محمد باقر و جعفر صادق احادیث ابوهریره را روایت میکنند:
کاوش در احوال ابوهریره، در مقابل ما گنجی بسیار گرانبها را قرار میدهد، چرا که در پیش روی ما دو شخصیت موثق و گرامی: محمد باقر بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، وپسرش جعفر صادق ابن محمد که عموم شیعه بدون استثناء خود را به او منسوب کرده، و اقوالش مدار کل فقهشان میباشد، حاضرند.
محمد باقر، مادرش دختر حسن بن علی است، که احادیث بسیاری روایت کرده، و مورد وثوق میباشد و احادیث او در صحیحین موجود است، و نسائی او را از فقهاء اهل مدینه از تابعین ذکر کرده است.
اما پسرش جعفر صادق از او مشهور تر است، و احادیث بیشتری روایت نموده، که احادیث او نیز در صحیحین موجود میباشد. او در بین فقهاء مدینه مکانتی بارز دارد.
اما این هردو امام، احادیث ابوهریره را روایت کردهاند، و در صحیح مسلم [۴۷۶]۲ بار در سند حدیثی که عبدالعزیز دراوردی، و حاتم بن اسماعیل، و سلیمان بن بلال هر سه از جعفر صادق، بروایت از پدرش محمد، از قول عبیدالله بن رافع کاتب علیس، از ابوهریرهسروایت کردهاند، جمع میباشند. مگر این ۳ نفر از نسبت صادق اهمال کردهاند، و گفتهاند از جعفر بن محمد، بروایت از پدرش و این بواسطۀ شهرت ایشان بوده است. البته اهل علم به رجال حدیث، اسماء ناشناخته را از اسماء راویان باز میشناسند، که این سه نفر از کسانی هستند، که جدّاً از جعفر صادق حدیث فراوان روایت نمودهاند، که او نیز احادیث را از پدرش روایت نموده است [۴۷۷].
شک نیست که سکوت جعفر صادق از نقل سخنان واهی و خیالی در باب ابوهریره و انتشار احادیث ایشان توسط او، خود دلیلی قاطع در کذب این گفته میباشد: که ابوهریره نزد علیسکذاب بوده است.
باقر رحمه الله، احادیث ابوهریره را فقط روایت نمیکند، بلکه از آن بعنوان دلیل فقهی جهت فتوا کار میگیرد، چنانکه امام شافعی: بر این واقعیت صحه گذاشته، و آن را دلیل قبول خبر واحد و احتجاج به آن قرار داده است:
(محمد بن علی بن حسین را یافتیم، که خبر میدهد از جابر، از پیامبر، و از عبیدالله بن ابی رافع، از ابوهریره، از پیامبر. بدینسان تمام این اخبار واحد، سنّت بحساب میآید [۴۷۸].)
شافعی عنوان میکند، که برای محمد بن علی تنها خبر واحد ابوهریره در حلال و حرام حجت است، و مفهوم اینکه فرموده است بدینسان خبر واحد سنّت بحساب میآید همین است، چنانکه خود شافعی آن را شرح داده است [۴۷۹].
محدثین راویان راستگو را به دو صنف تقسیم میکنند، یکی آنکه در گفتارش صادق است، و گاهی اشتباه در روایتش وجود دارد، زیرا از فقه کافی بر خوردار نیست، که اخبارش تا جاییکه موافق اخبار سایر صادقین باشد پذیرفته میشود.
و دیگر کسی که در روایتش صادق و ضابط، و صاحب یقین و فقه است، که از چنین شخصی، بطور مطلق اخبارش پذیرفته میشود، و محمد بن علی در اینجا چنانکه شافعی خبر میدهد، سرور معتمدین است، که ابوهریره را صادق ضابط و فقیه میداند و در اخبارش شک را روا نمیداند.
شگفتا از آن دیگری که حاضر نیست از باقر/پیروی کند!!! هم چنانکه دیدیم علی بن حسین، یاران و شاگردانش را آزاد گذاشت، تا احادیث ابوهریره را نشر کنند، و مانع این کارشان نشد، پسرش محمد، و نوهاش صادق، نیز یاران خود را که از مشاهیر ناشرین احادیث ابوهریره هستند، آزاد گذاشتند، تا در این جهت تلاش کنند، و آنان حتی حرفی در باره سخنان واهی و خیالی اسکافی که به علیسنسبت داده نگفتند. که این سکوت قرینۀ دیگری است. که علاوه بر روایت عملی آنان از ابوهریره، بر حجیت احادیث او میافزاید.
از جملۀ یاران باقر: فقیه مدینه عمروبن دینار و محمد بن اسحاق صاحب سیره، و اوزاعی امام اهل شام، و زهری، و ابواسحاق همدانی، و فقیه مشهور کوفه عبدالله بن شبرمه، و اعرج، و ابن جریج، و اعمش، بودهاند.
اما یاران جعفر صادق، که احادیث ابوهریره را نشر کردهاند، بسیارند از آنجمله است: دراوردی، و حاتم بن اسماعیل، و سلیمان بن بلال، که ذکرشان آمد، و مالک، و یحیی بن سعید بن قطان، و یحیی بن سعید انصاری، و سفیان ثوری، و سفیان بن عیینه و دیگران.
هم چنانکه شاگردان باقر و صادق در جهت نشر احادیث ابوهریره همت کردند، استادان این دو امام نیز علم ابوهریره را منتشر ساختند، مثل عطاء بن ابی رباح استاد صادق، و یزید بن هرمز استاد باقر.
آیا براستی اگر این دو امام معتقد به ضعف ابوهریره میبودند، نمیتوانستند، استادان خود را هشدار دهند؟
[۴۷۶] مسلم ۳/۱۵. [۴۷۷. ۱- روایات دراوردی به روایت از صادق در ابن ماجه و دیگر کتب حدیث موجود است. به ابن ماجه ۲/۹۸۸ مراجعه فرمائید. روایات حاتم بن اسماعیل از صادق در سنن نسائی ۱/۲۷۰/۲۹۰، و روایات سلیمان از صادق در صحیح مسلم ۳/۹ آمده است. [۴۷۸] الرساله از امام شافعی ص ۴۵۵ فقره ۱۲۴۵، و این نصوص کمیاب است. [۴۷۹] - الرساله فقره: ۱۲۳۸.