شیعه و سنت

فهرست کتاب

ادله‎ی عدم تحريف قرآن و اعتراضات و ايرادات شيعه بر آن

ادله‎ی عدم تحريف قرآن و اعتراضات و ايرادات شيعه بر آن

بدون شک تمام اظهارات فوق، کذب محض و بی‌اساس است و تهمتی است که شیعیان سرِ هم کرده‎اند؛ چون همه‌ی مسلمانان جز شیعه معتقدند که حرفی از حروف قرآن تغییر نکرده و کلمه‎ای از کلمات آن جا به جا نشده و نقطه‎ای از قرآن حذف نشده و حرکتی از حرکات آن ساقط نشده است. و کسی که این کار را می‎کند همچون کسی است که خورشید طلوع یافته را انکار می‎کند، پس چنین کسی باید برود و چشمان و قلبش را معالجه کند؛ زیرا ادله‎ی محفوظ بودن و صیانت قرآن از هر گونه تغییر و تحریف و کم و زیاد و حذف، ادله‎ی عقلی و نقلی است که بسیار زیادند و به حد تواتر رسیده‎اند به گونه‎ای که ایراد و اعتراض به آن امکان پذیر نیست.

دلیل قطعی‏ای که نمی‎توان رد و انکارش کرد، این آیات می‎باشد:

﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ[فصلت: ۴۲].

«هیچ گونه باطلی، از هیچ جهتی و نظری، متوجّه قرآن نمی‌گردد. (نه غلطی و تناقضی در الفاظ و مفاهیم آن است، و نه علوم راستین و اکتشافات درست پیشینیان و پسینیان مخالف با آن، و نه دست تحریف به دامان بلندش می‌رسد. چرا که) قرآن فرو فرستاده یزدان است».

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩[الحجر: ۹] «ما خود قرآن را فرستاده‌ایم و خود ما پاسدار آن می‌باشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون می‌داریم)». این دو آیه در عدم تحریف و دست‎کاری قرآن صریح‎اند و هیچ ابهام و اشکال و احتمالی در آن دو نیست، ولی می‎بینی که شیعیان این نصوص را می‎بینند و تأویل باطلی از آن می‎کنند که بطلان آن خیلی واضح و روشن است [۲۰۶].

یک دانشمند شیعی می‎گوید: «اما ادله‎ای که عدم تحریف و کم و زیادی در قرآن را بیان می‎دارند، این آیات است: ﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖکه این آیه بر ادعای اهل سنت مبنی بر عدم تحریف قرآن دلالت دارد، و آیه‎ی ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩«ما خود قرآن را فرستاده‌ایم و خود ما پاسدار آن می‌باشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون می‌داریم)».

این آیه بر عدم تغییر و تحریف در قرآنی که در دست داریم، دلالت نمی‎کند. قرآنی که محفوظ و دست نخورده است، قرآنی است که نزد ائمه قرار دارد. در عین حال احتمال دارد ﴿لَحَٰفِظُونَبه معنای «لعالمون» (ما بدان علم داریم) باشد. و اینکه می‎گویند: قرآنی که در دست ماست، از هر کم و زیاد و تحریفی، محفوظ مانده، مصداق این آیه نیست؛ همان‎گونه که واضح است و بر هیچ‎کس پوشیده نیست [۲۰۷].

ملای شیعی ایرانی، «علی اصغر بروجردی» در کتابش که در عصر محمدشاه قاجار به درخواست عده‎ای از شیعیان تألیف کرد تا مهم‎ترین عقاید شیعه را بیان کند، همین سخن را اظهار داشته و می‎گوید: «واجب است که معتقد باشیم در قرآنِ اصلی، تحریف و تغییر و دست‎کاری روی نداده ولی تحریف و تغییر در قرآنی که بعضی از منافقان تألیفش کردند، روی داده است، و قرآن اصلی و حقیقی نزد امام مهدی وجود دارد». [۲۰۸]

دانشمند دیگر شیعه که اهل هند است، می‎گوید: معنای محفوظ بودن قرآن از تحریف و دست‎کاری در فرموده‎ی خداوند، فقط محفوظ بودن آن در لوح المحفوظ می‎باشد، همان‎گونه که خدا درباره‎ی کلامش می‎فرماید:

﴿بَلۡ هُوَ قُرۡءَانٞ مَّجِيدٞ٢١ فِي لَوۡحٖ مَّحۡفُوظِۢ٢٢[البروج: ۲۱-۲۲].

«(این سخن سحر و دروغ نیست) بلکه این، قرآن بزرگوار و عالیقدر است. ‏در لوح محفوظ جای دارد (و دست نااهلان و شیاطین و کاهنان هرگز به آن نمی‌رسد، و از هرگونه تغییر و تبدیل و زیاده و نقصانی برکنار و در امان است)» [۲۰۹].

نصوص دیگری در همین موضوع وجود دارند.

هر کس که کمترین شناختی از قرآن مجید داشته باشد، به زشتی و بطلان این تأویلات فاسد و جواب‎های بی‎اساس پی می‎برد.

