چهارم- اباحیگری و لاابالی و عدم پایبندی به احکام قرآن و عمل نکردن به حدود خدا
شیعه علاوه بر اهداف مذکور، هدف دیگری را در اعتقاد به تحریف قرآن داشتهاند و آن هم اباحیگری و لاابالی و عدم پایبندی به احکام قرآن و عمل نکردن به حدود خدا میباشد؛ چون مادامی که تحریف و تغییر و دستکاری در قرآن ثابت شده چگونه عمل به آن و پایبندی به احکامش و تمسک جستن به اوامر و اجتناب از نواهیاش امکان پذیر است؟ چون هر آیهای از آیات قرآن و هر کلمه از کلماتش و هر حرفی از حروفش احتمال تعغدارد که تحریف شده باشد. بدین صورت فرار از حدود و تکالیف شریعت آسان است. به همین خاطر اکثر شیعیان بر این باورند که تا زمانی که مذهب شیعه را دارند، در مقابل گناهان و فسق و فجورها و نافرمانیها مجازات نمیشوند و آنان برای حسین عزاداری به پا میکنند و یاران پدربزرگ وی را دشنام میدهند. پس دین از نظر آنان جز محبت و دوستی علیسو فرزندانش چیز دیگری نیست و برای این کار روایات و احادیثی را ساخته و پرداختهاند.
از جمله این روایات، روایتی است که کلینی در کتاب «الکافی» از یزید بن معاویه [۲۰۴]روایت کرده که گوید: ابوجعفر گفت: «آیا دین جز محبت چیز دیگری هست؟» وی افزود: مردی پیش رسول خداصآمد و گفت: ای رسول خدا من نمازگزاران را دوست دارم و خودم نماز نمیخوانم، و روزه داران را دوست دارم و خودم روزه نمیگیرم. رسول خداصبه او گفت: تو همراه کسانی هستی که دوستشان داری» [۲۰۵].
اینها عللی بودند که شیعه را به قائل بودن چنین عقیدهی پست و باطلی کشانده است.
[۲۰۴] این یزید بن معاویه، نوهی ابوسفیانسنیست بلکه نوهی عباس صاحب علَم میباشد. [۲۰۵] کتاب «الروضة» من الکافی فی الفروع، ج۸.