تابعین در قول و عمل و ثوق ابوهریره را تأیید میکنند
(اما تابعین، پس درمیان آنان از شاگردان و یاران ابوهریره برتر، و مشهورتر و بزرگوارتر و داناتر وجود ندارد) [۲۷۷]. تاریخ فقه اسلامی (۷ نفر فقهاء مدینه) را شناخته است، آنانکه شهرت شان در آفاق، و نسلهای بعدی شان گسترش یافته است، چرا که آنان احادیث بسیاری را در دسترس مردم قرار دادند، و بدینسان با بینش محکم، و اندیشۀ بلند بر همگنان خود از تابعین در استنباط احکام برتری حاصل کردند.
کسیکه روایات این ۷ نفر را جستجو میکند میبیند که ۵ نفر از آنان احادیث خود را از ابوهریره دریافت کردهاند، آنان عبارتنداز: ابوبکر بن عبدالرحمن بن حارث بن هشام، و عروه بن زبیر، و سعید بن مسیب، و سلیمان بن یسار و عبیدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود [۲۷۸].
ابوزناد، از ممتازترین فقهای مدینه چهار ۴ نفر را نام برده است: ابن مسیب، و عروه و قبیصه بن ذؤیب و عبدالملک بن مروان [۲۷۹]که از راویان حدیث از ابوهریره هستند. اندکی قبل ذکر کردیم که در موردصحابی بودن قبیصه اختلاف وجود دارد. و عبدالملک که نیز از راویان حدیث از ابوهریره میباشد، همان کسی است که بعدها خلیفهی مسلمین گردید.
اگر کسانی را که بروایت از ابوهریره اقدام کردهاند، جستجو کنم، غیر از این گروه بسیاری دیگر از بزرگان را در این زمره میبینیم، که همگی از بزرگان فقه هستند، که هر کسی اندک اطلاعی بر کتب فقه و حدیث و تفسیر داشته باشد، فضل و تقدم آنان را در مییابد، مثل حسن بصری، و ابی صالح سمان و مقبری وطاووس وابی ادریس خولانی و عامر شعبی و محمد بن کعب قرظی و محمد بن منکدر وابی عالیه ریاحی و امالدردا؛ صغری همسر ابی درداءسو عمرو بن دینار و عمرو بن میمون اودی و محمد بن ابراهیم تیمی و ابی متوکل ناجی و امثال آنان. آری روایت این گروه از ابوهریرهسیک دلیل عملی موثق بودن ابوهریره است، که بر هیچ شخص با انصافی پوشیده نیست. مثل این جماعت، فرزندان صحابه هستند که احادیث ابوهریره را روایت کردهاند، آنان که جامع نسب شریف و آگاهی در فقه بودند، مثل: ابی سلمه و حمید پسران عبدالرحمان بن عوف، و سالم بن عبدالله بن عمر و سعید بن مسیّب، و عبیدالله بن عبدالله بن عتبه، و عیسی و موسی پسران طلحه بن عبیدالله یکی از عشره مبشره، و نافع بن جبیر بن مطعم وابیبرده بن ابی موسی اشعری، و یزید بن عبدالله بن شخیر عامری و جمعی دیگر که در مناسبتهای مختلف از آنان صحبت به میان خواهد آمد، مثل کسانیکه بمقام قضاوت رسیدهاند، یا آنان که در کنار علیسجنگیدهاند.
و همانند اینان نوادگان صحابه میباشند، مثل: حفص بن عبیدالله بن انس بن مالک، و ثمامه بن عبدالله بن انس، و ابی زرعه بن عمرو بن جریر بن عبدالله بجلی، و حفص بن عاصم بن عمر بن خطاب، و اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه انصاری، و امثالشان از کسانیکه پدر بزرگهایشان، از این جمع کمتر شهرت داشتهاند. که همگی آنان در نشر احادیث ابوهریره سهیم بودهاند.
پس براستی روایت این گرو عظیم تابعین از فرزندان و نوادگان صحابه، از ابوهریره، تأیید عملی آنان از احادیث ابوهریره است، که با آنچه در قبل گذشت اضافه میگردد. دیگر از اعمال تابعین و فرزندان صحابه مبنی بر تأیید ابوهریره، سفرهایشان برای گرفتن فتوا از او است. مثل کار ابی کثیر یمامی آنجا که میگوید: (از یمامه به مدینه آمدم، زیرا که مردم در مورد نبیذ اختلاف داشتند، آمدم تا با ابوهریره ملاقات کنم، و از او در این باره بپرسم، پس با او دیدار کردم، گفتم: هان ای ابوهریره، من از یمامه به نزد شما آمدهام تا دربارۀ نبیذ – آب خرما و یا کشمش و غیره...- از شما بپرسم، پس مرا از پیامبر خداص در این باره حدیثی بگو، و از غیر او برایم چیزی مگو، پس ابوهریره گفت: از پیامبر خداصشنیدم که میفرمود: خمر از انگور و خرما است) [۲۸۰].
از جمله کارهای تابعین اهل کوفه که دلالت دارد آنان ابوهریره را موثق میدانستهاند، فرود آمدن آنان بر ابوهریره، و درخواست بازگوئی حدیث نبوی است. تابعی جلیل قیس بن ابی حازم گوید: (در کوفه به نزد ابوهریره آمدیم، بین او و مولای ما قرابتی بود. –سفیان یعنی ابن عینیه گوید: که او بردۀ آزاد شدۀ احمس بوده است- گوید: پس به نزدش آمدیم و بر او سلام کردیم. افراد قبیله به نزدش آمدند، پدرم، خطاب به او گفت: یا اباهریره: اینان از بستگان شما هستند، که آمدهاند و بر شما سلام میگویند، و درخواست دارند، که از رسول اللهصبرای آنان حدیث گوئی. فرمود: مرحبا به آنان خوش آمدند) [۲۸۱].
[۲۷۷] مستدرک حاکم ۳/۵۱۳. [۲۷۸] دو نفر دیگر عبارتند از قاسم بن محمد بن ابیبکر صدیق، و خارجه بن زید. [۲۷۹] الجرح والتعدیل ۱۲۵/ ج۳/ ق۲. [۲۸۰] معانی الآثار از طحاوی ۲/۳۲۲. [۲۸۱] مسند احمد به تحقیق احمد شاکر ۱۵/۴۳.