اولاً؛ اگر قرآن محفوظ، همان قرآنی است که در نزد امام است، در این صورت حفظ و صیانت آن چه فایده‎ای دارد؛ چون عدم وجود امام قرآن را از تغییر و تحریف محفوظ نمی‎کند و چنین قرآنی هدایت کننده و ذکر برای مؤمنان نیست، پس در مسائل اعتقادی و عبادی و معاملات و احکام دیگر بدان تکیه نمی‎شود. به علاوه قرآن که اساس و زیربنای اسلام است، در این صورت اسلام بدون اساس و پایه می‎ماند و مردم به دلیلِ نبودن پیامی که آنان را به راه راست هدایت کند، در مقابل کردارشان بازخواست و پرسیده نمی‎شوند و در مقابل اعمالشان مسئول نیستند و شریعت اسلام مادام که قوانین و دستوراتش وجود نداشته باشد، تعطیل می‎ماند، و قرآن پس از بعثت پیامبرصهدایت و ذکر برای عالمیان نمی‎باشد بلکه تنها پس از ظهور مهدی موهوم که خروج و ظهورش نامعلوم است و مشخص نیست کجا و کی ظهور می‎کند، هدایت و ذکر می‎باشد.

ثانیاً؛ جواب فوق، جواب کسانی است که می‎گویند: قرآنی که محفوظ و دست نخورده است، قرآن موجود در لوح محفوظ می‎باشد.

به علاوه، در این صورت میان قرآن و دیگر کتاب‎های آسمانی چه فرقی وجود دارد؛ چون تورات و انجیل و دیگر کتاب‎های آسمانی در نزد خدا و در لوح محفوظ، محفوظ و دست نخورده هستند.

ثالثاً؛ آیه‎ی فوق به صراحت بیان می‎کند که حفظ و صیانت تنها پس از نزول قرآن می‎باشد؛ چون خدای عزّ وجل می‎فرماید:

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩[الحجر: ۹].

«ما خود قرآن را فرستاده‌ایم و خود ما پاسدار آن می‌باشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون می‌داریم)». پُر واضح است که تحریف و تغییر تنها در کلامی است که از سوی خدا نازل شده و قبل از نزول، تغییر و تحریف بدان راه ندارد، این از بدیهیات است اما شیعه به خاطر کینه‎توزی‎شان نسبت به اسلام و ائمه‎ی اسلام و مسلمانان به ادله‎ی صریح و صحیح توجهی نمی‎کنند و به سخنانی روی می‎آورند که عقل از آن بدش می‎آید و فهم و درک از آن متنفر و بیزار است.

همان‎طور که ادله‎ی نقلی زیادی از قرآن و سنت وجود دارند که بر عدم هر گونه تغییر و تحریفی در قرآن دلالت دارند، به همان صورت ادله عقلی بیشماری وجود دارند که بر انسانِ دارای عقل سلیم و فهم درست فرض می‎گرداند که قائل به تحریف قرآن نباشد؛ چون قرآن نسل به نسل و سینه به سینه نقل کرده‎اند. در چنین زمانی که زمان فساد و الحاد و بی‌دینی است، ملیون‎ها نفر کل قرآن و قاریان را می‎بینی که برای مردم امامت نماز می‎کنند و قرآن را می‎خوانند بدون آنکه یک کلمه یا یک حرف یا یک نقطه و یا یک حرکت را به اشتباه بخوانند. اگر یکی‎شان اشتباه کرد، کسی دیگر وجود دارد که اشتباهش را تصحیح کند و قرائت درست را به وی بگوید. شاطبی می‎گوید: خدا برای قرآن کریم، حافظانی گمارده است به گونه‎ای که اگر یک حرف به آن اضافه شود، هزاران کودک خردسال، علاوه بر قاریان بزرگ آن یک حرف را از قرآن بیرون می‎کشند [۲۱۰].

شایان ذکر است که در بخش‎هایی از پنجاب پاکستان مثل «جرات» و «جهم» در برخی از روستاها و شهرهایش، هیچ فردی از مردان و زنان نیست مگر اینکه قرآن را حفظ دارند. این در این زمان است که فساد و انحراف و بی‌دینی به اوج رسیده است، حالا در آن زمانی که به خیر و صلاح آن گواهی شده، چگونه باید باشد؟

[۲۰۶] نمی‎دانم چگونه لطف الله صافی می‎گوید: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیستند؟ در حالی که این شیعه هستند که آنچه بعداً می‎آید، اظهار داشته‎اند. [۲۰۷] منبع الحیاة، نعمت الله جزائری، به نقل از «الإسعاف» اثر دانشمند شیعی، ابوالحسن علی نقی، چاپ دوازدهم، هند ۱۳۱۲هجری، ص۱۱۵. [۲۰۸] عقائد الشیعة، ایران، ص۲۷. [۲۰۹] موعظة تحریف القرآن، آقای علی حائری لاهوری، به تنظیم سید محمد رضی قمی، لاهور،۱۹۲۳ میلادی، ص۴۸. [۲۱۰] الموافقات، شاطبی، مصر، ج۲، ص۵۹.