حکم تبرک به ذات و آثار صالحان به قیاس از پیامبر ج
قبلا بیان کردیم که تبرک به «ذات و آثار» پیامبر ج در هنگام حیاتشان، و تبرک به آثاری که از وی به جا مانده است مشروع است. حال آیا صالحان و اولیاء نیز در این نوع تبرک- یعنی تبرک به ذات و آثار، با رسول الله ج قیاس میشوند؟ و در مورد آنها نیز مشروع است؟ آیا پیامبر ج در مورد تبرک به غیر خود دستور فرمودهاند و اصحاب خویش را به تبرک به صالحان ارشاد نمودهاند؟
«برای انجام هر عملی که بر وجه عبادت انجام میشود، نیاز به دلیل واضح و صحیح از نصوص شرعی است و در این میان، پیروی از سلف صالح و شاگردان پیامبر ج در تمامی مسائل شرعی از جمله مسئله تبرک، همگی ما را به سمت خوشنودی باری تعالی سوق میدهد چرا که خداوند تبارک و تعالی از آنها راضی بوده و آنها را به جنت خود وعده دادهاست. بنابراین برای اینکه درستی تبرک به ذات و آثار اولیاء و صالحان اثبات شود، نیاز به ادله شرعی داریم». (همانگونه که در خصوص پیامبر جادله شرعی بر آن تایید داشتند) در غیر اینصورت انجام چنین تبرکی جایز و مشروع نبوده و بدعتی است که با توجه به روش تبرک میتواند حرام یا شرک باشد.
حقیقت آن است که،هیچ اجازهای از پیامبر ج در این مورد وجود ندارد. که اینکه فرموده باشند به ذات و آثار فرد صالحی تبرک بجویید. و همچنین خبری از تبرک صحابه به اولیا و صالحان بعد از فوت پیامبر ج نقل نشده است. مثلا خلفای راشدین و بقیه عشره مبشره که افضل صحابه و امت بعد از پیامبر ج هستند، هرگز از سوی سایرین مورد تبرک قرار نگرفتهاند.
امام شاطبی /در کتاب خود «الأعتصام» بعد از اثبات تبرک صحابه به آثاری که از پیامبر ج به جای مانده است، در مورد امکان تبرک صحابه به صالحان و آثارشان میگوید: «صحابه بعد از فوت پیامبر ج برای هیچ کدام از خلفا چنین تبرکی نکردند، در حالیکه پیامبر ج بعد از خود کسی را افضلتر از ابوبکر صدیق سجا نگذاشته در حالیکه او خلیفه بر حق پیامبر ج بود و هرگز تبرکی درمورد وی صورت نگرفت و نه در مورد عمر سکه او افضل امت بعد از ابوبکر صدیق بوده و سپس عثمان و علی و سایر صحابه ش، کسانی که احدی افضلتر از آنها در امت نبوده است. و از یکی از آنها ثابت نشده است که به دیگری متبرک شود [۱۱۸]، بلکه به صورت اقتداء به اقوال و افعال آنها خلاصه شده که در حقیقت تبعیت از پیامبر ج است. پس این اجماع آنها بر ترک آن تبرک [۱۱۹]است» [۱۲۰].
اگر تبرک به ذات و آثار صالحان درست میبود، قطعاً صحابه شدر این کار از همه سبقت میگرفتند و بر ترک آن اجماع نمیکردند چرا که آنها حریصترین مردم به خیر و نیکی بودند. و اگر این تبرک مختص پیامبر ج نبود، تابعین رحمهم الله، به قیاس پیامبر جبه صحابه شعلی الخصوص به خلفا و عشره مبشره تبرک میجستند. درحالی که خبری از چنین تبرکی از تابعین نقل نشده است [۱۲۱]. و نبود دلیل شرعی بر تبرک به غیر پیامبر ج در اجزاء و آثارشان دلالت به اختصاص این تبرک به پیامبر ج مینماید.
دلیل مهم دیگر برای عدم صحت تبرک به ذات و آثار صالحان، اعتقاد به مستثنی شدن پیامبر ج و انبیاء الهی در این قضیه است. زیرا خداوند تبارک و تعالی انبیاء و رسولان را به خصایص شریفی از سایرین مستثنی نموده است، که در بقیه انسانها وجود ندارد. یکی از این خصایص وجود برکت در ذات و آثارشان است. یعنی ذات و صفت اشخاص با هم مساوی نیستند چنانکه الله تعالی میفرماید:
﴿ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥ﴾[الأنعام: ۱۲۴]. یعنی: «خدا بهتر مىداند رسالتش را كجا قرار دهد».
اولیاء و صالحان با وجود داشتن فضل و بالا بودن قدر آنها، هرگز به مرتبه انبیاء و مرسلین نخواهند رسید. و شکی نیست که پیامبر ما محمد ج افضل انبیاء و رسولان الهی است و بزرگترین برکت را دارا میباشد.
