ج- تبرک صحابه به لباسها و اشیاء پیامبر ج
۱- تبرک به لباسهای پیامبر ج
از سهل ابن سعد س روایت شده است که گفت: «أَنَّ امْرَأَةً جَاءَتِ النَّبِيَّ ج بِبُرْدَةٍ مَنْسُوجَةٍ فِيهَا حَاشِيَتُهَا، أَتَدْرُونَ مَا الْبُرْدَةُ؟ قَالُوا: الشَّمْلَةُ، قَالَ: نَعَمْ، قَالَتْ: نَسَجْتُهَا بِيَدِي فَجِئْتُ لأَكْسُوَكَهَا، فَأَخَذَهَا النَّبِيُّع مُحْتَاجًا إِلَيْهَا، فَخَرَجَ إِلَيْنَا، وَإِنَّهَا إِزَارُهُ، فَحَسَّنَهَا فُلانٌ فَقَالَ: اكْسُنِيهَا، مَا أَحْسَنَهَا! قَالَ الْقَوْمُ: مَا أَحْسَنْتَ، لَبِسَهَا النَّبِيُّع مُحْتَاجًا إِلَيْهَا، ثمَّ سَأَلْتَهُ، وَعَلِمْتَ أَنَّهُ لا يَرُدُّ، قَالَ: إِنِّي وَاللَّهِ مَا سَأَلْتُهُ لأَلْبَسَهَا، إِنَّمَا سَأَلْتُهُ لِتَكُونَ كَفَنِي، قَالَ: سَهْلٌ: فَكَانَتْ كَفَنَهُ» [۷۵]. یعنی: «زنی، چادری را كه حاشیه دوزی شده بود، به پیامبر جهدیه داد ـ راوی از مردم پرسید: آیا میدانید بُرده چیست؟ گفتند: چادری پُرز دار است. سهل گفت: صحیح است ـ و گفت: این چادر را با دست خودم بافتهام و نزد شما آوردهام تا آنرا بپوشید. رسول خدا جكه به آن نیاز داشت، آنرا پذیرفت و بعنوان ازار، از آن استفاده كرد. یكی از اصحاب، آنرا پسندید و گفت: چقدر زیبا است! آنرا به من بدهید. مردم، به او گفتند:كار خوبی نكردی. زیرا رسول الله جبدان نیاز داشت و آن را پوشیده بود. با وجود این، تو آن را طلب كردی. و میدانی كه هر گاه از رسول الله جچیزی خواسته شود، دریغ نخواهد كرد. آن شخص گفت: بخدا سوگند، من آن را برای پوشیدن درخواست نكردم. بلكه میخواهم آن را كفن خود، نمایم. سهل میگوید: سرانجام، همان چادر، كفن آن شخص، گردید».
۲- تبرک به جای انگشتان پیامبر ج
در صحیح مسلم حدیثی از ابی ایوب انصاری سآمده که: «فکان یصنع النبی ج طعاماً، فإذا جیء به الیه سأل عن موضع اصابعه، فیتتبع موضع اصابعه» [۷۶]. یعنی: «وقتی که برای پیامبر جغذا درست کردند، و (بعد از ایشان) آنرا نزد ابی ایوب بردند، او از مکان تناول انگشتان پیامبر جسوال کرد، و او از همان قسمت، شروع (به خوردن) میکرد».
۳- تبرک به باقیمانده نوشیدنی پیامبر ج
در صحیحین از سهل بن سعد الساعدی س روایت شده است که: «أُتِيَ النَّبِيُّ ج بِقَدَحٍ فَشَرِبَ مِنْهُ وَعَنْ يَمِينِهِ غُلامٌ أَصْغَرُ الْقَوْمِ وَالأَشْيَاخُ عَنْ يَسَارِهِ، فَقَالَ: «يَا غُلامُ أَتَأْذَنُ لِي أَنْ أُعْطِيَهُ الأَشْيَاخَ»؟ قَالَ: مَا كُنْتُ لأُوثِرَ بِفَضْلِي مِنْكَ أَحَدًا يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَأَعْطَاهُ إِيَّاهُ» [۷۷]. یعنی: «یک لیوان آب، برای نبی اكرم جآوردند. پیامبر ج قدری از آن را نوشید. و سمت راستش، جوانی وجود داشت كه از همه خردسالتر بود. و سمت چپش، گروهی از افراد مسن، نشسته بودند. رسول الله جفرمود: «ای جوان! اجازه میدهی این آب را به بزرگترها بدهم»؟ جوان گفت: ای رسول خدا! من هیچ كس را در این مورد، بر خود ترجیح نمیدهم. آنگاه، رسول الله جآب را به او داد. آن پسرعبدالله بن عباس ب بود».
۴- تبرک به آب وضوی پیامبر ج
در صحیحین از ابی حجیفه سروایت شده است که گفت: «خرج علینا رسول الله ج بالهاجرة، فأتی بوضوء فتوضأ، فجعل یأخذون من فضل وضوئه فیتمسحون به» [۷۸]. یعنی: «روزی، رسول الله جاول ظهر، نزد ما تشریف آورد. آب برای وضوی پیامبر جآورده شد. رسول الله جوضو گرفت و مردم، باقیمانده آب وضویش را برداشتند و به صورتهایشان مالیدند».
ابن حجر /میگوید: «احتمالا آنها آبی را که از اعضای وضوی پیامبر ججاری میشد میگرفتند» [۷۹].
و از جابربن عبدالله س روایت شده است که گفت: «جَاءَ رَسُولُ اللَّهِ ج يَعُودُنِي وَأَنَا مَرِيضٌ لا أَعْقِلُ، فَتَوَضَّأَ وَصَبَّ عَلَيَّ مِنْ وَضُوئِهِ، فَعَقَلْتُ. . . » [۸۰]. یعنی: «جابر سمیگوید: بیمار و بیهوش بودم كه رسول الله جبه عیادت من آمد. پیامبر ج وضو گرفت و باقیماندة آب وضویش را بر (سر و روی) من پاشید. بلافاصله به هوش آمدم. . .».
تبرک اصحاب شبه جسم و ذات پیامبر جو تایید عمل صحابه از سوی پیامبر ج، دلیلی است بر مشروعیت آن، و همچنان که بعدا خواهیم دید، احدی از انسانها بغیر از انبیاء با پیامبر جدر این نوع تبرک (ذات و آثار) قابل قیاس نیستند.
[۷۵] بخارى:۱۲۷۷. [۷۶] صحیح مسلم ۳/۱۶۲۳. [۷۷] بخارى:۲۳۵۱. مسلم ۳/۱۶۰۴. [۷۸] بخارى:۱۸۷. مسلم ۱/۳۶۰. [۷۹] فتح الباری صفحه ۱/۲۹۵. [۸۰] بخارى:۱۹۴.