گزیده ای از سخنان علی رضی الله عنه

فهرست کتاب

* ستایش او از معاویه و اصحابش، و سرزنشِ پیروانش که از اهل عراق بودند

* ستایش او از معاویه و اصحابش، و سرزنشِ پیروانش که از اهل عراق بودند

حضرت على÷فرمود: «اى كسانى كه به تن حاضريد و به خرد غايب، هر يك از شما را عقيدتى ديگر است؛ فرمانروايانتان گرفتار شمايند؛ فرمانرواى شما، خدا را اطاعت مى‏كند و شما نافرمانياش مى‏نماييد؛ و فرمانرواى اهل شام خدا را نافرمانى مى‏كند و ايشان سر بر خط فرمانش دارند. دلم مى‏خواهد معاويه با من معامله‌ای كند، همچون معاملۀ دينار به درهم: دو تن از شما را از من بستاند و يك تن از مردان خود را به من دهد. اى مردم كوفه، به سه چيز كه در شما هست و دو چيز كه در شما نيست، گرفتار شما شده‏ام؛ اما آن سه چيز: با آنكه گوش داريد، كر هستید و با آنكه زبان داريد، گنگيد و با آنكه چشم داريد، كوريد؛ و اما آن دو: نه در رويارويى با دشمن، آزادگانى صديق‏ هستيد و نه به هنگام بلا يارانى در خور اعتماد. دستهايتان پر خاك باد، همانند اشترانى بى‏ساربان هستيد كه هرگاه از يك سو گرد آورده شوند، از ديگر سو پراكنده ‏گردند. سوگند به خدا، گمان آن دارم كه چون جنگ سخت ‏شود و آتش پيكار افروخته گردد، از گِرد پسر ابوطالب پراكنده شويد، همانند جدا شدن زن [به هنگام زایمان] از فرزندش؛ در حالى كه من از جانب پروردگارم حجت و گواهى دارم و به راه روشن‏ پيامبرم گام مى‏زنم. راه من راهى روشن است؛ آن را گام به گام مى‏پيمايم و چشم از راه‏ برنمى‏گيرم، تا به ورطۀ باطل نيفتم»[۹۵].

[۹۵]- خطبه ۹۷.