲۶۷] تبرک انواع و احکامه صفحهی ۳۸۸. [۲۶۸] مسند امام أحمد (۶/۷) و البانی در احکام الجنایز گفته اسناد آن صحیح. [۲۶۹] ازرقی در أخبار مكه (ص ۳۰۴) و البانی در احکام الجنایز اسناد و رجال آنرا صحیح دانسته است. طبرانی نیز گفته رجال آن ثقه هستند. [۲۷۰] آنچه که در مورد امور زیارت قبور انبیاء وصالحان وسایر مومنین مستحب است ؛زیارت بدون سفر است. [۲۷۱] رجوع کنید به «احکام الجنایز» البانی. [۲۷۲] مجموع الفتاوی ابن تیمیه ۲/۱۸۶. [۲۷۳] حجة الله البالغه ۱/۱۹۲. [۲۷۴] مجموعه فتاوی ۲۷/۱۶۷ [۲۷۵] الفکر الصوفی في ضوع الکتاب والسنة عبدالرحمن عبدالخالق صفحه ۴۰۳. [۲۷۶] مجموع الفتاوی ۲۷/۱۷۰.