گزیده ای از سخنان علی رضی الله عنه

فهرست کتاب

* گواهی ایشان به اینکه پیروانش قابلِ اعتماد نیستند و نباید بر آنها تکیه کرد

* گواهی ایشان به اینکه پیروانش قابلِ اعتماد نیستند و نباید بر آنها تکیه کرد

حضرت على÷در حالی که اصحابش را برای جنگ با شامیان بسیج می‌کرد فرمود: «نفرين بر شما! از بس شما را سرزنش كردم خسته شدم. آيا به جاى زندگى آخرت به زندگى موقت دنيا راضى گشته‏ايد؟ و به جاى عزت و سر بلندى، بدبختى و ذلت را برگزيده‏ايد؟ هر گاه شما را به جهاد با دشمن دعوت مى‏كنم چشمتان از ترس در حدقه دور مى‏زند؛ گويا ترس از مرگ عقلتان را ربوده و همچون مستانى كه قادر به پاسخ نيستند از خود بى‏خود شده و سرگردان گشته‏ايد؛ و گويا عقلهاى خود را از دست داده‏ايد و درك نمى‏كنيد. من ‏هرگز و هيچگاه به شما اعتماد ندارم؛ اعتماد بر شما نيست كه [در دفع دشمن] به شما تكيه ‏شود و نه قبيله و ياران شرافتمندى هستيد كه دست نياز به سویتان دراز گردد. به شتران بى‏ساربان مى‏مانيد كه هر گاه از يكطرف گرد آیيد، از سوى ديگر پراكنده مى‏شويد. به خدا سوگند، شما وسيله بدى براى افروختن آتش جنگ بر ضد دشمنان هستيد. نقشه‏ها براى شما مى‏كشند اما شما مرد كشيدن نقشه‏اى بر ضد آنان نيستيد. دشمن به شما حمله مىكند و شهرها را از دستتان خارج مى‏سازد، و[لی] شما به خشم نمى‏آیيد. ديده دشمن براى حمله ‏به شما خواب ندارد، ولى شما در غفلت و بىخبرى به سر مى‏بريد. شكست از آنِ کسانی است‏ كه دست از يارى يكديگر برمى‏دارند. به خدا سوگند، گمان مى‏كنم اگر جنگ، سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ به ‏شما رسد از اطراف پسر «ابو طالب‏» جدا و پراكنده شويد، همچون جدایى سر از بدن. به خدا سوگند، كسى كه دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند كه گوشتش را بخورد، استخوانش را بشكند و پوستش را جدا سازد،عجز و ناتوانى او بسيار بزرگ و قلب او بسيار كوچك و ناتوان است. اى شنونده، اگر تو هم مى‏خواهى در زبونى و ناتوانى مانند اين چنين كسى باشى، باش. اما من به خدا سوگند، از پاى ننشينم و قبل از آنكه به دشمن فرصت دهم با شمشير آبدار چنان‏ضربه‏اى بر پيكر او وارد سازم كه ريزه‏هاى استخوانِ سر او بپرد، و بازوها و قدمهايش جداگردد؛ پس از آن، آنچه خداوند خواهد مى‏شود. طريق عدالت ‏اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقى است. اما حق شما بر من آن است كه از خير خواهى‏شما دريغ نورزم و بيت المال شما را در راه شما صرف كنم و شما را تعليم دهم تا از جهل‏و نادانى نجات يابيد و تربيتتان كنم، تا فرا گيريد؛ و اما حق من بر شما اين است كه در بيعت‏ خويش با من وفادار باشيد و در آشكارا و نهان،‏ خيرخواهى را از دست ندهيد؛ هر وقت ‏شما را بخوانم اجابت نمایيد و هر گاه فرمان دادم‏ اطاعت كنيد.»[۱۰۹].

[۱۰۹]- خطبه ۳۴.