ولایت و وصایت (ولایت و وصایت از نظر شیعه)
پنجم- پیشتر گفتیم که یهود باورهای جدیدی در اسلام ساخته و پرداخته است. این کار هم به دست مولود نامشروعش، عبدالله بن سبأ، صورت گرفت و با هدف تأسیس یک مذهب جدید و آیینی تازه به نام اسلام، دست به این کار زد، بدون این که هیچ ربطی به اسلام داشته باشد. از جملهی این عقاید که شیعه آنها را اصل الاصول قرار داده، عقیدهی ولایت و وصایت است. بزرگان شیعه گفتهاند که اولین کسی که فریاد ولایت و وصایت را سر داد، ابن سوداء، این یهودی حیلهگر بود. با این وجود شیعه، پیوند خود را با او و یهودیت انکار میکند. اما دلیل ارتباط و پیوند تشیّع به یهود این است که عقاید خود را تنها بر آراء و اقوال یهود بنا میکنند و ولایت را از آن رو اساس دینشان قرار دادند که یهود به آنان آموزش داده بود.
کلینی، محدث بزرگ شیعه، کسی که کتابش را به امام عرضه کرده و امام خیالی شان آن را تصدیق کرده است، میگوید: از فضیل از ابوجعفر÷روایت است که گفت: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت؛ و پیامبر در روز غدیر، هیچ چیز را به اندازهی ولایت سفارش نکرد و نداء سر نداد [۹۵].
ببین تا چه اندازه با مسلمانان فرق دارند که میگویند اسلام بر پنج چیز بنا شده است که شهادت لا اله إلا الله و محمد رسول الله یکی از آن پنج پایه است. ولی شیعه، توحید و رسالت را چیزی به حساب نمی آورند. و ولایت و وصایت را بر نماز، زکات، روزه و حج برتری میدهند. این کارها را کردهاند تا شیعه به طرف یک دین جدید جذب شوند و آنان را طبق یک نقشهی کشیده شده، پیش ببرند.
شیعه به بیشتر از این هم تصریح کردهاند آنجا که گفتهاند: از زراره از ابوجعفر÷نقل است که بنای اسلام بر پنج چیز است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. زراره گفت: چه چیزی از ولایت برتر است؟ گفت ولایت، برتر است [۹۶].
سپس روزه و حج را حذف کرده و گفتهاند: از جعفر صادق÷نقل است که گفته است: پایههای اسلام سه چیز است، نماز، زکات، ولایت. و هیچ یک بدون دیگری درست نیست [۹۷].
سپس فراتر رفته و تمامی موارد فوق را جز ولایت حذف کردهاند. از ابوعبدالله روایت کردهاند که گفته است: ولایت ما ولایت خداست که هیچ پیامبری بدون آن مبعوث نشده است [۹۸].
تنها این نیست، بلکه از «حبة العوفی» نقل است که گفته است: امیرمؤمنان، علیسگفت: «خداوند ولایت مرا بر آسمانها و بر زمین عرضه کرد. هر کس پذیرفت، پذیرفت و هر کس انکار کرد، انکار کرد. یونس آن را انکار کرد. پس خدا او را در شکم ماهی زندانی کرد تا اینکه به ولایت من اقرار کرد» [۹۹].
از ابوالحسن÷نقل شده که گفت: «ولایت علی در تمام کتابهای پیامبران نوشته شده و خدا فرستادهای را هرگز بدون نبوت محمدصو وصایت علیسنفرستاد» [۱۰۰].
باز هم از محمد بن مسلم روایت است که گفت: از ابوجعفر شنیدم که میگفت: «خداوند از پیامبران بر ولایت حضرت علی پیمان گرفت» [۱۰۱].
قمی در تفسیر خود دربارهی معنی ﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلنَّبِيِّۧنَ﴾[آل عمران: ۸۱]؛ از ابوعبدالله روایت میکند که گفت: «هر پیامبری که خدا فرستاده از اول تا آخر، به دنیا باز میگردد و امیرالمؤمنین، حضرت علی را یاری میکند. معنی فرموده خدا ﴿لَتُؤۡمِنُنَّ بِهِۦ﴾[آل عمران: ۸۱]؛ یعنی، به رسول خدا و معنی ﴿وَلَتَنصُرُنَّهُۥۚ﴾[آل عمران: ۸۱]؛ یعنی، امیرمؤمنان، حضرت علی را [۱۰۲].
باز بنگر که چگونه برای مغشوشکردن عقائد مسلمانان به میان آنان نفوذ میکنند. بگذار تا بازگردیم به آنچه نوبختی و کشی گفتهاند.
نوبختی میگوید: ابن سبأ اولین کسی بود که نظریهی فرضبودن امامت حضرت علیسرا ترویج کرد [۱۰۳].
کشی میگوید: ابن سبأ نخستین کسی بود که به نظریهی فرض بودن امامت حضرت علیسمشهور بود [۱۰۴].
[۹۵] الکافی فی الأصول (باب دعائم الإسلام)، ایران، ج۲، ص ۲۰. [۹۶] الکافی فی الأصول، ایران، ج۲، ص ۱۸. [۹۷] همان، ایران، ج۲،ص ۱۸. [۹۸] بصائر الدرجات، ایران، ۱۲۸۵هـ، ج۲، باب ۹. کلینی، الحجة من الکافی، ایران، ج۱،ص ۴۳۸ . [۹۹] بصائر الدرجات، ایران، ج۲، ص ۱۵ . [۱۰۰] کافی (کتاب الحجة)، ایران،ج۱، ص ۴۳۸ . [۱۰۱] بصائر الدرجات، ایران، ج۲، باب ۹ . [۱۰۲] تفسیر قمی، عراق، ج۱، ص ۱۰۶ . [۱۰۳] فرَق الشیعة، ص ۴۴. [۱۰۴] کشی، رجال، ص ۱۰۱.