۳- تبرك به بعضي از مكانها و كوهها و درختان:
قبلا در قسمت تبرک مشروع ذکر کردیم که بعضی از اماکن مبارک هستند و در رأس آنها مساجد سهگانه و همچنین مشاعر حج و سایر مساجد دیگر قرار دارند بنابرین شخصی که طالب برکت از آنها بر وجه شرعی است، لازم است که برکت را - همانطور که شارع مشخص نموده – از آن مکانها بجوید ولی بعضی افراد از حد شرعی تجاوز کرده و برکت را در مکانهایی دیگری میطلبند. از جمله مظاهر این تبرک ممنوع، مسح کردن، بوسیدن، طواف و یا انجام بعضی از عبادات مانند نماز و دعا و ذکر، در کنار بعضی از بقعهها ویا مکانهایی که شرع در مورد آنها جوازی صادر نکرده است. ابن تیمیه /در این زمینه میگوید: «هر کس به امید رسیدن خیر و برکت قصد بقعهای نماید، در حالی که شرع آن را مستحب ندانسته است، عمل او از جمله منکرات است و حکم بعضی شدیدتر از بعضی دیگر است، حال آن بقعه چه درخت، رودخانه، قنات و یا کوهی باشد. و فرق نمیکند که قصد وی در آنجا جهت اقامه نماز، دعا، قرائت قرآن و یا ذکر خداوند باشد. به گونهای که آن بقعه را به نوعی از عبادت که شرع آن را نوعا و یا عینا تعیین نکرده باشد، خاص نماید» [۲۸۹].
بوسیدن، مسح کردن و طواف کردن، خاص بعضی از اجزای کعبه است. و هیچ شیء دیگری در دنیا با آن قیاس نمیگردد و این جواز هم به آن سبب است که شارع حکیم آن را تعیین کرده است و منظور از بوسیدن و مسح کردن و طواف بعضی از از اعضای کعبه تبرک به خود کعبه و طلب خیر و برکت دنیایی از اجزای آن نیست، بلکه مقصود عبادت خداوند تبارک و تعالی به وسیله تبعیت از آیین وی و امید به پاداش اخروی به خاطر این تبعیت است. چنان که عمر بن خطاب سهنگام بوسیدن حجرالأسود گفت: «إِنِّي أَعْلَمُ أَنَّكَ حَجَرٌ، لا تَضُرُّ وَلا تَنْفَعُ، وَلَوْلا أَنِّي رَأَيْتُ النَّبِيَّ ج يُقَبِّلُكَ مَا قَبَّلْتُكَ» [۲۹۰]. ترجمه: «روایت است كه عمر فاروق سكنار حجرالاسود آمد و آن را بوسید و فرمود: بخوبی میدانم كه تو سنگی بیش نیستی و نمیتوانی نفع و ضرر برسانی. اگر نمیدیدم كه رسول الله جتو را میبوسید، تو را نمیبوسیدم».
در اینجا به بعضی از مکانهایی اشاره میکنیم که رفتن به آنجا به قصد تبرک و زیارت ممنوع است ولی با این وجود بعضی از افراد جاهل به آنجا مراجعه میکنند.
[۲۸۹] اقتضاء الصراط المستقیم ۲/۶۴۴. [۲۹۰] بخارى:۱۵۹۷.