شیعه و سنت

فهرست کتاب

عموی پیامبرصو فرزندانش

عموی پیامبرصو فرزندانش

شیعه حتی به عموی گرامی پیامبرصنیز، که پیامبرصاو را همتای پدرش قرار داده بود، دشنام می‌دهند.

کشی می‌گوید: از محمد باقر نقل شده که گفت: مردی نزد پدرم، زین‌العابدین آمد و گفت: فلان کس؛ یعنی، عبدالله بن عباس می‌پندارد که سبب نزول همه‌ی آیات قرآن را می‌داند، و می‌داند که هر آیه‌ای کجا، کدام روز و درباره‌ی چه موضوعی نازل شده است. زین‌العابدین گفت: از عبدالله بن عباس بپرس آیه‌ی:

﴿وَمَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعۡمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلٗا٧٢[الإسراء: ۷۲].

«اما کسی که در این جهان نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است!»

و آیه‌ی: ﴿وَلَا يَنفَعُكُمۡ نُصۡحِيٓ إِنۡ أَرَدتُّ أَنۡ أَنصَحَ لَكُمۡ[هود: ۳۴].

و آیه‌ی: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱصۡبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ[آل عمران: ۲۰۰].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! (در برابر مشکلات و هوس‌ها،) استقامت کنید! و در برابر دشمنان (نیز)، پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید».

درباره‌ی چه کسی و چه موضوع‌هایی نازل شده است؟ آن مرد نزد عبدالله بن عباس رفت و ابن عباس گفت: دوست داشتم مرا با کسی که این سؤالها را پرسیده، روبه‌رو کنی و از او بپرسم، اما تو از او بپرس: عرش چیست؟ کی خلق شده؟ و چگونه است؟ آن مرد نزد پدرم برگشت و سؤالات او را پرسید. زین‌العابدین گفت: آیا عبدالله بن عباس درباره‌ی آیات فوق، جواب تو را داد؟ گفت: نه. زین‌العابدین گفت: اما من به تو درباره‌ی این آیات از روی علم و روشنایی جواب می‌دهم بدون اینکه ادعایی داشته باشم. دو آیه‌ی اول درباره‌ی پدرش عباس، عموی پیامبرص، نازل شده وآیه‌ی آخر هم، درباره‌ی پدرم و درباره‌ی ما نازل شده است [۵۷].

کشی باز هم از زین‌العابدین نقل می‌کند که به ابن عباس گفت: اما تو ای پسر عباس، آیه‏ی: ﴿لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَلَبِئۡسَ ٱلۡعَشِيرُ١٣[الحج: ۱۳]. درباره‏ی پدر من نازل شده یا پدر تو؟ سپس گفت: توجه کن، به خدا قسم اگر تو خود نمی‌دانستی، من عاقبت کارت را به تو می‌گفتم و در آینده خواهی دانست و اگر به من اجازه داده می‌شد چیزی را می‌گفتم که اگر عامه‌ی مردم بشنوند، انکار خواهند کرد [۵۸].

ملاباقر مجلسی از کلینی از محمد باقر نقل می‌کند که گفت: حضرت علیسگفت: «کسانی که از بنی‌هاشم باقی مانده بودند تنها جعفر و حمزه بودند. جعفر و حمزه رفتند و دو مرد ضعیف و ذلیل و تازه مسلمان با او ماندند: عباس و عقیل» [۵۹].

این گفته‌ی شیعیان است درباره‌ی عموی پیامبرص. اما عبدالله بن عباس، عالم امت و مفسر قرآن و یار رسول اللهص، را متهم به خیانت کردند و گفتند: علی، عبدالله بن عباس را فرماندار بصره کرد و عبدالله بن عباس تمام دارایی بیت‌المال را دزدید و به مکه رفت و علی را ترک گفت. مبلغ مالی که عبدالله بن عباس دزدید دو میلیون درهم بود. پس از این که علی از کار عبدالله بن عباس اطلاع پیدا کرد بر منبر رفت و گریه کرد و گفت: «این هم از پسر عموی پیامبرصکه با این علم و قدرت چنین کاری می‌کند، پس چطور افراد پایین‌تر از او ایمان بیاورند. خداوندا، من حقیقتاً ناراحتم، مرا از دست آنان راحت کن و به خدمت خود ببر تا عاجز و ناتوان و درمانده نشده‌ام» [۶۰].

کشی باب مستقلی با عنوان نفرین علی علیه عبدالله و عبیدالله، پسران عباس، آورده است. سپس عقیده‌ی خود را با این روایت دروغین بیان می‌کند که ابوجعفر÷گفت که حضرت علی÷گفت:«خداوندا، دو پسر عباس، عبدالله و عبیدالله را لعنت کن و چشمانشان را کور گردان هم‌چنان که دلهایشان را کور کرده‌ای و کوری چشمانشان را دلیلی بر کوری دلهایشان بگردان.».

امثال این روایات دروغین نزد شیعه در «کافی» و در تفاسیر «قمی» و «عیاشی» و «صافی» زیاد است.

[۵۷] کشی، رجال (شرح حال عبدالله بن عباس)، ص۵۳ . [۵۸] همان، ص ۵۴. [۵۹] ملا باقر مجلسی، حیات القلوب،هند، ج۲، ص ۷۵۶ . [۶۰] کشی، رجال، ص ۵۷ و ۵۸.