احادیثی که ابوهریره در حب حسن و حسین با هم روایت کرده است:
حاکم آورده است که ابوهریره گفت: (پیامبر خداصبهمراه حسن و حسین خارج گردیدند، و هر کدام بر قسمتی از شانهی مبارک سوار بودند، که یکبار این و یکبار آن دیگری را میبوسید، تا که به نزد ما آمد. مردی گفت: یا رسول الله: شما این دو را دوست میدارید؟ فرمود: آری هرکس این دو را دوست بدارد مرا دوست میدارد، و هرکس با این دو کینه داشته باشد، با من کینه ورزیده است) [۴۶۲].
همچنین حاکم بروایت از ابوهریره آورده است که گفت: (ما با رسول خداصنماز عشاء را میخواندیم، حضرت نماز میخواند، وقتیکه سجده میکرد، حسن و حسین بر پشت مبارک بر میجستند، چون سرشان را بالا میگرفتند، به آرامی آنان را کنار میگذاشتند، چون دوباره بسجده میرفتند، این کار تکرار میگردید. چون حضرت نماز را اداء فرمودند، یکی را اینجا ودیگری را آنجا قرار دادند. من بخدمت حضرت آمدم و گفتم: یا رسول الله آیا این دو را نزد مادرشان ببرم؟
فرمودند: نه. در این موقع برقی جهید. حضرت فرموند: به نزد مادرتان بروید. پس آنان در پر تو روشنی رفتند تا که به منزل داخل شدند) [۴۶۳].
سپس بار دیگر در روز وفات حسنسبا ابوهریره ملاقات میکنیم، تا ببینیم که او چگونه مناقب حسن و حسین را منتشر میسازد. حاکم از ابی حازم روایت کرده که گفت: (من در روز وفات حسن بن علی حاضر بودم. پس حسین بن علی را دیدم که با سعید بن عاص سخن میگوید، و با دستش به گردنش میزند و میفرماید: پیش شو، اگر این سنّت نمیبود تو را پیش نمیکردم، گویا در بین آندو چیزی بود. پس ابوهریره فرمود: آیا درباره فرزند پیامبرتانصبگو مگو میکنید، که کجا و چگونه او را دفن کنید. در حالیکه من از رسول اللهصشنیدم که فرمود: هرکس حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست میدارد، و هرکس با آن دو کینه ورزد با من کینه ورزیده است) [۴۶۴].
و به مروان که راضی نمیشود، حسنسرا در جوار جدش دفن گردد میگوید: (بخدا سوگند تو والی نیستی، و والی غیر تو است، پس او را بگذار.) سپس گفت: (ولی تو در چیزی داخل میشوی که نباید بشوی، جز این نیست، تو در صدد رضایت کسی هستی که از تو غایب است، یعنی معاویهس) [۴۶۵].
رحمت خدا بر تو بادا یا اباهریره، که علیسو خاندانش را دوست میداری، و خدا به عدل خود رفتار کند، با آن کس که این حقایق را میپوشد، و بر آن پرده میکشد، و محبین این خاندان را از لذّت بردن آن باز میدارد.
***
[۴۶۲] المستدرک ۳/۱۶۶. [۴۶۳] - السمتدرک ۳/۱۶۷. [۴۶۴] المستدرک ۳/۱۷۱. [۴۶۵] - البدایه والنهایه ۸/۱۰۸.