حجرالاسود:
حجرالأسود سنگ مبارکی است که بوسیدن و سلام دادن بر آن سنت است. چرا که پیامبر ج آن را بوسیده است. البته تبرک به حجرالأسود چیزی جز پیروی از سنت پیامبر ج نیست و آنچه که باعث برکت است عمل به سنت پیامبر ج بوده نه اینکه آن سنگ به کسی که آن را بوسیده است برکت دهد و از این رو وقتی که عمر بن خطاب سحجرالأسود را بوسه میزد گفت: «عَنْ عُمَرَ س: أَنَّهُ جَاءَ إِلَى الْحَجَرِ الأَسْوَدِ فَقَبَّلَهُ، فَقَالَ: إِنِّي أَعْلَمُ أَنَّكَ حَجَرٌ، لا تَضُرُّ وَلا تَنْفَعُ، وَلَوْلا أَنِّي رَأَيْتُ النَّبِيَّ ج يُقَبِّلُكَ مَا قَبَّلْتُكَ» [۱۶۹]. ترجمه: «روایت است كه عمر فاروق سكنار حجرالاسود آمد و آن را بوسید و فرمود: بخوبی میدانم كه تو سنگی بیش نیستی و نمیتوانی نفع و ضرر برسانی. و اگر نمیدیدم كه رسول الله جتو را میبوسید، تو را نمیبوسیدم».
اما آنچه که در فضل حجرالأسود آمده است حدیثی است که پیامبر ج میفرماید: «نزل حجرالأسود من الجنة، وهو أشد بیاضا من اللبن، فسودته خطایا بنی آدم» [۱۷۰]. یعنی: «حجرالأسود از بهشت آمده است و سفیدی آن از شیر بیشتر بود، ولی گناهان بنی آدم آن را سیاه کرد».
[۱۶۹] (بخارى:۱۵۹۷ مسلم ۲/۹۲۵. [۱۷۰] سنن ترمذی ۳/۲۲۶ وآن را حسن دانسته است و در صحیح ابن خزیمه ۴/۲۲۰.