* به رهبرى ابوبكر و عمر و عثمانشو اساس شورا معترف است و اینکه هر كس در رهبرى ايشان ترديد كند، در رهبرىِ علی÷ترديد كرده است و سخنی است در ستایشِ مهاجرين و انصار
حضرت على÷فرمود: «همانا كسانى با من بيعت كردهاند كه با ابابكر و عمر و عثمانشبا همان شرايط و کیفیت بيعت كردند، پس آن كه در بيعت حضور داشت، نمىتواند [خليفه] ديگری انتخاب كند، و آن كس كه غايب بود نمىتواند بيعت مردم را نپذيرد. همانا شوراى مسلمين از آنِ مهاجرين و انصار است، پس اگر گِرد کسی جمع شدند و او را امام خود خواندند، خشنودى خدا هم در آن است؛ حال اگر كسى كارِ آنان را نكوهش كند يا بدعتى پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانونى باز مىگردانند، اگر سر باز زد، با او پيكار مىكنند، زيرا كه به راهِ مسلمانان در نيامده است؛ خدا هم او را در گمراهیاش رها مىكند»[۶۸].
و فرمود: «شما با من بر همان اساس بیعت كردید كه با دیگران پیش از من بر اساس آن بیعت نمودید. مردم پیش از آنكه بیعت كنند، صاحب اختیارند؛ اما هنگامى كه بیعت كردند، دیگر اختیارى [در نافرمانى] براى آنان نیست»[۶۹].
این امر نشان میدهد که تعيين رهبر به وسیلۀ مهاجرين و انصار موردِ رضاى خداوند است؛ همچنین بیان میکند که اگر كسى با آنها مخالفت كرد، به خاطرِ پيروى كردن راهى غير از راهِ مسلمانان، با او جنگ خواهد شد.
[۶۸]- نامه ۶. [۶۹]- شیخ مفید، الإرشاد، ۱/۲۴۳.