یکی از شیعیان یمن کتابی نایاب از ابوهریره را منتشر میسازد:
ابوهریرهس، یکی از شاگردان یمانی خود را که اسمش همام بن منبه است فراخوانده و او را در مقابل خود مینشاند، و بدستش قلم و کاغذ میدهد، و سپس بخشی از احادیث مختار را بر او ملاء میکند، که تعداد آن بحدود ۱۵۰ حدیث میرسد. این احادیث مهمترین بخش از سخنان رسول اللهصمیباشد، که ابوهریره شنیده است. این کتاب معروف است به صحیفه همام بن منبه.
سپس همام این کتاب را به شاگردش معمر بن راشد میسپارد، اما معمر آن را منتشر نمیسازد، وبلکه به تعداد کمی آن را میآموزاند، که از آن جمله است: عبدالرزاق بن همام صنعانی، و عبدالله بن مبارک مروزی. چون این دو اهمیت این کتاب را شناختند در جهت پخش و نشر آن همت نمودند. که عبدالرزاق در این کار بیشتر تلاش نمود. بطوریکه دانشجویان علم حدیث، و دوستداران ابوهریره، از بخارا و نیشابور، برای نوشتن و شنیدن و ضبط این احادیث بار سفر بستند. او این احادیث را به امام احمد رسانید، و او آن را در مسندش روایت نمود، و استادان بخاری: اسحاق بن ابراهیم حنظلی معروف به ابن راهویه، و اسحاق بن منصور، و علی بن مدینی، و یحیی بن جعفر، و عبدالله بن محمد مسندی و دیگران این احادیث را دریافت نمودند. بخاری از طریق استادانش، این احادیث را از عبدالرزاق اخذ و نشر نمود. و مسلم نیز از این جماعت و سایرین بخشی از این احادیث را بدست آورد. و سایر کتب حدیث نیز از آن بهرهمند شدند.
بدینسان عبدالرزاق در نشر این کتاب نایاب اقدام ارزشمندی انجام داد. این عبدالرزاق از مشاهیر شیعه در یمن است. ابن حجر اقوال بسیاری از علماء را آورده، که با تحقیق دربارهاش، در میل شدیدش به تشیع تصریح نمودهاند.
چون به یحیی بن معین گفته شد، که امام احمد احادیث عبیدالله بن موسی را که شیعه بوده آورده است او گفت:
(بخدائی که هیچ معبودی جز او نیست، عبدالرزاق صد برابر او به تشیع گرایش داشته است) [۵۲۸].
مراد از این تشیع مقدم دانستن علی بر عثمانب میباشد، چرا که مفهوم تشیع در آن روزگار غیر از امروز بوده است. اما در مورد ابوبکر و عمرب خود عبدالرزاق میگوید:
(شیخین را افضل میدانیم، چرا که علی خود آن دو را بر خود ترجیح داده است، اگر او آنان را بر خود ترجیح نمیداد، من آندو را بر علی افضل نمیدانستم، بسیار فرومایهام اگر علی را دوست بدارم و سپس با قول او مخالفت کنم) [۵۲۹].
تستری در قاموس رجال شیعه از عبدالرزاق نام برده، و از قول نجاشی او را شیعه خوانده، و گفته است که طوسی از او در کتاب رجال یادآوری نموده است [۵۳۰].
خواننده محترم به آسانی میتواند احادیث او را با این سند در صحیحین مشاهده کند: معمر← همام ← ابوهریره [۵۳۱].
***
[۵۲۸] التهذیب ۶/۳۱۳. [۵۲۹] التهذیب ۶/۳۱۳. [۵۳۰] قاموس الرجال ۵/۳۲۱. [۵۳۱] - البخاری ۱/۴۵، ۶/۷۳/۷۵، ۸/۱۵۳، ۸/۱۵۹، ۹/۴۹/۵۳. مسلم ۵/۷/۳۸/۸۸.