امام ابن رجب /در کتاب خود «الحکم الجدیرة بالاذاعة» باب (نهی از مبالغه در بزرگداشت اولیاء و صالحان و پایین آوردن منزلت آنها نسبت به پیامبران) مینویسد: «تبرک به آثار (پیامبر)، صحابه آن را نسبت به پیامبر ج انجام میدادند ولی هرگز در مورد یکدیگر چنین تبرکی نمیجستند. . . و تابعین نیز با وجود قدر والای صحابه به (ذات و آثار) آنها تبرک نمیجستند، پس این امر دلالت دارد بر اینکه این عمل (یعنی تبرک به ذات و آثار) صورت نمیگیرد مگر در مورد شخص پیامبر ج. مانند تبرک به آب وضو، مو، و نوشیدن و خوردن آنچه که از نوشیدنی و طعام ایشان به جای مانده» [۱۲۲].
علما اجماع دارند بر اینکه، هرگاه خصوصیتی در حق پیامبر ج ثابت باشد، مقتضی این اختصاص آن است که دیگران غیر از وی مشمول حکم این اختصاص نخواهند شد [۱۲۳].
و میفرمایند: جواز تبرک به صالحان به قیاس پیامبر ج، به خاطر سد ذریعه ممنوع میباشد. و شکی نیست که سد ذریعه قاعده مهمی از قواعد شرعی است. زیرا این تبرک میتواند به سبب غلو و تعظیم نسبت به صالحان تا حد شرک پیش رود پس باید از چنین اسباب شرکی پرهیز نمود [۱۲۴].
امام ابن رجب /در مورد منع تبرک به ذات صالحان میگوید: «چنین اشیائی فتنهای است برای هر دو نفر چه تکریم کننده و چه اکرام شده و گاهی نیز ترس میرود که به بدعتی منجر شود، و بسیاری از اوقات نیز، نوعی از شرک میگردد» [۱۲۵].
مثلا از یاران منصور حلاج حکایت شده است که؛ در مورد تبرک به وی غلو میکردند تا جایی که خود را با ادرار وی مسح میکردند و ادعای الوهیت درحق وی نمودند [۱۲۶].
شیخ محمد ابراهیم آل شیخ میگوید: «و این ( تبرک به آثار صالحان) اشتباه واضحی است و اهل علم و حق با آنها ( کسانی موافق این نوع تبرک هستند) موافقت نمیکنند، و این فقط در حق پیامبر ج وارد است و سلف صالح در حق ابوبکر و عمر و عثمان ذی النورین و علی و باقی عشره مبشره و بقیه اصحاب اهل بدر و بیعت رضوان، چنین تبرکی انجام ندادهاند. آیا سلف صالح در بزرگداشت خلفا که لایق به آنها است کوتاهی کردهاند یا آنها برای اینکه به خیری برسند تلاش نکردهاند؟، پس اختصاص تبرک آنها در حق پیامبر ج دلالت بر آن دارد که این نوع تبرک خاص پیامبر ج است» [۱۲۷].
و شیخ عبدالعزیز بن باز /میگوید: «تبرک به آثار صالحان جایز نبوده، و فقط در حق پیامبر ج جایز است زیرا خداوند در جسم او و آنچه از وی لمس میشود برکت قرار دادهاست، اما غیر از پیامبر ج در این مورد احدی با او قیاس نمیشود، به دو دلیل:
- اولا: صحابه ش تبرک به ذات و آثار شخصی غیر از پیامبر ج انجام ندادهاند و اگر در آن خیری بود حتما ازما سبقت میگرفتند.
- ثانیا:برای جلوگیری از افتادن در شرک [۱۲۸]، زیرا جواز تبرک به آثار صالحان باعث غلو در مورد آنها و عبادت غیر خدا میگردد. پس لازم است ازآن منع شود» [۱۲۹].
بر این اساس دریافتیم که تبرک به ذات و آثار صالحان به قیاس پیامبر ج جایز نیست. چون برای آن دلیلی از کتاب و سنت صحیح و افعال صحابه و تابعیین وجود ندارد. و صحابه بر ترک تبرک به ذات و آثار هر شخصی غیر از پیامبر ج اجماع داشتند. و این دلالت دارد که تبرک به ذات و آثار فقط مختص شخص پیامبر ج میباشد.
[۱۱۸] منظور تبرک به لباس و مو و یا آب وضو است. [۱۱۹] تبرک به ذات و آثار صالحان غیر از پیامبر ج. [۱۲۰] الأعتصام ۲/۸. [۱۲۱] فتح المجید صفحه ۱۰۶و الدین الخالص، محمدصدیق حسن ۲/۲۵۰. [۱۲۲] الحکم الجدیرة بالاذاعة صفحه ۵۵. [۱۲۳] کتاب افعال الرسول ودلالتها علی الاحکام الشریعه، دکترمحمد سلیمان الاشقر صفحه ۲۷۷ با اختصار. [۱۲۴] التبرک انواعه و احکامه، ناصر بن عبدالرحمن بن محمد الجدیع ص ۲۶۶. [۱۲۵] الحکم الجدیرة بالإذاعة- صفحه ۵۵. [۱۲۶] الاعتصام شاطبی ۲/۱۰. [۱۲۷] مجموع الفتاوی و رسائل ابن ابراهیم ۱/۱۰۳. [۱۲۸] قاعده سد زریعه. [۱۲۹] تعلیقات بن باز بر فتح الباری۳/۱۳۰- ه (۱)، ۱۴۴ ه (۱)).